سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ
وین)
خون سیاوش
(۱۳۴۱)
·
همچو یک هسته ی پر مغز سکوت
·
قلوه سنگ از دهن زندگی افتاده، برون
·
دردها حک شده بر سیمایش
·
درد، اما چه کسی خواند درد
·
شاید این خنده ی او ست
·
لیک کو خنده ی آن کس، که لبی با او نیست
·
روزگاری است که ـ مغرور ـ به جا
·
بی شکست نگهی،
·
چشم در چشم جهان افکنده
·
سرب، آویخته بر پای سکوت
·
نفس آهن شده در سینه ی سنگ
·
مرگ هم آهن نا تفته نخواهد خایید
ویرایش از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر