• نئوپوزیتیویست ها اعلام می کنند که زبان علوم بدو طبقه از جملات تقسیم بندی می شود:
الف
• جملات سینتاکتیکی (جملاتی در باره علائم، سلاسل علامتی و پیوند آنها)
ب
• جملات تجربی (امپیریکی)10
• جملات سینتاکتیکی عبارتند از جملاتی در باره علائم، سلاسل علامتی و پیوند آنها.
• نئو پوزیتیویسم رجز سر می دهد که با تعیین وجود «جملات باصطلاح سینتاکتیکی» به کشف مهمی نایل آمده است.
11
• این مفهوم سازی از تفاوت میان ابژکتزبان و زبان سینتاکتیکی هرحوزه نشأت می گیرد:
الف
• ابژکتزبان با چیزها، خواص و روابط این عرصه سر و کار دارد.
ب
• زبان سینتاکتیکی با روابط منطقی مفاهیم، جملات و تئوری های مربوط به این عرصه سر و کار دارد.
12
• نئو پوزیتیویسم جملاتی را «جملات باصطلاح سینتاکتیکی» می نامد که ظاهرا متعلق به ابژکتزبان اند، اما در واقع به زبان سینتاکتیکی قابل ترجمه اند.
13
• بدین طریق، مثلا جمله ظاهرا ابژکتی «5 یک عدد است!» را می توان به جمله سینتاکتیکی «5 یک کلمه عددی است!» ترجمه کرد و بدین طریق باصطلاح سینتاکتیکی بودن جمله اول اثبات می شود.
14
• خودویژگی آندو عبارت از این است که جمله اول در «شیوه بیان مضمونی» همان مطلبی را ادا می کند، که جمله دوم در «شیوه بیان صوری» بیان می کند.
• مراجعه کنید به اوبژکتزبان، دیالک تیک فرم و محتوا (صورت و مضمون) در ترانمای دایرة المعارف روشنگری
15
• آنگاه نئو پوزیتیویسم نتیجه می گیرد که جملات باصطلاح سینتاکتیکی به اشیائی که ظاهرا در خارج از زبان قرار دارند، مربوط می شوند.
• البته بعدها نئوپوزیتیویست ها ناگزیر اذعان می کنند که گذار از جمله «5 یک عدد است!» به جمله «5 یک کلمه عددی است!» معنا، محتوا و خصلت جمله را عوض می کند.
16
• بدین طریق در جوار مسائل سینتاکتیکی، مسائل سمانتیکی قد علم می کنند که بار اصلی شان معنی کلمات و جملات است.
• (سمانتیک بخشی از زبانشناسی است که با معانی علائم و سلسله علائم زبانی سر و کار دارد. مترجم)
17
• اما این به هیچ وجه بمعنی روی آوردن نئو پوزیتیویسم به ماتریالیسم نبوده است.
• چون شناخت بعدی مبنی بر اینکه تفاوت گذاری میان روابط منطقی و روابط تجربی ـ توصیفی تنها بدلیل معنی آنها صورت می گیرد، حتما این شناخت را بدنبال نمی آورد که با تعیین معنی باید به واقعیت عینی رجوع شود.
18
• اگر نئو پوزیتیویسم قبلا «حقیقت» منطقی را با اتکا بر قواعد سینتاکتیکی اثبات می نمود، اکنون آن را نه بر مبنای رابطه موجود میان احکام و واقعیت عینی، بلکه با اتکا بر قواعد سمانتیکی اثبات می کند.• به عبارت دیگر، نئو پوزیتیویسم بعد از این چرخش، برای حفظ علمیت ظاهری خود، همچنان همان می ماند که ماهیتا بود، یعنی ایدئالیسم ذهنی.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر