فصل
پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
بخش
سوم
تاریخ
پیدایش فلسفه حیات و پوزیتیویسم:
خردستیزی
قسمت دهم
تلخیص راسیونالیته (اختصار تعقل)
جان استوارت میل
ادامه
10
·
پسیکولوژیزه کردن تئوری شناخت با
توسل به استنباطی از طبیعت انسانی و بسط آن به طرح تاریخی، مفهوم پیشرفت مبتنی بر
«لیاقت فکری» انسانی را شکننده و تردید آمیز می سازد.
11
·
بنظر جان استورات میل، «علیرغم ضعف
نسبی این اصل در مقایسه با قوای سوسیولوژیکی دیگر، تأثیر آن، عامل اصلی و تعیین
کننده پیشرفت اجتماعی، وضع استعدادهای فکری و خصلت دعاوی است.
·
کسانی که هوش دم افزون دارند،
تعیین کننده ماهوی وضع اخلاقی و سیاسی اجتماع (همبود) هستند، به همان سان که عامل
فیزیکی تعیین کننده است.»
·
(جان
استوارت میل، «سیستم منطق عقلی و استقرائی»، جلد 2، ص 525)
12
·
جان استوارت میل تحت تأثیر افکار
سوسیالیستی (سوسیالیسم اوتوپیکی سن سیمون. مترجم) و در سایه معارف اقتصادی هر چند ناپیگیر و
دوپهلوی خویش، حس می کرد که در جامعه بورژوائی، مسئله پیشرفت، یعنی طرح امکان و
ماهیت تحول اجتماعی نهایتا با مقوله مالکیت خصوصی کاپیتالیستی در رابطه قرار می
گیرد.
13
·
سؤال انگیز و تردیدانگیز گشتن
مفهوم پیشرفت فکری در استنباط جان استوارت میل با قبول و بهسازی عمدی «جامعه مبتنی
بر مالکیت خصوصی و رقابت فردی» در اقتصاد سیاسی او در هم تنیده است.
·
(جان
استوارت میل، «اصول اقتصاد سیاسی»، «مجموعه آثار»، جلد 2، ص 214)
14
·
جان استوارت میل حدس می زد که «علت
ذلت موجود» در شالوده مناسبات اجتماعی است و هر اقدام تحول طلبانه امکان ناپذیر
است و توهم اصلاحات (رفرم) لیبرالیِ گام به گام چاره ذلت اجتماعی موجود نیست.
15
·
این مسئله جان استوارت میل را به
موضعی سوق می داد که ضمن اعلام پیشاپیش طرح مهندسی گام به گام، در بین امید
بورژوائی ـ رفرمیستی و یأس و نومیدی نوسان داشت.
16
·
در این دوگانگی مفهوم پیشرفت جان
استوارت میل ظاهرا یأس و نومیدی دست بالا داشته است و در آن چراغ اندیشه ترقی
روشنگری خاموش گشته است.
17
·
نظر جان استوارت میل در اوایل سال
های 40 از قرار زیر بوده است:
·
«بنظر
من علت ذلت کنونی در اعماق قرار دارد و با نسخه شفابخش واحدی و یا با مجموعه ای از
نسخه های شفابخش قابل حل نیست.
·
هر اقدام شفابخش هم جامه عمل بپوشد،
فقط بهبود ناچیزی در ذلت پدید می آورد.
·
بنظر من از بین بردن این ذلت فقط
می تواند بتدریج و گام به گام و با اقدامات تدریجی بیشمار صورت گیرد.
·
آن سان که هر اقدامی آماج جزئی خاص
خود را در مد نظر داشته باشد.»
·
(جان
استوارت میل، «نامه های آغازین»، «مجموعه آثار»، جلد 13، ص 550)
18
·
جان استوارت میل از سال 1848 به
بعد رفته رفته به این نظر می رسد که رفرم (اصلاح) نهادها به بهبود بسیار ناچیز طرز
تفکر و اخلاق انسان ها می انجامد.
19
·
در اوتوبیوگرافی جان استورات میل
پیر، پیشرفت فکری و معرفتی به مثابه نسخه شفابخش واقعی و به مثابه ماهیت واقعی
بهبود مطلوب، تحت تردید قرار دارد:
·
«اگر
ارواح (شخصیت های) فلسفی جهان دیگر نتوانند به مذهب خویش ایمان داشته باشند و یا
بدان در صورت نوسازی آن که به معنی تغییر ماهوی خصلت مذهب است، ایمان داشته باشند،
انگاه گذار به اعتقادات سست و افکار بی
ثمر و بی انضباطی روز افزون آغاز می شود.
·
این دوره گذار نمی تواند به پایان رسد،
اگر نوسازی در بنیان اعتقادات مردم صورت نگیرد و به ایمان مذهبی و یا انسانی محض
منجر نشود.
·
ایمانی که انسان ها بتوانند عملا
بدان اعتماد داشته باشند.»
·
(جان
استوارت میل، «سه مقاله راجع به مذهب»، «مجموعه آثار»، جلد 10، ص 482)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر