۱۳۹۰ اسفند ۶, شنبه

تئولوژی منفی


دیونی سیوس آرئو پاگیتا (حدود 500 میلادی)
نام مستعار نویسنده ناشناس کتب بیشماری در حوالی سال های 500 میلادی که نام تئولوگی از یونان را برای خود برگزیده است.
مؤسس مفهوم «تئولوژی منفی»

پروفسور هاینتس پپرله
برگردان شین میم شین

• تئولوژی منفی به آموزش فلسفی ـ تئولوژیکی ئی اطلاق می شود که بنا بر آن، صدور احکام مثبت در باره خدا غیرممکن است و تنها از طریق نفی (انکار) می توان به ماهیت خدا پی برد.

• از دیدگاه تئولوژی منفی، ماهیت خدا ـ بطورکلی ـ «نامعلوم»، «کاملا دیگر» و فراتراز کلیه تعاریف است.
• از دیدگاه تئولوژی منفی، فقط می توان دانست، که خدا وجود دارد، ولی به چیستائی خدا نمی توان پی برد.

• (سعدی هم به هنگام ابراز نظر راجع به خدا از متد تئولوژی منفی بهره برمی گیرد:
• « بری ذاتش از تهمت ضد و جنس
• غنی ملکش از طاعت جن و انس»
• (بوستان سعدی، ص 1 ـ 3 از دکتر حسین رزمجو)

• سعدی در این بیت، نمی گوید که خدا چیست، بلکه می گوید که خدا چی نیست:

• ذات حق نه مادی است و نه تضادمند. مترجم)

پروکلوس (412 ـ 485)
فیلسوف انتیک واپسین (یونان کلاسیک واپسین)
از نمایندگان مهم نئو افلاطونیسم
آموزش ایماناسیون او با ساختار تثلیث (تریاد) «ماندن در علت ـ خروج از علت ـ تبدیل دوباره به علت» برای هگل در تفسیر تاریخ نقش رهنما داشته است.

1
دیونی سیوس آرئوپاگیتا

• مفهوم تئولوژی منفی، را دیونی سیوس آرئوپاگیتا رواج داد.
• او در اواخر قرن پنجم میلادی، به پیروی از نئوافلاطونیستی بنام پروکلوس، تئولوژی را به سه دسته تقسیم بندی کرد:

الف
• تئولوژی مثبت (تأییدی)
ب
• تئولوژی سمبولیک
ت
• تئولوژی منفی

• در تئولوژی مثبت (تأییدی) و سمبولیک می توان تعاریف و مفاهیم مکسوبه از جهان تجربی را بطور مستقیم و یا در فرم های دیگر، در مورد خدا بکار برد.
• اما انواع تئولوژی از این دست، از اعتبار ناچیزی برخوردارند، زیرا این تعارف و مفاهیم آنها نامناسب از کار در آمده اند.
• تنها تئولوژی منفی است که برای گذار از جهان مخلوق به خدا، بکمک روش خویش، یعنی از طریق نفی کلیه تعاریف محدود، از اعتبار بزرگتری برخوردار است.

• از این رو، بنظر دیونی سیوس، خدا نه موجودی، نه جسمی، نه عقلی و نه روحی است.

• خدا نه چیزی از چیزی دیگر است و نه چیزی از هیچ، نه ظلمت است و نه نور، نه خطا ست و نه حقیقت.
• زیرا ادعائی عامتر از خدا وجود ندارد.
• (دیونی زیوس ارئو پاگیتا، «عرفان تئولوژیکی»، فصل اول، ص 4 ـ 5)

2
نیکولاس کوزانوس

نیکولاس کوزانوس (1401 ـ 1464)
فیلسوف، تئولوگ، ریاضی دان، کاردینال
از نخستین هومانیست های آلمانی در دوره گذار از قرون وسطای واپسین به عصر جدید آغازین

• نیکولاس کوزانوس نیز تئولوژی منفی را به همان سان تعریف می کند:
• «جهل مقدس بما می آموزد که خدا در بیان نمی گنجد، زیرا خدا بی نهایت بزرگتر از همه چیزهائی است که در بیان می گنجند...
• ما از طریق استثنا و انکار است که می توانیم به حقیقت خدا وقوف حاصل کنیم.
• همانطور که دیونی سیوس بزرگ، او را نه حقیقت، نه عقل، نه نور و نه هیچ چیز دیگر می نامد.»
• (نیکولاس کوزانوس، «دوکتا ایگنورانتیا»، 26، 87)

• چون تئولوژی منفی غیر قابل اجرا از کار در آمد و همان مشکلاتی را بدنبال آورد که تئولوژی مثبت و سمبولیک بدنبال می آورند، کسی حاضر نشد، قاطعانه به نمایندگی از آن برخیزد.
• تاریخ بیشتر گذار سیال از تئولوژی سمبولیک به تئولوژی مثبت را نشان می دهد.
• اما علیرغم این محدودیت، تئولوژی منفی در تاریخ فلسفه ایدئالیستی رواج وسیع یافت.

• موضع تئولوژی منفی ـ قبل از همه ـ در جریانات زیر یافت می شود:


الف
• در فلسفه شرق باستان
ب
• در فلسفه چین
ت
• در نئوافلاطونیسم
پ
• در آموزش های سران کلیسای پاتریستیک
ث
• در متافیزیک قرون وسطی (مایستر اکهارت)

3
تئولوژی منفی در تئولوژی و مکاتب فلسفی معاصر

• تئولوژی منفی اخیرا در جریانات زیر به خدمت گرفته می شود:

الف
• در آثار برخی از تئولوگ های پروتستانی
ب

کارل یاسپرس (1883 ـ 1969)
روانکاو و فیلسوف آلمانی
نماینده فلسفه حیات که با اگزیستانسیالیسم سارتر تفاوت های جدی دارد.
موضوعات آثار فلسفی او فلسفه مذهب و فلسفه روشنفکرانه بوده است.

• در آثار برخی از فلاسفه به عنوان مثال، اوتو، یاسپرس

ت

• در آثار طرفداران تئولوژی دیالک تیکی (بارت، گوگارتن، برنر، بولتمن)

• در همه این جریانات نظراتی نمایندگی می شود که با نقطه نظر تئولوژی منفی قرابت و یا مطابقت دارند.

• رجعت به این آموزش به دو نیت آشکار صورت می گیرد:


الف
• برای تبرئه خویش از اتهام آنتروپومورفیسم

• (آنتروپومورفیسم یعنی نسبت دادن خصائل انسانی به پدیده های طبیعی. مترجم)

ب

• برای اشاعه تصوری از خدا که به رودرروئی بلاواسطه با علم منجر نشود.


پایان

۱ نظر: