سرچشمه:
صفحه فیسبوک زری مینوئی
صفحه فیسبوک زری مینوئی
تحلیلی از شین میم شین
آدمی
پنج نیاز منحصر به نوع خود دارد که عبارتند از
نیاز
به وابستگی ، تعالی، اصالت ، هویت و داشتن جهت گیری
·
ما برای تأمل روی این ادعای اریش
فروم و یا حریف، به تأمل روی تک تک این نیازهای منحصر به نوع بشری خطر می کنیم:
1
نیاز
به وابستگی
·
وابستگی به چه معنی است؟
·
وابستگی به فرمی از پیوند میان ابژکت های جهان مادی و یا میان تصاویر آنها در شعور و
یا ضمیر انسانی اطلاق می شود، که پیش شرط وجود و یا تغییر هر ابژکت، وجود و تغییر ابژکت
های دیگر است.
·
مفهوم پیوند میان (A) و (B)
تنها بدان معنی است که وجود و یا تغییر (A)، همواره با وجود و تغییر مطابق با آن در (B) همراه است و یا برعکس.
2
·
اما مفهوم
وابستگی نشان دهنده سمت و سوی پیوند است:
·
«( A) وابسته است به (B)»، بدان معنی است که پیش شرط وجود و یا تغییر (A)، عبارت است از وجود و یا تغییر (B).
·
وابستگی پدیده ها ـ بمثابه فرم پیوند ـ از وحدت مادی
جهان و حرکت ـ بمثابه شیوه بود ماده ـ نشئت می
گیرد.
·
اگر وجود و یا تغییر پدیده ( A ) وابسته به وجود و تغییر پدیده (B) باشد، این بدان معنی است که (B) شرط ضرور برای وجود و تغییر (A) است.
·
( A ) تنها زمانی می تواند وجود داشته باشد و یا تغییر یابد که (B) وجود داشته باشد و تغییر یابد.
·
از این رو ست، که وابستگی بیانگر گشتاوری منفعل
در پیوند میان ( A ) و
(B) است.
3
·
شناخت وابستگی
پدیده ها در طبیعت و جامعه پیش شرط مهمی برای پیشرفت
علمی و موفقیت در کردوکار عملی هدفمند انسان ها ست.
·
نحوه رفتار هر سیستم وابسته به
ساختار آن سیستم است.
·
با کشف این حقیقت امر، می توان با
شناخت ساختار هر سیستم، به پیشگوئی مهمترین شیوه های رفتار آن نایل آمد.
·
بطور کلی می توان گفت که پیشگوئی
های علمی تنها زمانی امکان پذیر می گردند که وابستگی
پدیده مورد پیشگوئی به عوامل (فاکتورهای) معین
معلوم شود.
·
شناخت وابستگی ها قاعدتا پیشمرحله ای مهم برای شناخت قوانین
در هر علم است.
4
·
وابستگی از نظر علم منطق یک مناسبت سه عضوی است.
·
و لذا کافی نیست، اگر بگوییم:
·
«( x ) وابسته است به (y)!»
·
بلکه باید گفت، که ( x ) از چه نظر
وابسته به (y) است.
·
بنابرین فرمولبندی کامل هر مناسبت وابستگی باید
چنین باشد:
·
«( x ) بلحاظ (z)،
به (y) وابسته است!»
5
·
مثلا کشوری که استقلال سیاسی کسب کرده و یا در جریان فروپاشی سیستم استعماری امپریالیستی
به استقلال دولتی دست یافته، می تواند به انحای
مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و غیره وابسته کشورهای امپریالیستی دیگر باشد.
6
·
ضد وابستگی،
استقلال است.
·
استقلال نیز یک مناسبت سه عضوی است:
·
«( x ) بلحاظ
(z)، مستقل از
(y) است!»
7
·
هر پدیده ای از جهات و جنبه های
معینی وابسته به پدیده های دیگر است.
·
علت این امر در عوامل زیر است:
الف
·
در پیوند
کلی (یونیورسال) جهان مادی است.
ب
·
در حرکت
و تغییر مدام کلیه پدیده های واقعیت عینی است.
ت
·
در تأثیر متقابل کلیه
پدیده های واقعیت عینی است.
8
·
پدیده مطلقا مستقل وجود ندارد.
·
سیستم های مطلقا مستقل، تنها سیستم
هائی می توانند باشند که از محیط زیست بکلی ایزوله شده باشند، یعنی با محیط
پیرامون خود هیچگونه تبادل مادی ـ انرژتیکی و یا اطلاعاتی نداشته باشند.
·
چنین سیستم هائی هرگز نمی توانند
ادامه حیات دهند و دوام آورند.
9
نیاز
به وابستگی
·
بنظر اریش فروم و یا حریف یکی از
نیازهای منحصر به نوع انسان ها، نیاز به وابستگی است.
·
این ادعا اما به چه معنی است؟
10
·
این ادعا بدان معنی است که وابستگی
نه «رابطه» ای اوبژکتیف (عینی)، بلکه «رابطه» ای سوبژکتیف است.
·
اگر بنی بشر نیاز پسیکولوژیکی به
وابستگی نداشته باشد، وابسته هم نخواهد بود.
·
یکی از مضرات پسیکولوژیسم شاید
همین باشد:
·
سلب عینیت از چیزها، پدیده ها،
سیستم ها و روندهای هستی و سوبژکتیویزه کردن آنها.
11
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود، هر چه در آن غش باشد.
با پوزش از خواجه شیراز
·
بهتر است برای کسب یقین قلبی در
صحت ادعای اریش فروم که گویا مارکسیست هم تشریف داشته، سری به عالم واقع بزنیم و ضمنا
ادعای او را به محک تجربه بزنیم:
·
وابستگی برده به برده دار، غلام به
خواجه، کنیز به کدبانو زمانی آغاز می شود که جامعه از فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی
اشتراکی آغازین به ضرب تازیانه و شلاق و غل و زنجیر و شمشیر وارد فرماسیون اجتماعی
ـ اقتصادی برده داری می شود.
·
در این مرحله از توسعه اجتماعی است
که برده وابسته به برده دار تلقی می شود.
·
ابزار واره می شود.
·
چیز واره و در بهترین حالت جانور
واره می شود.
·
مثلا گاو و گوساله و گوسفند و خر
واره می شود و تحت تصاحب کسی در می آید:
·
وابسته به کسی می شود.
·
در جامعه اشتراکی آغازین اما بنی
بشر بیش از صد هزار سال در استقلال و آزادی و خواهری ـ برادری و برابری بسر برده
بود.
12
·
چرا در این صد هزار سال، نیاز
منحصر به نوع انسان ها به وابستگی وجود نداشت؟
·
آیا وابستگی توده های میلیونی برده
و بنده و کنیز به اشرافیت بنده دار و بعد وابستگی رعایا به اشرافیت فئودال و بعد
وابستگی پرولتاریا به بورژوازی به دلیل نیاز پسیکولوژیکی منحصر به نوع آنها بوده
است؟
·
اریش فروم که بیشک قصد عوامفریبی
ندارد.
·
ما هم که خدانکرده مغز خر نخورده
ایم که تئوری او را به سکه نقد خریم و از آن خود کنیم.
13
·
حتی کودکان کودکستان می دانند که
برده و بنده و کنیز کردن توده های مولد و زحمتکش نه داوطلبانه و بنا بر «نیاز
منحصر به نوع انسان ها»، بلکه برعکس به ضرب شلاق، با توسل به شکنجه و زجر و آزار و ببرکت ستم اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و
مذهبی و غیره جامه عمل پوشیده است.
·
تا همین چند سال قبل، سقف خانه
ارامنه در خیلی از جاهای ایران، بالاتر از کف کوچه و خیابان نبود.
·
خود این پدیده از ستمی حکایت دارد
که برده داران اسلامی بر ارامنه و دیگر دگراندیشان روا داشته اند.
·
کدام نیاز منحصر به نوع انسان ها؟
14
·
در دیالک تیک وابستگی و خودمختاری
(استقلال نظری و عملی)، نقش تعیین کننده همیشه و همه جا از آن خودمختاری بوده و
است و خواهد بود.
·
آزادی و استقلال اندیشه و عمل
بویژه برای بشر اندیشنده، خدشه ناپذیر است.
·
چیزی عمیقا قلبی و ماهوی است.
·
چیزی بمراتب عمیقتر از نیازهای
پسیکولوژیکی است.
·
آزادی و استقلال اندیشه و عمل
رئالیته دیرین بر باد رفته ای است که به ایدئالی همیشه در تب و تاب و همواره در
جوش و خروش در اعماق دل آدمیان بدل شده است.
·
شورش های خونین بردگان، جنگ های بی
امان رعایا و قیام های خونین پرولتاریا در همه جای زمین و در سرتاسر تاریخ جامعه
بشری بر همین حقیقت امر دلالت دارند.
·
کدام نیاز منحصر به نوع انسان ها
به وابستگی؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر