جفنگیات اجنه در « جهان» جیم و جاک (27)

در مورد جوان ها هم اگر جایی برای تخلیه قریضه (؟) جنسی شان نباشد، 

همینطور که شما این باغ را به کثافت کشیدید،

 آنها هم جامعه را کثیف خواهند کرد.

رضا شاه

 

سعید

اخه اینا رو بر چه اساسی می سازین؟

نوشیار

قریضه.

میگم شاید معنی اش چیزی دیگه است و ما بلد نیستیم یه وقت.

حسین

قريضه جنسى همان وام جنسى است.

بايد سريع بازپرداخت بشه

سازندگان اين گونه قصه ها بيشتر ضايعش مي كنند.

سامان

من این داستان را تقریبا به شصت نوع مختلف شنیده ام.

حسین

اين داستان هم خالى از لطف نيست.

رضا شاه به اتفاق هیئت همراه به ترکیه مسافرت می کنه که تنها مسافرت خارجی اش بود.
وقتی آخر شب بعد از صرف شام و شب نشینی رضا شاه به اتاقش
میره، میبینه یه دختر جوان و زیبای ترک تو اتاق منتظرشه،

با عصبانیت یه نفرو صدا میزنه و میگه این خانم اینجا چیکار میکنه؟
اون شخص میگه آتاتورک گفتن این خانوم پیشتون باشه که تا صبح شما تنها نباشین

رضا شاه از اون خانوم می خواد اتاقو ترک کنه.

وقتی همراهان رضا شاه می پرسن چرا دختر به این زیبایی رو فرستادین رفت؟
رضا شاه در جواب میگه:
«من اگر امشب تا صبح با این دختر می خوابیدم،

 فردا که آتاتورک به ایران اومد من کی رو بفرستم پیشش؟

تمام زنان و دختران ایران ناموس منند.»

يقينا كسي كه اين استاتوس را ساخته نمي دانست،

که نهضت مشروطه چه بوده

و گرنه نمی گفت که رضا شاه فرزند مشروطه است.

رضا شاه بيشتر شرط و شروط تعیین می کرد تا احترام به اصول مشروطه

میم

عیرانی جماعت دو هنر دارند که ماهیتا هنر واحدی است.

فکر کنید چیستند؟

حسین

قصه ای را می سازند و سپس باور می کنند.

ساختن قهرمانان پوشالی و سپس ادای احترامات فائقه

میم

اولین و مهمترین هنر عیرانی ها تولید مثل است.

دومین هنر عیرانی ها را حدس بزنید که فرق ماهوی با هنر اول شان ندارد.

حسین

تولید مثل که هنر نیست.

 حیوانات نیز از پسش بر می آیند .

میم

تولید «مثل»  به عنوان مفهوم فلسفی، عام و مجرد.
به معنی بازتولید خود:
به معنی تکثیر خود

به معنی تولید امثال خود.

حسین

در ايران ما،

الله و شاه خودشان از جمله توليدات امپرياليسم هستند

 و به كمك رسانه هاى آن، عكس رخ يار را در ماه و آسمان می بینند.

میم

طبقه حاکمه همیشه دیالک تیکی از داخلی و خارجی است.

بحث اینجا بر سر هنر دوگونه ی یگانه ی عیرانی ها ست:

تولید مثل و تولید زباله

که ماهیتا هر دو یکی است.

پفک نمکیسم.

حسین

چس فيل ديدم مي سازند

ولى ساختن پفك نمكى پيشرفت محسوب ميشه

میم

پفک نمکی فاقد ارزش بیولوژیکی است.

چس فیل مگه از ذرت تولید نمی شود؟

چس فیل حاوی ارزش بیولوژیکی است.

پفک نمکیسم نه نشانه ی پیشرفت،

بلکه علامت علافی و عقب ماندگی است.

نخوردنش بهتر از خوردنش است.

نخواندنش بهتر از خواندنش.

خیلی ها بسان بقال های زبر و زرنگ،

بسته های پفک نمکی در رنگ های متنوع زیر بغل دارند

و زیر هر جفنگی آویزانش می کنند.

یکی بود دست بردار نبود.

گفتیم برادر فقط لایک بزن.

ولی حاضر نشد.

حتما می خواست یک بسته پفک نمکی

 زیر جفنگیات ما آویزان کند.

گاهی در زر ورق فارسی و گه درد زر ورق فرنگی

حسین

پفك نمكى هم از ذرت و روغن و پنير تشكيل ميشه

میم

باشد.

ما خیری از پفک نمکی ندیده ایم.

صد رحمت به چس فیل.

در هر صورت این پفک نمکی های فیسبوک

بی ارزش و وقت تلف کن اند و به دردی نمی خورند.

بخونی نخونی فرقی نداره

حسین

درگير يك بحث الكى در صفحه دوستى شدم،

نه ادامه بحث خوشايند است و نه ترك مخاصمه

میم

بحث الکی؟

بحث الکی باز هم بهتر از فحاشی است.

پایان