سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
آینه، گر نقش تو بنمود راست
خود شکن، آیینه شکستن خطا ست
نظامی
از صفحه فیسبوک
نصرالله
·
زیبای من، گریستنت چیست؟
·
زشتت اگر نماید،
·
آیینه،
بر خطا ست.
·
آیینه، راست نیست
·
آیینه ها نی اند دگر چشم نکته بین
·
آیینه ها زبان خبر چینی اند و بس
·
عریان مکن برابر آیینه راز خویش
·
تا بر تو پرده ها ندرد، پیش چشم کس
·
بالای خود در آینه مشکن ـ به های های ـ
·
تصویر غم، غمت را هر دم فزون کند
·
گیسو
به رخ مریز و ز درد این چنین متاب
·
دستی
بر آر، کآینه را واژگون کند
·
آیینه را بیافکن، تا رو به هم نهیم
·
باشد به دست خویش مداوای هم کنیم
·
و آن دست را که آینه دار ملال تو ست
·
ز آن پیشتر که مشت برآرد، قلم کنیم
·
آیینه می نماید اشک تو را، به تو
·
اما دری به روی درون می گشایدت؟
·
آیینه حال را همه تصویر می کند
·
فردای آرزو را کِی می نمایدت؟
·
زیبای من، بگو،
·
دیگر بگو، گریستنت چیست؟
·
بیرون ز آینه
·
آیا دمی هوای مَنَت نیست؟
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر