سرچشمه:
صفحه فیس بوک نشمل
سنگزاد
1
·
خوب بشود، مگر در این صورت، آسمان به
زمین می آید؟
·
مگر چه عیبی دارد که لطفی به حق
مسلمی استحاله یابد؟
2
·
لطف کردن در حق کسی ضمنا لطف کردن
در حق خویشتن خویش نیز است.
·
اگر ژرف بیاندیشیم، خدمت به همنوع در
تحلیل نهائی خدمت به خویشتن خویش نیز است.
·
البته اگر ژرف بیاندیشیم.
3
·
علاوه بر این، لطفی که به خاطر
مقابله به مثل صورت گیرد، در بهترین حالت، داد به امید ستد است و نه لطف به معنی
حقیقی کلمه، و نه لطف بی حساب و کتاب.
4
·
ضمنا چگونه می توان برای لطف
کردن حد و مرزی عینی تعیین کرد؟
·
و یا به عبارت روشنتر، چگونه می
توان از همنوعان زحمتکش خویش به قدر کافی قدردانی به عمل آورد؟
·
آن سان که به قول حریف همه چیز
دان، «از حد نگذرد و طلبکارمون نشن»؟
5
·
به عنوان مثال، به چه طریق و ترفندی
می توان از دهقانی و یا دامداری بقدر کافی قدر دانی کرد که با تحمل سرمای زمستان و
گرمای تابستان و ذلت زیست به تولید گندم و جو و میوه و سبزی و گوشت و شیر و پنیر و
غیره ی ما پرداخته است؟
·
چگونه می توان از شاطری بقدر کافی قدر
دانی کرد که در جهنم ظهر تابستان جلوی تنور سوزان نان ما را می پزد؟
·
چگونه می توان از زحمتکشی به قدر
کافی قدر دانی کرد که چاه مستراح ما را خالی می کند و در روند همین کرد و کار مسموم
می شود و چه بسا دهها سال زودتر و جوانتر از ما می میرد؟
·
چگونه می توان از طبیبی به قدر کافی
قدر دانی کرد که شب و روز در خدمت تأمین سلامتی ما ست؟
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر