• معلوم نیست که علیاحضرت و یا اعلیحضرت آرتی دیانا منظورشان از «ما» ی حضرت اکبر چیست؟
• ایشان «ما» ی اکبر را در پارانتز تعریف می کنند:
• اسلامیون مارکسیست ها!
• انتظار سواد فارسی از سلطنت طلب جماعت شاید احمقانه باشد.
• چون حضرات فقط و فقط زبان چماق سرشان می شود!
• ولی اکنون چه می شود کرد؟
• اکنون چه می شود، کرد که جماعتی فارسی بلد نیستند، ولی از بد روزگار برای عوامفریبی به زبان فارسی نیاز دارند؟
• منظور حضرت اکبر از «ما» چی بوده؟
• مذهبیون بوده و یا مارکسیست ها؟
• مذهبیون مارکسیست (؟) بوده و یا مارکسیست های مذهبی و یا هم مذهبیون بوده و هم مارکسیست ها؟
• کشف این معما در هر صورت محال است!
• چون حضرات برای حل این معما به سواد فارسی نیاز دارند که در عهد حجر رواج داشته است.
• ولی بگذریم و به اعتراف اکبر دروغگو بپردازیم:
2
ما سال ها به مردم ایران در مورد پادشاه ایران دروغ می گفتیم!
ما سال ها به مردم ایران در مورد پادشاه ایران دروغ می گفتیم!
• اگر دروغگوئی بگوید:
• «من آنچه که اکنون بر زبان می رانم، دروغ است» و بعد سکوت کند، معلوم می شود که منظور او خودش است و آنگاه آنتی نوم دروغگو تولد می یابد.
از این رو، این اعتراف اکبر دروغگو
تنها بشرطی می تواند دروغ نباشد که واقعا دروغ باشد!
تنها بشرطی می تواند دروغ نباشد که واقعا دروغ باشد!
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر