۱۳۹۲ اسفند ۲۹, پنجشنبه

نقل قول هائی از این و آن (143)

  
زیباترین روحیه ی سنّتی ِ ما ، عشق به بهار و نوروز است
و ما مردم - علی رغم این همه مصیبت و مصیبت زدگی ـ چه استعدادی برای زندگی و شادمانی داریم ...
نون ِ نوشتن
سرچشمه:
صفحه فیسبوک ناهید   
گاف سنگزاد

·        کاش چنین بود، ناهید.
·        ایرانی ها روی هم رفته  اهل عزا هستند تا شادمانی و زندگی.

1
·        جشن بی محتوا به مناسبت بهار و تبریک الکی به یکدیگر، خود مسئله ای است که باید مستقلا بررسی شود.

2
·        آنچه که عیان است این است که ایرانی ها از دیرباز ظاهرا تنها تحولی که در زندگی روی هم رفته راکد خود ادراک می کنند، تغییر فصول سال است:
·        این مسئله در شعر ایرانی بهتر از هر جا نمودار می گردد.
·        اگر کسی فرصت و علاقه داشت، می تواند از تعداد اشعار شعرا راجع به بهار و خزان و زمستان و غیره بیلانی به عمل آورد.

3
·        تاریخ تراژیک سکنه فلات ایران روانشناسی تهوع انگیزی در مردم این سامان پدید آورده که از عزای یکدیگر بیشتر شادمان می شوند تا از شادمانی یکدیگر.
·        تظاهر و تزویر به عناصر تفکیک ناپذیر شیوه زیست مردم این سامان بی سامان بدل شده است.
·        تظاهر و تزویر تا اعماق روان این مردم رسوخ کرده است.
·        آن سان که تمیز عشق از نفرت، دوست از دشمن به امری  بسیار دشوار، انرژی زدا و کمرشکن بدل شده است.
·        می توان از شادمانی همنوعی شادمان گشت و از عزای او اندوهگین، ولی نمی توان انتظار متقابل در این زمینه از او داشت.
·        می توان به همنوعی از اعماق دل عشق ورزید، ولی نمی توان انتظار عشق از همنوعی داشت.
·        ما آزموده ایم، در این عرصه بخت خویش.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر