۱۳۹۳ مرداد ۴, شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (124)

فصل پنجم 
ایدئالیسم 
پروفسور دکتر اندراس گدو 
برگردان شین میم شین 

بخش چهارم 
پوزیتیویسم و فلسفه حیات
به مثابه طرز تفکر:
انکار سیستم وارگی (سیستمیت) تفکر کلاسیک بورژوائی 

قسمت دوم 
ریشه دوانی دگم (جزم) پوزیتیویستی ارنست لاس
ادعای پایان ماتریالیسم از سوی
کبانیس و فریدریش البرت لانگه 
  
10
·        در سطح حیات فکری، دوره پسا کلاسیکی تفکر بورژوائی سر می کشد.
·        سرکشیدنی از جنس رویش علف هرز اکلکتیسیسم.

·        مراجعه کنید به اکلکتیسیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

11
·        اکلکتیسیسمی که در نوسان بوده میان دو موضع زیر:

الف

·        موضع اول اکلکتیسیسم قبول یکی از تضادهای درونی ایدئالیسم آشکار و آشتی دادن جریانات مخالف با هم بوده که تشنه به خون یکدیگربوده اند.    



ب

·        موضع دیگر آن، پیوند ایدئالیسم با رئالیسم، با تقدم قائل شدن به ایدئالیسم بوده است .  

12
·        فلسفه لوتسه از آن جمله بود:
·        «در تحقق این ایدئالیسم تله ئولوژیکی، موتیوهای همه سیستم های بزرگ فلسفه آلمان در جریان هماهنگ نوینی به وحدت با هم می رسند.»
·        (ویندلباند، «درسنامه تاریخ فلسفه»، ص 419)  

13
·        مقدمه ی هر دو فرقه فوق الذکر اکلکتیسیسم، زوال و پایان ماتریالیسم بوده است:

الف
 پیر ژان ژرژ کبانیس (1757 ـ 1808) 
فیلسوف، فیزولوگ، پزشک فرانسوی

·        پس از کبانیس، فاتحه جریان ماتریالیستی در فلسفه فرانسه نیز خوانده می شود.


ب
 لودویگ فویرباخ (1775 ـ 1833) 
مؤسس ماتریالیسم آنتروپولوژیکی
از کلمات قصار او:
اخلاق حقیقی «سعادتمندی من را بدون سعادتمندی تو برسمیت نمی شناسد.»
راه برقراری هارمونی (هماهنگی) میان تکلیف و سعادت، یعنی راه انطباق منافع فردی (من) با منافع دیگران (تو)، در «عشق به توده» است!

·        از اواخر سال های 40، اگرچه فویرباخ به تنهائی در مقابل ایدئالیسم و نسبت به اغوای ماتریالیسم مبتذل (عامیانه) مقاومت به خرج می دهد و از ماتریالیسم آنتروپولوژیکی خود به دفاع برمی خیزد، پس از آن اما در فلسفه بورژوائی آلمان دیگر جریان ماتریالیستی ئی وجود ندارد.  

14
·        خوانده شدن فاتحه بر ماتریالیسم بورژوائی و یا فرقه های ماتریالیستی مبتذل (عامیانه) از هیچ وارگی ماتریالیسم بطور کلی پرده برمی دارند.   

15
·        جویبار حقیر ماتریالیسم مبتذل (عامیانه) را سیل پوزیتیویسم از دو نظر زیر با خود می برد:

الف
 لودویگ بوشنر (1824 ـ 1899) 
فیلسوف، پزشک، عالم علوم طبیعی
از چهره های «مشاجره بر سر ماتریالیسم»

·        اولا از این نظر که خود ماتریالیسم مبتذل (عامیانه) تحت تأثیر پوزیتیویسم قرار می گیرد.  
·        لودویگ بوشنر ماتریالیسم ناقص الخلقه خود را به ناقوس بزرگ می آویزد، ولی با قبول دگم پوزیتیویستی پیروان کومته، ایده های ماتریالیستی اصلی را زیر علامت سؤال قرار می دهد:

چرائی روشن می شود، اگر مرده بر خیزد 
چگونگی به روشنی آفتاب می شود، اگر جهان بدرستی درک شود. 
(لودویگ بوشنر، «قوه و ماده» (بررسی های تجربی ـ فلسفی ـ طبیعی به زبان همه فهم)، ص 49، سال 1898)

ب
·        ثانیا از این نظر که جای عنقریبا خالی ماتریالیسم مبتذل (عامیانه) را پوزیتیویسم پر می کند.    

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر