• مرد می آیی،
• درد می روی
• بر بال های هرزه گرد باد،
• خاک مرا به باد می دهی
• در فریب این بال ها ویرانه می شوی،
• به پاهایت اعتماد کن!
• از ویرانی تمام این راه های معمور
• راهی از تردید به تو می رسد
• بیغوله ای عجیب!
• چند دریا جوشیده ای
• که این همه ابر در سینه ات
• به فرمان تو بارانند،
• تا رودباری سرشار از چشمه های بیقرار
• از تمام شیارهای مغزت،
• زمین مرا سیراب کند؟
• ما که گرم آمده بودیم
• از بطن تاریک عشق،
• سرد می رویم، چرا
• به خاک خاموش مرگ؟
پایان
ویرایش شعر از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ویرایش شعر از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر