۱۳۹۲ اسفند ۱۴, چهارشنبه

چاله ها و چالش ها (435)

حافظ و طبل خوش باشی 
مجید نفیسی 
سرچشمه: 
اخبار روز

مسعود بهبودی 
دفاع از تمامت حقیقت، رسالت روشنگری است 
اگر مجید نفیسی مهر سنتگرائی بر پیشانی مان نکوبد،
می خواهیم بگوییم که حافظ یکی از مرتجع ترین شعرای ایران بوده
و در تخریب شعور توده ها نقش منفی مهیبی به عهده داشته است. 
حافظ یکی از وابستگان سرسپرده به طبقه حاکمه بوده است. 
علاوه بر محتوای ایراسیونالیستی و ارتجاعی غزلیاتش،
نامه های او به تیمور لنگ، دال بر همین حقیقت امر است 
اشعار حافظ افیون توده است و باید به نقد دیالک تیکی کشیده شود
تا توده نسبت به زهر ایدئولوژیکی کماکان معاصر و موثر حافظ
(ایدئولوژی طبقات اجتماعی واپسین)
واکسینه شود. 

پیروز
جشن کتاب سوزی
پس از چند روز صرف دوره کردن دیوان حافظ و نتیجه گیری، دریافتم
که حافظ نه یک شاعر بلکه 
" به راستی خود یک صنعتگر است." 
و " صنعتی که ذاتا فرمالیست سنت گرا و محافظه کار است
و جلوی رشد تفکر و آزادی را می گیرد
و هنرمند را به رعایت قواعد و سنن دست و پا گیر مبتلا می سازد.". 
یعنی حافظ هنرمند صنعتگر است نه شاعر.
بگمانم حق با جناب نفیسی است 
زیرا اگر ایشان تعریف جامعی از " شعر " داده بودند می شد صنعت حافظ را در آن ترازو سنجید  
که البته بنده چنین ترازویی ندارم.
و چون جناب حافظ چنان فرد عقب افتاده ای بود
که نتوانست هفتصد سال بجلو دویده و با " شاملو ها " همقدم شود،
صنعت او باید 
" به نقد دیالک تیکی کشیده شود تا توده نسبت به 
زهر ایدئولوژیکی کماکان معاصر و مؤثر حافظ  
(ایدئولوژی طبقات اجتماعی واپسین)
واکسینه شود." 
 اشکال این است که کسروی  قبلا کتاب ها را سوزانده 
و چیزی برای" نقد دیالک تیکی" باقی نگذاشته است.


 مسعود بهبودی
از سوزاندن کتاب ها تا نقد دیالک تیکی اسلوب ها و اندیشه ها

·        کسروی روشنگر و پژوهشگر زحمتکش بزرگی بوده و نقد  کسروی در مجموع، نقدی علمی و ستایش انگیز بوده است.
·        بمراتب بهتر از نقد خیلی از معاصران پر مدعای ما.

1
·        البته سوزاندن خرافه نامه ها اگرچه بلحاظ فرم عمل، مذموم می نماید، ولی ایده بدی نبوده است.

2
·        نقد دیالک تیکی هم به نحوی از انحا به معنی سوزاندن خرافه ها ست.
·        به معنی سوزاندن ریشه های عمیق خرافه در ضمیر بشری است.

3
·        تئوری ـ چه درست و چه غلط ـ به محض نفوذ در توده به قدرت مادی بدل می شود و جامه عمل مثبت و سازنده یا منفی و مخرب به خود می پوشد:

الف
·        خمینی و خلخالی و غفاری و غیره قبل از گردن هر نفسکش زدن در تئولوژی و ضمنا در مکتب ایدئولوژیکی سعدی و  بویژه حافظ به تئوری بنیاد خیر و شر (که ضمنا تئوری  محبوب عادولف بوده است) ایمان آورده بودند.

ب
·        گذار از نظر به عمل یعنی همین.
·    گذار از دوئالیسم خیر و شر به بی باوری به تربیت نا اهل (گردکان در گنبد. سعدی، خرمهره و لعل. حافظ) به کندن بیخ نا اهل (سعدی) همین است.

·        دیالک تیک تئوری و پراتیک همین است.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر