در پشت سر جنگ های «کوچک»، رقابت «بزرگ ها» قرار دارد و شبح جنگ آتی میان آنها
• انقلاب علمی ـ فنی، در فرمی که بهره وری سرمایه بدان داده، سیمای جهان ما را تعیین می کند.
• مراجعه کنید به انقلاب علمی ـ فنی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
2
• انقلاب علمی ـ فنی با دستاوردهای نوین خویش، نوع توسعه کشورهائی را نیز تعیین می کند که باید خود را بتدریج و بزحمت به سطح رشد کشورهای صنعتی برسانند.
3
• برای اینکه کارآئی صنعت مدرن بتواند به توسعه و تکامل توده های کشورهای در حال توسعه کمک کند، این کشورها باید در شرایط آغازین، از سطح توسعه معینی و ضمنا از سطح رفاه معینی (اگر هم سطح نازلی باشد) برخوردار باشند.
• در غیر این صورت، توده های تهیدست، نه می توانند به نیروهای کار کیفیت مند بدل شوند و نه به مصرف کننده راست راستکی.
4
• استراتژی های توسعه کاپیتالیستی، که نه بر توسعه و تکامل انسان ها، بلکه بر بهره وری سرمایه مبتنی اند، برای ایجاد شرایط آغازین یاد شده مناسب نیستند.
5
• تنها برنامه های مبتنی بر همبستگی درازمدت اند، که می توانند بر عقب ماندگی فنی این کشورها غلبه کنند و امکان دمساز شدن با شیوه های زندگی و شیوه های رفتاری تغییر یافته ای را فراهم آورند، که با روند توسعه برای نسل های متوالی مناسب اند.
• این راهی است که کشورهای بلحاظ فنی پیشرفته نیز پشت سر گذاشته اند.
6
• توقعات مبتنی بر سود کوتاهمدت و یا میانمدت به سیاست سرمایه گذاری ئی منجر می شوند که دره عمیقی میان قشر باریکی از برخورداران پیشرفت و توده های دم به دم بی خانمان و خانه خراب شونده پدید می آورد و توده های صدها میلیونی و شاید میلیاردی کشورهای فقیر را دچار بحران مزمن می سازد.
7
• سرمایه داری فاقد ساز و برگ لازم برای حل انسانگرایانه مسئله توسعه نیافتگی است.
8
• محدودیت معادن و منابع طبیعی و بازارهای فروش کالا که سرمایه داری برای گسترش بعدی سرمایه لازم دارد، موجب تشدید یکی از تضادهای ذاتی کاپیتالیسم می شود.
• از این رو ست که قدرت های سرمایه مجبور به شاخ و شانه کشیدن علیه یکدیگرند.
• ستیزهای رقابت آمیز از همان آغاز پیدایش کاپیتالیسم جزو تاریخ آن بوده اند.
9
• روندهای تمرکز و تغلیظ ، نتیجه پیروزی قوی ترها بر ضعیفترها بوده است.
10
• حرکت دوگانه رقابت و تمرکز (تغلیظ) ـ امروزه ـ به پیدایش سه ابرقدرت و یا بلوک قدرت زیر منجر شده است:
الف
• ایالات متحده آمریکا (با اقمارش)ب
• اتحادیه اروپا با آلمان سرکردگی طلبت
• ژاپن ـ آسیای جنوب شرقی11
• تشنج میان این سه گروهبندی قدرت، آشکار است و هر روز با نشانه های جدیدی از تضادها مورد تأیید قرار می گیرد.
• این تضادها ـ بلحاظ سیاسی ـ خود رادر فرم«جنگ های نیابتی» بیشمار کوچک نمودار می سازند:
الف
• جنگ خلیج بر سر نفتب
• درهم کوبیدن و تجزیه یوگوسلاوی در جنگ داخلی به تحریک دولت های خارجی
ت
• اختلافات و درگیری نظامی میان ارمنستان و آذربایجان
پ
• جنگ در چچیستانث
• کشتار کردهاج
• تجاوز به لیبیح
• درگیری های نظامی بیشماردر اقصا نقاط جهان که یا در حال شعله کشیدن اند و یا در مرحله تدارک
12
• بعد از محو اتحاد شوروی و از بین رفتن تعادل سیاسی ـ جهانی میان به اصطلاح «ابر قدرت ها»، جهان ناامن تر شده است.
13
• در پشت سر جنگ های «کوچک»، رقابت «بزرگ ها» قرار دارد و شبح جنگ آتی میان آنها
14
• در کاپیتالیسم، وسیله ای برای جلوگیری از گسترش سرمایه و تضاد میان گروهبندی های سرمایه داری و عوامل سیاسی ـ دولتی آنها وجود ندارد.
15
• سرمایه داری قابل صلح آمیز گشتن نیست.
16
• بحران محیط زیست، بی خانمانی و خانه خرابی توده ای و بخطر افتادن صلح و غیره پدیده هائی اند که از خصلت گسترش طلب سرمایه به قصد بهره وری سرمایه در مقیاس جهانی سرچشمه می گیرند.
17
• این مرحله کاپیتالیسم را امپریالیسم تشکیل می دهد، که ارزیابی بنیادی لنین از آن، کماکان به اعتبار خود باقی است و امروز پس از پیروزی زودگذر بر سوسیالیسم، از اعتبار بمراتب بیشتری برخوردار است.
• (کلیات لنین، جلد 22، ص 189)
18
• معضلات تمام ارضی از تشدید بحران سیستمی جامعه سرمایه داری حکایت می کنند، بحرانی که می تواند به نابودی بشریت بدست خودش منجر شود.
19
• مؤلفه ساختاری اقتصاد کاپیتالیستی (سرمایه بمثابه ارزش خود بهره ور، سرمایه نزولخوار و ربحگیر ) مانع حل این معضلات است.
20
• تلاش های جزئی و یا قسمی به عمل آمده برای غلبه بر معضلات بزرگ، تا زمانی که علت واقعی کلیه معضلات، یعنی جبر سیستمی به انباشت سرمایه، ریشه کن نشده باشد، بی ثمر خواهند ماند و محکوم به شکست خواهند بود.
تغییر سیستم مناسبات تولیدی، پیش شرط غلبه بر بحران است و بس.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر