کدام یک بیشتر متضمن دستیابی به دمکراسی است؟
اخبار روز:
www.akhbar-rooz.com
میم نون
حکم اول
مبارزه مسالمت آمیز گرچه به قدمت تاریخ بشرهمیشه در کنار اشکال خشونت آمیز و قهر انقلابی وجود داشته اما طی نیم قرن اخیر و وبویژه پس از جنگ جهانی دوم که نمایش اوج خشونت بشری بود، به عنوان یکی از اشکال جدی مقاومت و مبارزه تئوریزه شده و افق های جدیدی در عرصه مبارزه اجتماعی را بر روی ما گشوده است.
اخبار روز:
www.akhbar-rooz.com
میم نون
حکم اول
مبارزه مسالمت آمیز گرچه به قدمت تاریخ بشرهمیشه در کنار اشکال خشونت آمیز و قهر انقلابی وجود داشته اما طی نیم قرن اخیر و وبویژه پس از جنگ جهانی دوم که نمایش اوج خشونت بشری بود، به عنوان یکی از اشکال جدی مقاومت و مبارزه تئوریزه شده و افق های جدیدی در عرصه مبارزه اجتماعی را بر روی ما گشوده است.
1
مبارزه مسالمت آمیز گرچه به قدمت تاریخ بشرهمیشه در کنار اشکال خشونت آمیز و قهر انقلابی وجود داشته است.
الف
• فرم مسالمت آمیز مبارزه بنظر آقای فانی یزدی به قدمت تاریخ بشر بوده و در کنار فرم قهرآمیز مبارزه وجود داشته است.
• این فرمولبندی تیپیک کسی است که متافیزیکی می اندیشد و متأسفانه آقای فانی یزدی در این زمینه تنها نیستند.
• همه رهبران ریز و درشت، راست و چپ، ماورای راست و ماورای چپ به همین شیوه و متد می اندیشند و «استدلال» می کنند.
• فرم مبارزه را می چسبند و محتوای آن را به باد فراموشی می سپارند، شاید نه آگاهانه، بلکه ناآگاهانه.
• ولی این شیوه تحلیل ـ صرفنظر از نیت آنها ـ نه راهنما، بلکه چاهنما ست!
• پس از ظهور هگل و کشف و اثبات و ابلاغ متد دیالک تیکی و ضد متافیزیکی غول آسای خویش و پس از رفع وارونگی ایدئالیستی آن از سوی مارکس و انگلس و لنین، دیگر کسی نمی تواند متد ضد علمی و غیرمنطقی متافیزیکی را به خدمت گیرد و معذور باشد.
• برای شخصیت تیزهوشی از قماش آقای فانی یزدی که دهها سال بیشک در اروپا و یا امریکا بسر می برند، دلیلی بر بی خبری معصومانه از دستاوردهای نظری فلسفه کلاسیک آلمان و مارکسیسم ـ لنینیسم وجود ندارد.
ب
• فرم همیشه در وحدت دیالک تیکی با محتوا وجود دارد.
• اگر فرم معینی از مبارزه به قدمت تاریخ بشر (؟) وجود داشته، محتوای مبارزه هم بیشک چنین بوده است.
• اما در دیالک تیک فرم و محتوا، نقش تعیین کننده از آن محتوا ست.
• چرا بحث با جنبه تعیین کننده دیالک تیک فرم و محتوا شروع نمی شود؟
• چرا فرم، اینهمه برجسته می شود و محتوا مسکوت می ماند؟
• خواننده نوشته ایشان آیا حق ندارد، بداند که محتوای مبارزه از چه قرار است؟
• آقای فانی یزدی که پویان و احمدزاده و این و آن نیستند که برای شان فرم مبارزه کعبه آمال باشد، آغاز و فرجام مبارزه باشد و اعتنائی به محتوا نداشته باشند.
ت
• وقتی کسی می گوید که فرم مسالمت آمیز مبارزه در کنار فرم قهرآمیز مبارزه وجود داشته، از کدامین حقیقت امر پرده برمی دارد؟
• بیشک و قبل از همه از عینیت فرم های مبارزه پرده برمی دارد.
• از این حقیقت امر که انسان ها ـ چه بسا بطور خودپو و بی بهره از تئوری راهنمای منسجم و اندیشیده و سنجیده ـ دیالک تیکی از مسالمت و قهر را به خدمت گرفته اند و بسته به شرایط اوبژکتیف و سوبژکتیف مبارزه عملی ساخته اند.
• این به معنی رعایت دیالک تیک قهر و آشتی است.
• این بدان معنی است که از قبل نمی توان وسیله و راه مبارزه را تعیین کرد.
• این بدان معنی است که هر دو حربه و راه باید در نظر گرفته شوند.
پ
• فرمولبندی آقای فانی یزدی در این حکم صحت نظر ما را در زمینه متد فکری ایشان مجددا تأیید می کند:
• مبارزه مسالمت آمیز بنظر ایشان در کنار فرم های قهرآمیز مبارزه همیشه وجود داشته است.
• این شیوه استدلال دیرآشنای دوئالیست ها و منکران سرسخت دیالک تیک بوده است:
• فرم در کنار محتوا، نمود در کنار بود، کمیت در کنار کیفیت، انقلاب در کنار ارتجاع، شخصیت در کنار توده و و الی آخر.
• اما نه در پیوند ناگسستنی با یکدیگر!
• اما نه در همزیستی ستیزمند با یکدیگر!
• اما نه بمثابه مشروط کننده یکدیگر و مؤثر در یکدیگر!
• واقعیت این است که قهر و آشتی، مسالمت و خشونت همیشه دیالک تیکی با یکدیگر تشکیل می دهند، در وحدت تضادمند با یکدیگر قرار دارند، به یکدیگر چه بسا بدل می شوند.
حکم دوم
مبارزه مسالمت آمیز گرچه به قدمت تاریخ بشرهمیشه در کنار اشکال خشونت آمیز و قهر انقلابی وجود داشته اما طی نیم قرن اخیر و وبویژه پس از جنگ جهانی دوم که نمایش اوج خشونت بشری بود، به عنوان یکی از اشکال جدی مقاومت و مبارزه تئوریزه شده و افق های جدیدی در عرصه مبارزه اجتماعی را بر روی ما گشوده است.
مبارزه مسالمت آمیز گرچه به قدمت تاریخ بشرهمیشه در کنار اشکال خشونت آمیز و قهر انقلابی وجود داشته اما طی نیم قرن اخیر و وبویژه پس از جنگ جهانی دوم که نمایش اوج خشونت بشری بود، به عنوان یکی از اشکال جدی مقاومت و مبارزه تئوریزه شده و افق های جدیدی در عرصه مبارزه اجتماعی را بر روی ما گشوده است.
• مقولات قهر و مسالمت قبل از اینکه از سوی آآقای فانی یزدی تعریف شوند، به خدمت گرفته می شوند.
• انقلاب 1905 روسیه از چه قماشی بوده است؟
• قهرآمیز بوده ویا مسالمت آمیز؟
• توده های گردآمده جلوی قصر تزار مسلح بودند و یا بی سلاح؟
• قدرت سیاسی و اقتصادی طلب می کردند و یا نان خالی؟
• طرفدار جنگ و خونریزی بودند ویا طرفدار صلح؟
• بلشویک ها چه می گفتند که جان شان را برای گفتن آن، در کنار مسالمت جویان از کف دادند؟
• صد سال قبل مگر مبارزه مسالمت آمیز از سوی حزب بلشویک زیر رهبری لنین تئوریزه نشده بود و صحتش در کوره عمل به اثبات خونین نرسیده بود؟
• اگر چنین بوده است، چگونه می توان ادعا کرد:
• «مبارزه مسالمت آمیز اما طی نیم قرن اخیر و وبویژه پس از جنگ جهانی دوم ... به عنوان یکی از اشکال جدی مقاومت و مبارزه تئوریزه شده است»؟
• شاید حافظه ما کپک زده باشد و حق با آقای فانی یزدی باشد.
• اما در 50 سال اخیر کدام تئوریسن هائی تئوری فرم مبارزه مسالمت آمیز را برای کدامین محتواها تئوریزه کرده اند که برای کشور فلک زده ما الگو بتواند باشد و «افق های جدیدی در عرصه مبارزه اجتماعی را بر روی ما بگشاید؟»
حکم سوم
موفقیت و پیروزی جنبش استقلال مردم هند و مبارزات مدنی ضد نژادپرستی دهه ۶۰ در ایالات متحده به مبارزه مسالمت آمیز مدنی جان تازه ای بخشید.
• پاسخ به پرسش ما را آقای فانی یزدی بلافاصله کف دست مان می گذارند:موفقیت و پیروزی جنبش استقلال مردم هند و مبارزات مدنی ضد نژادپرستی دهه ۶۰ در ایالات متحده به مبارزه مسالمت آمیز مدنی جان تازه ای بخشید.
• ماهاتما گاندی فرم مسالمت آمیز مبارزه را در هند برای مقابله با استعمار انگلیس تئوریزه می کند و مارتین لوترکینگ برای مبارزه بر ضد نژادپرستی سفیدپوستان.
• دست مریزاد!
• آقای فانی یزدی حداقل در این دو زمینه مطالعه ای انجام نداده اند؟
• قحطی ادبیات بوده در عصر انقلاب اطلاعاتی تمام ارضی؟
1
• به چه دلیل، گاندی فرم مقاومت منفی را در هند توصیه می کند؟
• براساس کدامین دلایل اوبژکتیف و سوبژکتیف؟
• اگر شرایط روحی (سوبژکتیف) دیگری مردم هند می داشتند، آیا باز هم بر همین فرم مبارزه پافشاری می کرد؟
2
• مبارزه ضد استعماری مردم هند، در جهان دو قطبی چه وجوه تشابهی با مبارزه کنونی مردم ایران دارد؟
• کشور ایران اکنون در محاصره قوای امپریالیسم از خارج و فوندامنتالیسم شیعی خون آشام از داخل قرار دارد.
• تضاد اصلی داخلی جامعه ایران تضاد کار و سرمایه است و تضاد خارجی اصلی ان تضاد خلق با امپریالیسم.
• چه قرابتی بین ایران خامنه ای و هند گاندی وجود دارد؟
3
• ایالات متحده یکی از دموکراتیک ترین کشورهای جهان بوده است:
• بلحاظ دموکراسی فرمال بورژوائی کشوری نمونه و الگو بوده است.
• مردم ایران اما هرگز رنگ دموکراسی بورژوائی فرمال را به خواب هم ندیده اند.
• چگونه می توان امریکا را برای ایران الگو قرار داد و تئوری فرم مبارزه را نه حداقل از کشور همسایه شمالی، بلکه از قاره ای در آن سوی اقیانوس ها وارد کرد؟
4
• مبارزه بر ضد نژادپرستی سفیدپوستان و برای برابرحقوقی نژادی در سیستم سرمایه داری پیشرفته چه ربطی به مبارزه مردم ایران بر ضد فوندامنتالیسم شیعی دارد؟
5
• چرا آقای فانی یزدی به افریقای جنوبی و دیگر کشورها اشاره نمی کنند؟
• اتفاقا در افریقای جنوبی نیز مبارزه بر ضد نژادپرستی (آپارتهاید) شعله ور بوده است و بالاخره به «پیروزی» رسیده، آنهم صدها بار محتوامندتر از ایالات متحده امریکا.
• اینجا سیاه پوستان زمام امور کشور را حتی به دست گرفته اند.
• مگر قرار بر این نیست که در استفاده از فاکت ها و مدارک عینی، بیطرف و بی نظر باشیم و همه را به خواننده بی خبر معرفی کنیم تا بلکه اندکی بیاندیشد و لقمه های فکری پیشجویده ما را نجویده نبلعد؟
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر