مسعود بهبودی
دل خوش کردن به چیزی
دل بستن به امکان است.
امکانی که احتمال واقعیت یابی اش اندک است.
مثال:
قلاب بی کرم و یا بی تکه ای گوشت
به آب انداختن و در انتظار صید ماهی نشستن
خوشدل بودن اما با امکان بالفعل گشته در رابطه است.
با امکان واقعیت یافته است.
مثال:
صید ماهی و کباب ماهی در ماهیتابه
و سیر دل خوردن و خوشدل نشستن
«و خرسندی کودکانه ی گلدان»
شاید برای اولین بار است که شاعری
ـ بی آنکه به روی خود آورد، حتی ـ
استنباط هومانیستی کمیابی از گلدان کوچک
را نمایندگی می کند.
گلدان کوچک بی ادعا
بدین طریق به کودکی شباهت پیدا می کند
و از خرسندی کودکانه سرشار می شود
و شاعر
راه تکاملی آمده در طول هزاره ها را
دوباره برمی گردد
و گلدان واره می شود.
خیلی زیبا ست
این تصور و تصویر
سئوال تکراری
این امت های خر هستند که از شاه و شیخ جنایتکارانی درست میکنند
و یا جنایتکاران هستند که امت ها را خر میکنند
حریفی
1
اولا امت مفهومی مذهبی و شبه فاشیستی است.
2
همانطور که راسیسم و فاشیسم مفهوم بیولوژیکی نژاد را
آلت دست قرار می دهد،
ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی
مفهوم امت را اینسترومنتالیزه (ابزار واره) می کند
و به خدمت می گیرد.
3
نگرش رئالیستی (واقع بینی) بر جامعه بشری
به دیالک تیکی از اقلیت انگل و استثمارگر و اکثریت مولد و استثمار شونده می رسد.
4
آنچه به ظاهر استحمار جلوه می کند،
هژمونی (سرکردگی) طبقاتی است.
5
اصل کار هم همین است:
کسب هژمونی طبقاتی
راه را برای دیکته کردن ایده ئولوژی طبقاتی هموار می سازد.
6
اگر اجامر عجق ـ وجق تحت حمایت اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی سنتی
قدرت سیاسی را قبضه نکرده بودند،
«امت» کذائی هم تظاهر به تقوا و تدین نمی کرد.
7
ما نه با خریت و علامگیت
بلکه با ایده ئولوژی طبقاتی سروکار داریم.
8
تدین، تقوا، تشیع، تسنن، یهودیت، مسیحیت، دموکراسی بورژوائی و غیره
چیزی جز ایده ئولوژی نیستند.
9
اگر توده های مولد و زحمتکش
تحت رهبری طبقه کارگر
یعنی
تحت رهبری حزب مارکسیستی ـ لنینیستی
قدرت سیاسی و بعد قدرت اقتصادی و فرهنگی را قبضه کنند،
آنگاه علم بر اریکه قدرت می نشنید
و خرافه پا به فرار می گذارد.
10
علمی که ضمنا ایده ئولوژی توده های مولد و زحمتکش است.
11
چون حقیقت عینی با منافع استراتژیکی طبقه کارگر
انطباق دارد.
مارکسیسم ـ لنینیسم علم است.
مثل ریاضیات
مثل شیمی
مثل فیزیک
1
باید مفاهیم هر علم را فراگرفت تا بتوان علمی اندیشید.
2
کسی که مثلا اتحادها را در ریاضیات یاد نگیرد
نمی تواند مسائل ریاضی را حل کند.
3
کسی که مفاهیم شیمی را
مثلا اکسیداسیون و احیا را یاد نگیرد
نمی توان علمی (شیمی) بیندیشد
و از عهده سنتز چیزی بر آید.
4
مارکسیسم ـ لنینیسم هم به همین سان
5
خواننده باید مفاهیم مارکسیستی ـ لنینیستی را بیاموزد.
6
کسب و کار ما ترجمه و انتشار تعریف مفاهیم
و تمرین آنها ست.
7
ساده تر از این نمی توان نوشت.
8
وقتی خواننده تعریف مفاهیم را بیاموزد
درک جملات (احکام) آسان می گردد.
چه شادی هایی که زیر پای انسان سرکوب شدند،
زیرا بیشتر افراد به آسمان توجه داشتند
و آنچه را که زیر پاهای شان بود، نادیده گرفتند.
گوته
1
ایراد نقل قول ها این است که بریده هایی از متون اند.
2
گوته حتما خیلی حرف های دیگر هم زده
تا این سخن را بر زبان رانده است.
3
دلیل ستم در زمین است
4
در جنگ بر سر نان است.
5
ادیان
(توجه به آسمان)
انعکاس ایده ئولوژیکی مبارزه طبقاتی در روی زمین است
6
خدا
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی خدایان زمینی است
کسی جلودار کسی نیست.
بلاک بکنید یا نکنید تغییری در نظر ما حاصل نمی آید.
1
مگر اینکه بطلان نظر ما را اثبات کنید.
2
شاملو لاشخوری کثیف بوده
که دهها تن از جوانان را به هروئین معتاد ساخته است.
3
شاملو و رئیسش نیچه
زن ستیز بوده اند.
4
شاملو فروغ را زنی بوگندو
و فروزان را ... آبگوشتی می داند
http://hadgarie.blogspot.de/2010/10/blog-post_952.html
وسیله با آماج
رابطه دیالک تیکی دارد.
1
با چرخ خیاطی فقط می توان دوخت و دوز کرد
و نه آشپزی و نه خرمنکوبی و نه نجاری
2
لیلا خالد در تلویزیون های اروپائی موش واره بوده است
ملتمس و بی وقار و بی غرور
3
فدائیان فئودالی
دیروز قطب قهر را در
دیالک تیک مهر و قهر
مطلق می کردند
تا آب به آسیاب فئودالیسم بریزند.
4
امروز بورژوا شده اند
و قطب مهر را مطلق می کنند
تا
آب از آب تکان نخورد
و در نکبت
به همان لولای سیستم سرمایه داری نکبت
بچرخد.
حالا از بانو برای این کامنت تان لایک دریافت کردید،
کامنت تان ارزشمند شد؟
1
لایک اصلا محتوا ندارد.
2
لایک داد و ستد کشکی و توخالی
میان علافان عیرانی است.
3
لایک فرم مدرنی از تعارفات توخالی عیرانی است.
4
لایک وسیله ای برای پر کردن خلأ معنوی است.
5
عیرانی ها به هر زباله ای لایک می زنند.
چه بسا حتی بدون خواندن آن.
6
شما اصلا کامنت ما را هم نخوانده اید.
هنر عیرانی ها علافی و عیاشی است.
7
لایک چه بسا مقدمه ای برای لاس است.
نشد با زنی بحث شود
و سر وکله نری پیدا نشود.
خدا کند شما استثناء باشید
1
فاشیسم و فوندامنتالیسم هم چپ اند:
الف
اسم حزب هیتلر
ناسیونال ـ سوسیالیسم
بوده است.
ب
خمینی و فدائیان و مجاهدین و دیمدام و لیملام
هم چپ بوده اند و شعار عدل علی و جامعه بی طبقه توحیدی و غیره داده اند
و پرچم سرخ داس و چکش و قلمو نقاله حمل کرده اند.
2
فوندامنتالیسم هنوز هم چپنما ست
3
فوندامنتالیسم فرمی از مقاومت ضد امپریالیستی است
ولی فرق ماهوی با امپریالیسم ندارد.
4
فوندامنتالیسم
همشیره فاشیسم است.
5
جاذبه فوندامنتالیسم شیعی و سنی
هم به خاطر چپنمائی است.
6
برتولت برشت
در اثر خود تحت عنوان
ترس و نکبت رایش سوم
چپنمائی ناسیونال ـ سوسیالیسم را افشا کرده است.
7
عیرانی جماعت فاشیست مادر زادند
بسان فاشیست ها
اهل اندیشه نیستند.
اهل هارت و پورت اند.
8
شاملو جد اندر جد فاشیست بوده است.
متفقین او و پدرش را به چوبه تیرباران حتی بسته بودند.
9
سطر سطر اشعار و آثار شاملو
مبتنی بر تئوری نخبگان اورتگا گاسه
و جفنگیات نیچه و یاسپرس و فاشیست های دیگر است.
10
شاملو و آل احمد و غیره
به جای نخبه
چریک و مجاهد و روشنفکر و ولی فقیه و غیره را نشانده اند.
11
ما لاطائلات اینها را تحلیل کرده ایم
می توانید نقد کنید.
هر کس
ـ حتی خود شما و ما ـ
به نحوی ازا نحا دشمن طبقه اجتماعی معینی
و همدست طبقه اجتماعی معین دیگری است.
1
خنثی و بی طرف
مدفوعات خشک اند
که نه بو دارند و نه خاصیت.
2
صاحب نظر
ـ خواه دوست و خواه دشمن از دید هر کس ـ
اولا فانی است
در حالیکه نظر باقی است.
3
ثانیا صاحب نظر می تواند و حق دارد
که در نظر خود تجدید نظر کند و تغییر نظر و سنگر دهد.
نظر اما می ماند و بطور مثبت و یا منفی
مؤثر می افتد.
4
نقد نظر بر نقد نفر
به همین دلیل
تقدم دارد.
5
با پوزش پیشاپیش
شما
ـ و نه فقط شما بلکه اکثریت عیرانی ها ـ
اهل هماندیشی نیستید
اهل فحاشی هستید.
6
دوستان تان را نام ببرید تا ببینیم کیانند.
7
ما از این جمع
فقط فرخ نگهدار را می شناسیم
او فرد با سوادی نبوده است.
ولی با سوادتر و با صداقت تر از رفقای عکسعریتی
بمراتب چپ تر از خویش است
که هم از توبره عیران دیروز (سلطنت طلبیسم) می خورند
و از هم از آخور عیران امروز (سر تنت طلبیسم)
و ضمنا به عنتقاد عنگلابی از فرخ نگهدار می پردازند.
سعدی
روزی گذارش به جائی افتاد که
خشت زنی اشعارش را تخریب می کرد.
1
حدس بزنید با خشت زن چه کرد.
2
تازه خشت زن
شعر او را به نام خود منتشر نکرده بود.
3
سعدی پاچه شلوارش را بالا زد
و روزی خشت های خشت زن بیچاره رژه رفت.
4
شما که به قول خودتان
شعر را به اشتراک گذاشته اید
خطا در رونویسی در این صورت نمی تواند خطای شما باشد.
5
پس چرا اعتراض دارید که
کسی غلط املائی شما را یاد آور می شود؟
6
ضمنا رفع ایراد همنوع
کار پسندیده ای است و یا ناپسند است؟
عدالت اجتماعی
از دیدگاه طبقات اجتماعی متفاوت
به طرق متفاوت تعریف می شود.
1
عدالت اجتماعی و رفاه اجتماعی و غیره
از مفاهیم جامعه شناسی امپریالیسم امریکا و سوسیال ـ دموکراتیسم وسوسیال ـ مسیحیسم امپریالیسم اروپا ست.
2
فاشیسم و فوندامنتالیسم هم می توانند
عدالت اجتماعی و رفاه اجتماعی
برای نژاد برتر و امت سرتر (شیعه و سنی)
فراهم آورند.
جنبش کرد به جائی نرسیده
1
در غیاب شوروی
سیاست بالکانیزاسیون امپریالیسم
در دستور روز قرار گرفته
و کشورهای مختلف را تکه تکه می کند تا
بر گرده هر یک
آسان نشیند.
جای بانوان بانوان
مریم رجوی و مریم رجبی
خالی است.
عوامفریبی رنگ سازان و نیرنگ بازان جنب و جوش سبز
عجب!
1
اولا چرا آخوند ها که معلمان تعالیم طهارت اند،
مظهر کثافت قلمداد می شوند؟
2
ثانیا چرا مقلد و شاگرد باید کثیف تر از مجتهد و معلم باشد؟
3
ثالثا مگر بنا بر منطق عیرانیون
«نظر هر کس برای خودش و ننه اش محترم نیست»؟
4
رابعا بهتر نیست که عیرانیان به نظر بپردازند
به عوض اینکه
به صاحب نظر بتازند؟
الف
چون صاحبنظر کثیف یا تر و تمیز فانی است،
ولی نظر
ـ چه مثبت و چه منفی، چه درست و چه باطل ـ
باقی است.
ب
ضمنا صاحب نظر می تواند در نظرش تجدید نظر کند
و مثل مریم و مسعود و علی و حسین و زهرا و رضا
خود را به آب زمزم بشوید و تر و تمیز شود.
5
خامسا
حقیقت در نظر است
و نه در صاحب نظر
6
تاختن بر صاحب نظر
همه جا و همیشه
نشانه ناتوانی از نقد نظر است.
7
عیرانی ها بهتر است به عوص فجاشی
به هماندیشی روی آورند
تا اجر دنیوی و اخروی به نصیب برند.
نا برده رنج / گنج میسر نمی شود.
دو نظر راجع به یک نفر
نظر اول
اگر سعدی بود می گفت:
بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس:
حد همین است، سخندانی و زیبایی را
نظر دوم
چقدر پیر شدی ...
تو عکس سیاه و سفید
شبیه (؟) مامان بزرگ خدا بیامورزم
میمونی (؟)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر