۱۳۹۳ خرداد ۱۷, شنبه

سیری در حماسه داد (94)


اثری از فرج الله میزانی (جوانشیر)
(از قربانیان قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1367)
سرچشمه
 راه توده  
ویرایش از شین میم شین

فصل هشتم
جنگ و صلح در شاهنامه

بخش اول
جنگ عادلانه – جنگ ظالمانه

·        کسانی که شاهنامه را «حماسه ملی» می نامند و فردوسی را مدافع «برتری نژاد اصیل» ایرانی جا می زنند، به این چیزها هنوز قانع نیستند.

1
·        بنا بر ادعای آنان، فردوسی علاوه بر اینکه نژاد ایرانی را برتر می دانسته، بر آن بوده که این برتری باید از طریق جنگ به نژادهای «پست تر» تحمیل شود و پان ایرانیسم مفلوک و نوکرمآب از طریق اسیر کردن سایر خلق ها و بویژه خلق های ساکن داخل کشور به مرحله اجرا درآید.

2
·        اما نظری گذرا و حتی سطحی به شاهنامه کافی است تا یاوه بودن این ادعا را آشکار گردد.

3
·        فردوسی نه فقط مدعی برتری نژاد ایرانی بر سایر نژادها نبوده، بلکه به طریق اولی از هرگونه برتری جویی و تلاش برای کسب امتیاز با توسل به جنگ و زور مخالف بوده است.

4
·        فردوسی جنگ را فقط و فقط به خاطر داد تجویز می کند و در غیر این صورت محکوم می داند.

5
·        تا جایی که ما می دانیم فردوسی نخستین حکیم ایرانی و از نخستین حکمای جهان است که جنگ ها را بر دو نوع عادلانه و ظالمانه تقسیم بندی می کند و از جنگ عادلانه به جانبداری برمی خیزد.
·        برای فردوسی حتی اینکه چه کسی در جنگ عادلانه شرکت می ورزد، مهم نیست.

6
·        فردوسی آنقدر بزرگوار و آنچنان عاشق داد است که اگر جنگ ظالمانه از جانب ایران باشد، شکست ایران را در چنین جنگی آرزو می کند و چنین شکستی را لازم می شمرد.

7
·        برای روشن شدن مسئله، نخست نظری کلی به جنگ های شاهنامه می افکنیم و بعد برخی از مهمترین جنگ ها را دقیقتر بررسی می کنیم:

8
·        در شاهنامه کم و بیش از 100 جنگ سخن می رود که تقریبا نصف آنها را جنگ های داخلی تشکیل می دهند.

9
·        مهم ترین حماسه های شاهنامه نیز در همین جنگ های داخلی آفریده شده است و نه در جنگ های خارجی.

10
·        در آغاز که جهان تقسیم نشده و «هفت کشور» یکی است، جنگ ها میان انسان ها و دیوان است، که در آن انسان ها هنوز سلاح و لشکر منظم و آئین جنگ ندارند.
·        سیامک که به جنگ دیوان می رفت:

بپوشــید تن را به چـرم پلنگ
که جوشن نبود و نه آئین جنگ
...
ســـیامک بیـــامد برهـنــــه تنـا
بـرآویخــت با پــور اهـــریمنـــا

11
·        سپاهی که هوشنگ گرد می آورد از دد و دام و مرغ و پری و شیر و گرگ است و نیروی طهمورث در «افسون».

12
·        این جنگ ها حماسه آفرین نیست.

13
·        جمشید نخستین کسی است که سلاح می سازد:

نخســت آلــت جـنـگ را دست برد
در نـام جســتن به گــــردان ســـپرد

به فــر یکــــی نــــرم کـــــرد آهـنـــا
چو خُود و زره کرد و چون جوشـنا

چو خفتان و تیغ و چو برگســتوان (زره)
هــمی کــرد پیـــدا به روشـــــــن روان

14
·        از این زمان جنگ ها فرمی منظم تر به خود می گیرند، ولی هنوز جنگ های داخلی اند.
·        برای اینکه هنوز خارجی وجود ندارد.
·        همه کشورها یکی است.

15
·        فردوسی در این جنگ های داخلی در این زمان، پیروزی ضحاک بر جمشید را بزرگ نمی کند و از آن می گذرد.
·        اما پیروزی کاوه و فریدون بر ضحاک را گسترش می دهد و حماسه سرائی را آغاز می کند.

16
·        بنابرین، حماسه از مبارزه داخلی، از قیام مردم علیه شاه بیدادگر آغاز می شود.

17
·        فریدون نخستین کسی است که هفت اقلیم را میان سه پسرش تقسیم می کند و سه کشور جداگانه به وجود می آورد که جنگ میان آنان رفته رفته به جنگ های خارجی تبدیل می شود.
·        ولی تا وقتی که فریدون زنده است، جنگ میان سلم و تور از یک طرف و فریدون و منوچهر از طرف دیگر، هنوز جنگ های خانگی و خانوادگی است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر