پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
فصل
پنجم
ایدئالیسم
بخش
چهارم
پوزیتیویسم و
فلسفه حیات
به مثابه طرز
تفکر:
انکار سیستم
وارگی (سیستمیت) تفکر کلاسیک بورژوائی
1
کمون
پاریس
(18 مارس 1871 ـ 28 ماه مه 1871)
اولین
انقلاب پرولتری
اعضای
کمون را کمونار می نامیدند
کمون
پاریس الگو و سرمشق دموکراسی شورائی محسوب می شود.
·
در تفکر بورژوائی واپسین، مرحله
سوم مسخ ایدئالیسم با صف آرائی تغییر یافته در مبارزات طبقاتی در رابطه بوده، که
نشانه روشن آن کمون پاریس در سال 1871 بوده است.
2
ارنست رنان
(1823 ـ 1892)
نویسنده،
باستان شناس، مذهب شناس، شرق شناس فرانسوی
·
تأثیر این چرخش در مبارزات طبقاتی
در درون جامعه بورژوائی خود را در تفکر فریدریش نیچه و ارنست رنان بطرز کم و بیش
بی واسطه ای و در تفکر اسپنسر بطرز چه بسا با واسطه ای نمودار می سازد.
3
فریدریش نیچه (1844 ـ 1900)
فیلسوف، شاعر و فیلولوگ کلاسیک آلمانی
از مؤسسین اگزیستانسیالیسم و ایراسیونالیسم (خردستیزی)
از مهمترین فلاسفه بورژوائی واپسین
·
در مغایرت با استنباطات فلسفی
اسپنسر و جان استوارت میل، اختلافات شخصی، انحرافات و تضادهای فردی نه فقط خود را
در تمایلات و توانائی ها، منافع و نظرات نیچه و رنان، بلکه همچنین در دو مرحله
متوالی مسخ ایدئالیسم، بویژه در تحولات تاریخی پوزیتیویسم نمودار می سازند.
الف
·
فعالیت فلسفی نیچه و رنان همزمان
بوده است.
·
آندو بلحاظ اختلاف نظر و لشکرکشی انتقادی
بر ضد یکدیگر کم و کسری نداشته اند.
ب
هربرت اسپنسر (1820 ـ 1903)
فیلسوف و جامعه شناس
مؤسس تئوری اوولوسیون و از پیشقراولان سوسیال ـ داروینیسم
·
اما منشاء نظرات فلسفی جان استوارت
میل در سال های 30 و اوایل سال های 40 بوده است.
·
در حالیکه اسپنسر، سیستم فلسفه ترکیبی
خود را در سه دهه آخر قرن نوزدهم تدوین کرده است.
4
·
هم فلسفه اسپنسر و هم فلسفه نیچه ـ
اگر هم بطرق متفاوت ـ در پی تفسیر فلسفی
معارف بیولوژیکی (زیست شناسی) بوده اند و تمایل شدید به جا زدن تعالیم و یا فتاوی فلسفی
خود به عنوان الزامات بیولوژیکی داشته اند و یا سعی کرده اند که تعالیم و یا فتاوی
فلسفی خود را به مثابه نتایج منطقی معارف بیولوژیکی جا بزنند.
5
·
به همان سان که محتوای علمی ـ
طبیعی اصیل معارف بیولوژیکی نه انگیزه تضادهای اجتماعی بوده است و نه تضادهای اجتماعی
نتیجه انتقال آنها (از عالم طبیعت به جامعه) بوده اند، به همان سان هم بیولوژیزه
کردن (و یا بیولوژیزه واره کردن) نگرش های
اجتماعی و نظرات فلسفی به هیچ وجه ناشی از معارف علمی ـ طبیعی (یعنی معارف مربوط
به علوم طبیعی) نبوده است.
6
·
این تشبثات اسپنسر و نیچه به نیت
دفاع از ایدئولوژی بورژوائی صورت گرفته اند.
·
به نیت دفاع از ایدئولوژی بورژوائی
درگیر با افکار و جنبش سوسیالیستی.
7
·
تأثیرات متفاوت فلسفه اسپنسر و فلسفه
نیچه در زمان حیات آندو و سرنوشت بعدی ناهمگرای آنها بر ناهمگونی تحول انواع پوزیتیویستی
و فلسفه حیاتی ایدئالیسم دلالت دارند.
الف
·
فلسفه اسپنسر که در دوره
ویکتوریائی رواج داشت، در قرن بیستم فلسفه فراموش شده ای و فصل از اعتبار افتاده
ای در تاریخ پوزیتیویسم محسوب می شد.
·
(یاسپرس، «وضع و حال روحی جهان»، ص 12)
ب
دیوید هیوم (1711 ـ 1776)
فیلسوف، اقتصاددان و تاریخدان
از نمایندگان برجسته روشنگری انگلیس
از اقتصاددان ما قبل اقتصاد کلاسیک
معلم کانت و از دوستان و همفکران آدام اسمیث
·
فلسفه اسپنسر برای امپیریسم منطقی (پوزیتیویسم
منطقی) و فلسفه تحلیلی، به عنوان فسیل و سنگواره و به مثابه سقوط غیر قابل فهم به
دوره ماقبل هیوم جلوه می کرد.
ت
·
تأثیر فلسفه نیچه زمانی آغاز می شود
که فلسفه اسپنسر واپس می رود و از نظرها نا پدید می گردد:
·
به قول پاسمور، «نظرات اسپنسر در
رابطه با فلسفه اخلاق و سیاست هنوز تا حدی جالب اند.
·
ولی جستجوی مسائل فلسفی در آثار اسپنسر
بیهوده است.
·
اسپنسر روزنامه نگار برجسته خاص
قرن نوزدهم بوده است و بس.»
·
(پاسمور، «صد سال فلسفه»، ص 42)
پ
·
فلسفه اسپنسر در خود ارزیابی فلسفه
حیاتی، عامیانه محسوب می شود:
·
آن سان که یاسپرس در اوایل سال های
30 ادعا می کند:
·
کیرکگارد و نیچه «تازه، اکنون
متفکران معاصر شده اند.»
8
·
نه تنها فلسفه مدرن، بلکه همچنین فلسفه
پست مدرن به فلسفه نیچه روی می آورد تا «نو وارگی» (نوئیت) آن را کشف و توجیه کنند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر