عکس از سایت پیروان اوتو نویرات (نئو پوزیتیویسم)پوزیتیویسم (11)
پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور گئورگ کلاوس
برگردان شین میم شین
34
اوتو نویرات (1882 ـ 1945)فیلسوف و اقتصاددان و از سران نئو پوزیتیویسم
• اوتو نویرات در تلاش برای نجات نئو پوزیتیویسم از تضادهای جدی با واقعیت، پیشنهاد می کند که بطور ساده، جملات مشخص معینی به عنوان «جملات پروتوکلی»، یعنی به عنوان نقطه پایانی تقلیل منطقی مقرر شوند.
• اما اینکه کدام نقطه پایانی باید مقرر شود، می بایستی به عهده دانشمند مربوطه محول شود و علاوه بر این هر موقع قابل تصحیح باشد.
• مراجعه کنید به احکام پروتوکلی
35
• تلاش برای نجات از تضادهای ایدئالیستی ـ ذهنی با واقعیت عینی به غلطیدن هرچه عمیقتر نئو پوزیتیویسم در منجلاب سوبژکتیویسم منجرشد و علاوه بر آن تضادهای جدیدی را نیز پدید آورد:
الف
• چون آنگاه این سؤال مطرح شد که چنین «جمله پروتوکلی» که بطور سوبژکتیف مقرر شده، اگر با تئوری علمی ئی که صحتش را پراتیک اثبات کرده، در تضاد قرار گیرد، چه باید کرد؟
ب
• اگرکسی در مقابل این تئوری مقاومت بخرج دهد، وارد تضاد جدیدی با واقعیت عینی خواهد شد واین تئوری ضمنا آخرین بقایای علمیت ظاهری خود را از دست خواهد داد.
ت
• اگر کسی به «جملات پروتوکلی» پشت پا زند، این بدان معنی خواهد بود که «جملات پروتوکلی» مبانی علوم را تشکیل نمی دهند، بلکه برعکس، حاکی از آن خواهد بود که علوم مبتنی بر واقعیت عینی اند، علومی که مبانی «جملات پروتوکلی» محسوب می شوند.
پ
• ولی این به معنی پشت پا زدن بر نئو پوزیتیویسم و رهسپار شدن به سوی ماتریالیسم خواهد بود.
36
• سیستم نئو پوزیتیویسم را می توان در مفهوم فیزیکالیسم جمعبندی کرد:
• (فیزیکالیسم به شیوه بررسی روندهای بیولوژیکی و حیاتی و غیره با استفاده از متدهای فیزیک اطلاق می شود. مترجم)
• مراجعه کنید به فیزیکالیسم
الف
• از دیدگاه فیزیکالیسم، تفاوت علوم مختلف با یکدیگر نه به سبب داشتن موضوعات مختلف مربوط به پیوندهای عینی، بلکه صرفا به سبب استعمال زبان های علمی مختلف است.
• و همه این زبان های علمی مختلف قابل ترجمه به یک زبان واحد، یعنی به زبان فیزیکی هستند.
ب
• تئوری این زبان فیزیکی و این ادعا که فیزیک می تواند شالوده هر علم منفردی باشد، «فیزیکالیسم» نامیده می شود.
37
• نئو پوزیتیویسم با این چرخش در تئوری خود، بر اساس قانون باطل «بدنبال آن، پس بدلیل آن» به مکانیسیسم منتهی می شود.
38
• در «فیزیکالیسم» ـ همانطور که در سوبژکتیف کردن مقوله کیفیت تدارک دیده شده بود ـ کلیه تفاوت های کیفی فرم های وجودی ماده از بین می روند:
الف
• بدین طریق است که روانشناسی به رشته ای از فیزیک مبدل می شود و بخش اعظم علوم اجتماعی از این لحاظ و یا بطورکلی از عرصه علم بدر رانده می شود و یا تا حد موضع فکری ما قبل علمی تنزل می یابد.
ب
• اگر کسی بخواهد تجربه روانی «قرمز دیدن» را «به زبان فیزیکی ترجمه کند»، باید در باره حالت جسمانی ئی صحبت کند که با آن حالت روحی معادل باشد.
ت
• پارادوکس آشکاری خواهد بود، اگر از کسی خواسته شود که مثلا روند روانی یک تأمل ریاضی را به زبان فیزیکی ترجمه کند.
39
• این ادعا که تأملات علمی یک ریاضیدان راجع به مکان هذلولی (n) بعدی را می توان به واکنش های جسمانی فیزیکی تقلیل داد، یاوه آشکاری بیش نیست و کوچکترین ربطی به علمیت ندارد.
40
• تلاش هائی که از موضع نئو پوزیتیویسم، با استفاده از ترفندهای سوفیستی نوین باصطلاح «منطقی» برای حفظ علمیت و منطقمندی ظاهری صورت می گیرند، ناگزیر و بطور قانونمند به یاوه منتهی می شوند.
• (شیوه استدلال سوفیستی به شیوه اثبات عوامفریبانه و مکارانه قضایای غلط اطلاق می شود. مترجم)
مراجعه کنید به سوفیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری در همین مبحث
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر