• شاید بتوانی کسی را که خواب است، بیدار کنی.
• اما کسی را که خود را به خواب زده، هرگز نمی توان بیدار کرد.
• این یکی از تضادهای زندگی ما ست، که آدم همیشه کار اشتباه را، در بهترین زمان ممکن انجام می دهد.
1
میم
میم
• زویا نسبت به نظر اینشتین مبنی بر ضرورت تحول فکری انسان ها برای تحول جامعه و جهان، با این نقل قول واکنش نشان می دهند.
• ما نقل قول زویا (و یا نظر ایشان) را مورد تأمل و تحلیل قرار می دهیم تا نظرمان به محک بخورد و تصحیح شود:
1
شاید بتوانی کسی را که خواب است، بیدار کنی.
شاید بتوانی کسی را که خواب است، بیدار کنی.
• از سرتاپای این نقل قول، از سوئی خودخشنودی صاحب نظر و از سوی دیگر شک و تردید و دو دلی او می بارد.
• چرا و به چه دلیل ما این استنباط را از آن داریم؟
• اولا از آن رو که او با خودخشنودی بی حد و مرزی خود را بیدار مادر زاد جهان تلقی می کند و بقیه بشریت را مشتی خفته و یا خواب آلود.
• چنین چیزی در عالم واقع وجود ندارد:
• نه بیدار مطلق و مادر زاد وجود دارد و نه خفته و خواب آلود مطلق و مادر زاد.
• توده های مولد و زحمتکش که اکثر اوقات از طرف روشنفکران مورد تحقیر قرار می گیرند، برای در آوردن لقمه نانی جهت سیر کردن خود و خانواده خود، به بیداری مرگ آور چه بسا مجبورند!
• آنها خواب سیر آخر هفته را در نتیجه مبارزات خونین و پر تلفات طبقاتی بدست آورده اند.
• تا همین چند دهه قبل 8 ساعت کار در روز یکی از مطالبات اساسی آنها بود که که با احتساب ساعات بیدار شدن و آماده رفتن به محل کار شدن و فاصله خانه تا محل کار را طی کردن و پس از کار توانفرسا به خانه برگشتن و خرید و پخت و پز به 16 ساعت بالغ می شد.
• اکنون می توان دریافت که همیشه بیداران کیستند و خفته ها کیان اند.
• کوچکترین غفلتی در سر کار می تواند به قطع دست ویا چه بسا به مرگ حتمی آنها منجر شود.
• دهقانان و پیشه وران وضع بهتری ندارند.
• کمترین غفلت آنها به نابودی محصول کارشان و یا به دزدیده شدن دار و ندارشان منجر می شود.
• ثانیا صاحب این نقل قول و نظر بر آن است که بیدار کذائی که شخص شخیص ایشان باشند، شاید بتواند خفته ها را بیدار کند و شاید هم نتواند.
• این بدان معنی است که بنی بشر لیاقت جذب شعور مورد نظر ایشان را ندارند.
• چه می شود کرد!
• شکافتن یک اتم ـ به قول اینشتین ـ آسانتر است از غلبه بر یک پیشداوری!
2
اما کسی را که خود را به خواب زده، هرگز نمی توان بیدار کرد.
اما کسی را که خود را به خواب زده، هرگز نمی توان بیدار کرد.
• از سرتاپای این حکم نیز تحقیر بقیه انسان ها می تراود.
• گویا بشریت و یا در بهترین حالت، بخشی از بشریت خود را عمدا و آگاهانه به خواب زده است.
• بیدار کردن این بخش بنظر صاحب نظر محال است!
• گفتیم که با طناب نقل قول ها نمی توان به چاهی اندر شد و سالم و سلامت بیرون آمد.
• برای اینکه نقل قول ها بریده هائی از متون اند و بریده های گسیخته از متون را نمی توان در خارج از پیوند با متن مربوطه فهمید و تفهیم کرد.
• کسی هم که به عمد و بفرض خود را به خواب زده، هزاران دلیل حیاتی و مماتی برای این کار خود دارد:
• گفتیم که نان روزانه نانی بادآور نیست و چه بسا از کام اژدهائی مهیب بدر کشیده می شود و توده های مولد و زحمتکش با توجه به اژدها استراتژی ها و تاکتیک های بغرنجی را توسعه داده اند.
3
این یکی از تضادهای زندگی ما ست، که آدم همیشه کار اشتباه را، در بهترین زمان ممکن انجام می دهد.
این یکی از تضادهای زندگی ما ست، که آدم همیشه کار اشتباه را، در بهترین زمان ممکن انجام می دهد.
• کشف منظور صاحب نظر از این حکم، دشوار تر از عبور دادن فیلی از سوراخ سوزنی است:
• آدم ها کار اشتباه را در بهترین زمان ممکن انجام می دهند.
• کار اشتباه معمولا و در اکثر موارد نه آگاهانه صورت می گیرد و نه داوطلبانه!
• کار اشتباه اکثرا نتیجه ضعف و یا خستگی جسمی و لاجرم فکری و روحی است.
کار اشتباه چه بسا به بنی بشر تحمیل می شود و زمان بهتر و بدتر نمی شناسد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر