سیاوش کسرائی
( 1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
ویرایش، تأمل و تحلیلی از
گاف سنگزاد
پیشکش
به
سیاوش کسرائی
مانلی کسرائی
سرچشمه:
صفحه فیسبوک مانلی
اينجا هم كه رهبري حزب
حقوقي رو كه ما از صليب سرخ مي گرفتيم
قطع كرد
• اگر قضیه از این قرار است و حزب «توده» جدید التأسیس در غربت، شاعر توده و حزب توده را بی شرمانه به مرگ تدریجی محکوم کرده، این به چه معنی است؟
1
اينجا هم كه رهبري حزب
حقوقي رو كه ما از صليب سرخ مي گرفتيم
قطع كرد
• این اولا بدان معنی است که اجامر مدعی نمایندگی حزب توده، اصلا بوئی از هومانیسم به مشام شان نخورده است.
• در زندگی هر کس سرحداتی وجود دارند که او به هیچ قیمتی از آنها عدول نمی کند، مگر اینکه سلب آدمیت شده باشد.
• چون حتی گرگ درنده به تغذیه و تربیت کودکان شیرخواره بی پناه می پردازند.
• چه رسد به اکثر جانوران که از حمایت نوزادان نیازمند دریغ نمی ورزند.
• آهوبره بی مادر را هر آهومادری شیر می دهد و می پرورد.
• سؤال این بود که چرا خزب توده به این روز افتاده است؟
2
• دلیلش این است که حزب توده، حزبی استالینیستی است و استالینیسم ـ بسان تروتسکیسم و غیره ـ مکتب خر پروری است.
• استالینیسم و تروتسکیسم و غیره، تفاوت تعیین کننده ای با طالبانیسم و حزب اللهیسم و غیره ندارند.
• در این مکاتب خر پرور، آدم ها مسخ می شوند.
• سلب آدمیت می شوند.
• مهره بی شعور بی خبر از خرد خردستیز می شوند.
• از مهره بی خرد خردستیز هم نمی توان انتظار شعور هومانیستی حتی داشت، چه رسد به شعور مارکسیستی ـ لنینیستی، چه رسد به شعور کمونیستی.
3
• استالینیسم جولانگاه خودستیزی ـ بیگانه پرستی است.
• استالینیسم از سوئی هر کمونیست خود اندیش و نتیجتا دگراندیشی را نفله و نابود می سازد و از سوی دیگر با بدترین دشمنان کمونیسم پیمان دوستی می بندد و به ساز دشمن با تمام وجود می رقصد.
• قربانیان حزب توده چه بسا بهترین توده ای ها بوده اند و همپیمانان آن، چه بسا بدترین دشمنان توده و حزب توده بوده اند.
• ثمرات زهر آگین خریت و خردستیزی هم همین است.
4
اينجا هم كه رهبري حزب
حقوقي رو كه ما از صليب سرخ مي گرفتيم
قطع كرد
• سؤالات دیگر این است که مدعیان نمایندگی حزب توده که یکی دو تا نبوده اند تا اگر یکی از آنان سیاوش را از حق حیات محروم سازد، کسی به یاری او نشتابد.
• همین راه «توده» که بی تردید بخش مهمی از دارائی حزب توده را در اختیار داشته و سنگ طرفداری از سیاوش را با نقل خاطرات و انتشار اشعار مملو از اغلاط به سینه می زند، چرا به حمایت مالی از شاعر توده و حزب توده نپرداخته است؟
• چرا مدعیان دوستی پر هارت و پورت با سیاوش به یاری اش نشتافته اند؟
• چرا سیاوش از آنها «طلب یاری نکرده است» تا مانلی بگوید:
5
و اگر
تو و بي بي و اشرف
نبوديد
معلوم نبود چه وضعي پيدا مي كرديم.»
• معنی تحت اللفظی:
• اگر مانلی و بی بی و اشرف نبودند، سیاوش بیچاره می شد.
• این جمله مانلی و یا سیاوش به چه معنی است؟
6
و اگر
تو و بي بي و اشرف
نبوديد
معلوم نبود چه وضعي پيدا مي كرديم.»
• این جمله ـ قبل از همه ـ اثبات تجربی قانون دیالک تیکی نفی نفی است:
الف
• فرزند هر کس ـ در بهترین حالت ـ به نفی دیالک تیکی مثبت او کمر می بندد.
• یعنی جنبه ها و جوانب مثبت او را از آن خود می کند و جنبه ها و جوانب منفی اش را نقد و حذف می کند و دور می اندازد.
ب
• فرزند هر کس ـ در بد ترین حالت ـ به نفی دیالک تیکی منفی او کمر می بندد.
• یعنی جنبه ها و جوانب مثبت او را نقد و حذف می کند و دور می اندازد و جنبه ها و جوانب منفی اش را از آن خود می کند و توسعه می دهد.
و اگر
تو و بي بي و اشرف
نبوديد
معلوم نبود چه وضعي پيدا مي كرديم.»
• اتفاقا کریم معروف خاص و عام، هم به تجربه شخصی به همین نفی دیالک تیکی منفی رسیده است:
سورة التغابن
يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (14)
إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ (15)
• معنی تحت اللفظی مختصر و مفید:
• ای مؤمنین، زنان تان و فرزندان تان دشمنان شما هستند.
• اموال تان و اولادتان فتنه اند.
• منظور کریم این است که فرزندان و زنان و اموال هر کس دشمن قسم خورده او هستند.
• نفی کهنه توسط نو، نفی والدین توسط فرزندان، از دید کریم هم نفی دیالک تیکی منفی است.
8
• سؤال از کریم اما این است که فاطمه زهرا ولد مشروع پیامبر بوده است و یا نه؟
• اگر ولد او بوده، نافی منفی او بوده است و یا نه؟
• اگر نافی منفی پدر بوده، باز هم باید سرمشق زنان جهنم اجامر عجق ـ وجق باشد و یا نه؟
• آخر ای کریم حلیم، چگونه می توان دشمن رسول خدا را به عنوان سرمشق زنان جهنم اجامر قرار داد؟
9
اگر
تو و بي بي و اشرف
نبوديد
معلوم نبود چه وضعي پيدا مي كرديم.»
• پیر مرد مهاجر مرحومی در خاطرات خویش نوشته که سی سال آزگار به هر ذلتی تن در داده و از کمترین لذت و راحت صرفنظر کرده تا فرزندانش را در غربت فرنگ به جائی برساند و در نهایت خریت تمامی پس انداز خود را در اختیار آنان قرار داده و به زندگی بخور و نمیر ادامه داده است.
• روزی فرزندانش به دیدن پدر می آیند و بگو مگو میان اجامر در می گیرد.
• فرزند کوچک می گوید:
• «من در هر ماه سی دلار بابت اینترنت پدر می دهم.
• تو هم کاری بکن.»
• پیر مرد مرحوم نوشته:
• «از حیرت از فرط خریت یخ زدم.
• چون تمام پس اندازم را که حدود 50 هزار دلار بود، بین اجامر تقسیم کرده بودم.
• به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را؟
• بعد یاد قانون نفی نفی افتادم و آرام گرفتم.»
• مارکسیسم ـ لنینیسم را باید در کوره تجارب زنده زندگی به محک زد و به صحت آن پی برد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر