۱۳۹۳ تیر ۱۸, چهارشنبه

چاله ها و چالش ها (482)

تأملاتی راجع به تحلیل مارکسیستیِ سیاست روسیه   
ویلی گرنس    
عصر ما 
(ارگان سیاسی حزب کمونیست آلمان) 
سرچشمه:
تارنمای دایرة المعارف روشنگری 

رهگذر

·        قطعات ناشی از انفجار سیستم سوسیالیستی، هویت فرماسیونی روشن ندارند و نمی توانند هم هویت روشنی داشته باشند.

·        اینجا، حکم منطقی و علمی معروف به «چرخ تاریخ به عقب برنمی گردد»، به تجربه ی عینی به اثبات می رسد:

1
·        نتیجه تخریب فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سوسیالیسم،  نه فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری، بلکه ملغمه های عجیب و غریب و تهوع انگیز می شود.
·        ملغمه هائی از قبیل روسیه و اوکرائین و چک و اسلواکی و لهستان و رومانی و بلغارستان و آذربایجان و غیره می شود.

2
·        فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری یک سیستم اجتماعی ساختارمند و قابل تعریف روشن است.
·        سیستمی با زیربنای اقتصادی و روبنای ایدئولوژیکی درخور خویش است.

3
·        این ملغمه ها سیستم اجتماعی ـ اقتصادی نیستند.
·        چون فاقد زیربنای اقتصادی و روبنای ایدئولوژیکی معینی اند.

4
·        این ملغمه ها چیزهائی از جنس ساختارهای شبه فئودالی ـ شبه مافیائی اند که امپریالیسم امریکا ـ به عنوان مثال ـ  پس از جنگ جهانی دوم در ایتالیا تقویت و تحکیم کرده است.

5
·        شاید بتوان اسم این ملغمه ها را جامعه واره های لاشخوریستی نام داد.
·        جامعه واره هائی در ورای قوانین و موازین حتی کاپیتالیستی تعریف شده.
·        جامعه واره هائی با عناصر و گشتاورهائی (ممان هائی) از عهد توحش و بربریت.

الف

·        اگر منبع اصلی تغذیه کاپیتالیسم، نیروی کار زنده است، منبع اصلی تغذیه لاشخوریسم، نیروی کار مرده و لاشه است.



ب

·        اگر کاپیتالیسم در تحلیل نهائی مولد است، لاشخوریسم انگل و مخرب است.  

6
·        دلیل تشکیل این ملغمه های بی هویت فرماسیونی روشن در بی هویتی خود بورژوازی است:


الف

·        بورژوازی واپسین ـ بر خلاف بورژوازی آغازین ـ فاقد کمترین ظرفیت و پتانسیل مترقی، انقلابی، سازنده و مثبت است.



ب

·        بورژوازی واپسین حامل و حاوی عناصر و گشتاورهای فاشیسم است.



ت

·        بورژوازی واپسین حامل و نماینده ایدئولوژی بورژوائی آغازین نیست.

·        بلکه درست برعکس، دشمن سرسخت دستاوردهای ایدئولوژیکی مترقی بورژوائی آغازین است.

7
·        بورژوازی واپسین با برده داری واپسین و با فئودالیسم واپسین به وحدت رسیده است و ایدئولوژی خرافی، ارتجاعی و ایراسیونالیستی (خردستیز) واحدی را نمایندگی، تقویت و تبلیغ می کند:

الف
روبسپیر
 

·        بورژوازی آغازین دشمن آشتی ناپذیر خرافه و مذهب و کلیسا بود و شطی از خون کثیف آخوندها و فئودال ها، شیادها و رمال ها  در کوچه ها و خیابان های پاریس به راه انداخت.



ب

·        بورژوازی واپسین اما مبلغ سرسخت خرافه از هر نوع و متحد ارگانیک مذهب و کلیسا و منبر و محراب است.

8
·        وحدت امپریالیسم و فوندامنتالیسم نه چیزی مصلحتی و سطحی، بلکه وحدت ایدئولوژیکی و طبقاتی قانونمندی است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر