سرچشمه:
صفحه فیسبوک ناهید
گاف سنگزاد
·
کاش چنین بود، ناهید.
·
ایرانی ها روی هم رفته اهل عزا هستند تا شادمانی و زندگی.
1
·
جشن بی محتوا به مناسبت بهار و تبریک
الکی به یکدیگر، خود مسئله ای است که باید مستقلا بررسی شود.
2
·
آنچه که عیان است این است که ایرانی
ها از دیرباز ظاهرا تنها تحولی که در زندگی روی هم رفته راکد خود ادراک می کنند،
تغییر فصول سال است:
·
این مسئله در شعر ایرانی بهتر از
هر جا نمودار می گردد.
·
اگر کسی فرصت و علاقه داشت، می
تواند از تعداد اشعار شعرا راجع به بهار و خزان و زمستان و غیره بیلانی به عمل
آورد.
3
·
تاریخ تراژیک سکنه فلات ایران
روانشناسی تهوع انگیزی در مردم این سامان پدید آورده که از عزای یکدیگر بیشتر
شادمان می شوند تا از شادمانی یکدیگر.
·
تظاهر و تزویر به عناصر تفکیک
ناپذیر شیوه زیست مردم این سامان بی سامان بدل شده است.
·
تظاهر و تزویر تا اعماق روان این
مردم رسوخ کرده است.
·
آن سان که تمیز عشق از نفرت، دوست
از دشمن به امری بسیار دشوار، انرژی زدا و
کمرشکن بدل شده است.
·
می توان از شادمانی همنوعی شادمان
گشت و از عزای او اندوهگین، ولی نمی توان انتظار متقابل در این زمینه از او داشت.
·
می توان به همنوعی از اعماق دل عشق
ورزید، ولی نمی توان انتظار عشق از همنوعی داشت.
·
ما آزموده ایم، در این عرصه بخت
خویش.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر