شین میم شین
حافظ
بر آستانه میخانه هر که یافت رهی
ز فیض جام می، اسرار خانقه دانست
(دیوان حاافظ، چاپ هشتم، آذر 1352، انتشارات امیرکبیر ص 41)
حافظ
بر آستانه میخانه هر که یافت رهی
ز فیض جام می، اسرار خانقه دانست
(دیوان حاافظ، چاپ هشتم، آذر 1352، انتشارات امیرکبیر ص 41)
• معنی تحت اللفظی این بیت از قرار زیر است:
• هرکس به آستانه میخانه راه یافت، هرکس از در میخانه وارد شد، ببرکت فیض (کثرت) جام می به اسرار خانقاه پی برد.
• از مفاهیم «اسرار» و «پی بردن» در می یابیم که ما با تئوری شناخت حافظ سر و کار داریم.
• مفاهیم برای سوبژکت شناسنده، چه بسا به مثابه نشانه های راه اند.
• مفاهیم چه بسا بسان آئینه اند که در آنها جهان بینی انسان ها بازتاب می یابد.
• مفاهیم چه بسا نشانگر میزان و درجه شناخت و شعور افرادند.
• بیهوده نیست که هگل برای مفاهیم ارج عظیمی قائل می شود.
• پس بهتر آن است که برای تمرین تفکر مفهومی، مفاهیم حافظ در این بیت را مورد تأمل قرار دهیم:
• «می»، «میخانه»، «جام می»، «اسرار»، «خانقاه»
1
مفهوم «می»
مفهوم «می»
• «می» یکی از مرکزی ترین مفاهیم در فلسفه حافظ است.
• چرا و به چه دلیل؟
• چرا باید حافظ و قارء قرآن به چندین روایت از مذموم ترین مفهوم، اینهمه بهره برگیرد؟
• ما پاسخ به این پرسش را به بعد می گذاریم، تا هماندیشان ما نیز باندیشند و در تعمیق و تصحیح تحلیل ما بکوشند.
2
مفهوم «میخانه»
مفهوم «میخانه»
• «میخانه» نیز بسان «می» یکی از مرکزی ترین مفاهیم در فلسفه حافظ است.
• درست به دلیل مرکزیت مفهوم «می»
• هرکس گام به میخانه نهاد، از کثرت جام می، به اسرار خانقاه پی برد.
• خانقاه به محلاجتماع درویشان و مشایخ اطلاق می شود.
• خانقاه اما به معنی خانه سرا نیز است و لذا به معنی جهان هم می تواند بکار رود.
• منظور معرفتی ـ نظری (تئوری شناخت) حافظ از «جام می» اکنون برملا می گردد:
• جام می در تئوری شناخت حافظ، جام جهاننمای کذائی است.
• می توان گفت که حافظ، جهان بینی را با جام جهاننما جایگزین کرده است.
• این یکی از خصوصیات اساسی همه خردستیزان از هر دسته و فرقه و مسلک است.
• خیلی از احزاب و سازمان ها و دسته ها و هسته ها در همین دوره نیز جای خالی جهان بینی را با جام جهاننما پر کرده بودند و کماکان پر می کنند:
• جام جهاننما سوبژکت شناسنده را از جهان بینی و تفکر و تأمل و شناخت بی نیاز می سازد:
• مثال:
• سلطنت طلب ها چاوز و کاسترو را همانقدر خوشایند می یابند که سرطان و طاعون را.
• برای اثبات خبث طینت احمدی نژاد، به انتشار عکس های او با چاوز و کاسترو می پردازند:
• به زبان فلسفی می توان گفت که حضرات از چاوز و کاسترو به مثابه جام جهاننما استفاده می کنند و در این جام دیرآشنا خیر و شر را نشان همگنان خویش می دهند.
• بدین طریق خود و همگنان خود را از شر تحلیل اوبژکتیف ـ سوبژکتیف احمدی نژاد خلاص می سازند.
• وقتی تیرشان به راحتی آب خوردن به هدف نشست، میخانه را ترک می گویند تا سرتنت طلب ها وارد شوند و در همان جام جهاننما به تماشای مثلا امپریالیسم امریکا بپردازند:
• بدست گرفتن جام جهاننما همان و دیده شدن سرباز یانکی بدبختی در حال تجاوز جنسی به دشمن مجروحی و یا مقتولی در صحرای کربلا همان و گرداندن جام و نشان همگان دادن تصویر تهوع اور همان.
• دیگر نه تحلیل از امپریالیسم لزومی پیدا می کند و نه زحمت تفکر و تأمل و چالش و شناخت.
• تنها کاری که می توان انجام داد، تکثیر تصویر افتاده در جام جهاننما ست و بس.
• پس از رفتن این جماعت دسته دیگری وارد می شود و تصویر دیگری را به تماشا می نشیند.
• بدین طریق کشوری از میخواران بی نیاز از تفکر و تئوری و تحلیل تشکیل می یابد، که هرکدام تصویر دلخواه خود را در جام جهاننمای واحدی می بیند و هیچکدام دیگری را برسمیت نمی شناسد.
• هر کدام پرونده ای قطور از تصاویر جام جهاننما زیر بغل زده و خود را علامه دهر می داند.
• تنها شرط کسب شعور، «ره یافتن بر آستانه میخانه» است و نگریستن در جام می که جام جهاننما ست.
• خردستیزی هزاران فرم دارد، ولی یک محتوا.
4
مفهوم «اسرار»
ز فیض جام می، اسرار خانقه دانست
مفهوم «اسرار»
ز فیض جام می، اسرار خانقه دانست
• مفهوم «سر و یا راز» نیز یکی از مفاهیم و مقولات معرفتی ـ نظری مهم در فلسفه حافظ است.
• در تئوری شناخت حافظ معرفت و شناختی در کار نیست.
• به جای شناخت، وقوف به اسرار در میان است.
اگر برای شناخت چیزها، پدیده ها و سیستم ها به پراتیک و به عبور مشقت بار از پله های دشوار مفاهیم و مقوله ها نیاز مبرم است، برای وقوف به اسرار، فقط باید به میخانه رفت و در جام می به مثابه جام جهاننما به تماشای جهان و مافیها نشست و در طرفة العینی به اسرار گیتی از خرد تا کلان پی برد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر