تحلیلی
از
گاف
سنگزاد
تحقير
كلاغ شايد به خاطر رنگ سياهش باشد.
یعنی
به دلایل راسیستی (نژاد پرستى) باشد.
اعظم
·
مفهوم راسیسم (تئوری نژادی) در شرق تأمل انگیز است.
·
ما فکر نمی کنیم که تجلیل و تحقیر چیزها و پدیده ها و آدم
ها در کشور ما علت راسیستی داشته باشد.
·
چرا و به چه دلیل؟
1
·
حریفی صادق هدایت را طرفدار آنتی سمیتیسم (سامی ستیزی، یهود آزاری،
راسیسم) ارزیابی کرده است.
·
او ضمنا ـ شاید بدرستی ـ صادق هدایت را طرفدارهیتلریسم و
یا ناسیونال ـ سوسیالیسم و فاشیسم تلقی
کرده است.
·
ولی در طرفداری صادق هدایت از راسیسم تردید هست.
·
آثار صادق هدایت اگر تحلیل دیالک
تیکی شوند، این مسئله حتما روشن می شود:
·
صادق هدایت اگر یهودی ستیز باشد،
به دلیل توده ستیزی است.
·
به دلیل ایده ئولوژی فاشیستی او
ست.
·
نه به دلیل ایده ئولوژی راسیستی
اش.
2
·
تضاد اعراب با مسیحیان و یهودیان
علت نژادی ندارد و نمی تواند هم داشته باشد.
·
برای اینکه خود اعراب هم بلحاظ
««نژادی»، سمیت (سامی) اند.
3
·
تضاد اجامر ایران با مسیحیت و یهودیت و بهائیت و غیره، نه تضاد نژادی، بلکه چیز دیگری است.
·
سؤال این است که آن چیز دیگر چیست؟
4
·
اگر دقت شود، در ایران کسی چشم دیدن دیگری را ندارد.
·
این تضادهای درونملی در ایران که نمی توانند تضادهای
راسیستی باشند
.
·
سؤال این است که چیستند؟
5
·
کلاغ ستیزی در ایران از موضع طبقه حاکمه (اشرافیت بنده
دار و فئودال و روحانی و بورژوائی ـ سنتی) صورت می گیرد.
·
از موضع طبقات اجتماعی ممتاز ارتجاعی صورت می گیرد.
·
کلاغ نماد توده های مولد و زحمتکش است.
·
از سر تا پای کلاغ، توده وارگی (کلفت وارگی، عمله وارگی،
کنیز وارگی، رختشو وارگی، رعیت وارگی، پرولتر وارگی) می ریزد.
·
فقط کافی است که کلاغ را با کبوتر مقایسه کنیم، چه رسد
به مقایسه با طاووس خودنما و کبک خرامان.
6
·
کلاغ ستیزی فرم ناتورالیزه گشته ای از توده ستیزی است.
·
اگر مته به خشخاش نهیم، باید بگوییم در جامعه فئودالی، فرم
ناتورالیزه گشته ای از رعیت ستیزی و بعد در جامعه سرمایه داری، فرم ناتورالیزه گشته
ای از پرولتر (کارگر) ستیزی است.
·
این تیر سرشته به زهر نفرت و کین طبقه حاکمه است که به
سوی اعضای طبقات اجتماعی زحمتکش و حتی جمادات، نباتات و جانوران مولد نشانه رفته
است.
7
·
فریدون تنکابنی قصه کوتاهی دارد که
از رابطه کلفتی با اشراف زاده ای گزارش می دهد.
·
این قصه چند صفحه ای یکی از
ارزشمند ترین قصه های این روشنفکر توده ای است.
·
دیالک تیک کلفت و اشرافیت در این
قصه بطرز رئالیستی تبیین می یابد.
·
کلفت حتی اگر بنا بر حوایج اقتصادی،
تن به رابطه با اشراف زاده دهد، تسلیم او نمی شود و جوان پا برهنه ای از طبقه خود
را بر او برتر می شمارد.
8
·
طبقه حاکمه بنده دار و فئودال و
روحانی و بورژوا، تف و توهین طبقاتی خود را اگر نتوانند مستقیما به صورت زحمتکشان
بیندازند، به صورت جمادات، نباتات و جانوران مولد می اندازند.
·
آثار سعدی و بویژه حافظ جولانگاه
شرم انگیز این نفرت طبقاتی است.
·
تحقیر و تجلیل جمادات، نباتات،
جانوران علل طبقاتی داشته اند و دارند و نه علل راسیستی و غیره.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر