وَرجه کُنان زیر باران
(4 ژانویه 2016)
·
برای خواندنِ شعری تَر
·
باید دهانی باز داشت
·
تا باران بر واژه هایت ببارد
·
و تو صدای خواهرت را بشنوی
·
که در کودکی ات زیر باران
·
ورجه کنان از پس تو می آمد
·
«بارون! بارونه!» ی ویگن را
·
نم نم می خواند
·
و گل های خوشبو
·
از دهانش فرو می ریخت.
·
نسرین است، او
·
نسترن است، او
·
نهال است، او
·
یاسمن است، او.
·
دخترانش، دانه دانه
·
از راه می رسند
·
به گیسوان خود، گل می آویزند
·
و همراه با مادر شان زیر باران
·
ترانه های تر می خوانند.
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر