• گشتاورهای پیوندی منفردی که استالینیسم با تئوری مارکسیستی بر قرار کرده، در هر حال، نشاندهنده حقایق امور زیرین است:
الف
• بی اعتبار و بی ارج و ارزش کردن دیالک تیک• مراجعه کنید به سیر و سرگذشت دیالک تیک در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ب
• بدنبال آن، بی اعتبار و بی ارج و ارزش کردن عناصر توسعه
• مراجعه کنید به تئوری توسعه در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ت
• و سرانجام، بی اعتبار و بی ارج و ارزش کردن پیشرفت خلاق خود تفکر
• مراجعه کنید به تفکر، تفکر تاریخی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
1
• شعور اشغال شده توسط استالینیسم، در تمامت دوره سیطره آن، در معرض صدمات فوق الذکر قرار داشته و مفلوج گشته است.
2
• کشمکش جهانی ارواح، هر چه بیشتر به عرصه تفکر «جبهه مبارزه» اجتماعی واقعی نزدیکتر می شود، به همان اندازه هم عدم تحرک و چسبیدن هراس زده و چهار دست و پا به فرمول های مرده یکبار تضمین شده، بزرگتر می شود.
3
• این قضیه هم در مورد فلسفه صادق است، هم در مورد علم تاریخ و هم در مورد جامعه شناسی و قبل از همه در مورد اقتصاد.
4
• توضیح تئوریکی ژرفکاوانه نظام دشمن، اینجا از مناسبات اجتماعی ـ اقتصادی توسعه یافته بطرز آشکاری عقبتر مانده است.
5
• بدین طریق است که امروز بسیاری از پرسش ها بی پاسخ مانده اند و بسیاری از مسائل لاینحل.
6
• تئوری مارکسیسم کلاسیک را می بایستی با توجه به مناسبات عینی عصر حاضر به محک آزمون و آزمایش زد و توسعه داد.
• به عنوان مثال در موارد زیر باید آن را توسعه و تکامل داد :
الف
• تئوری پولب
• تئوری اجاره زمین و مستغلاتت
• آموزش مربوط به سقوط گرایشی سود• (خود ورنر هوفمن زنده یاد، کار تئوریکی سترگ ارزشمندی در این زمینه انجام داده و اکنون ادامه دهندگان راه او، میراث این فرزند هوشمند و جسور مارکس را توسعه می دهند.
• ما در فرصتی دیگر خوانندگان فارسی زبان را با گوشه هائی دیگر از میراث معنوی این دانشمند اندیشمند و تیزبین آشنا خواهیم کرد. مترجم)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر