میم حجری
۱
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟
ساقی کجا ست، گو سببِ انتظار چیست؟
معنی تحت اللفظی:
خوشایندترین چیزها
خوشگذرانی و همگویی و باغ و بهار است.
پس ساقی کجا ست تا مست کنیم؟
دلیل منتظر ماندن ما چیست؟
آنچه که در این اندیشه خواجه تبیین می یابد،
معیار خوشی است:
اگر کسی باغی نداشته باشد
و
اگر فصل بهار نباشد
و
عیش و نوش و خوشگذرانی نباشد،
برای خواجه و امثالهم از خوشی خبری نخواهد بود.
حالا که باغ و بهار هست و علافان و عیاشان جمع شده اند،
علیرغم آن، عیش و خوشگذرانی میسر نمی شود.
برای اینکه ساقی نیست تا می بریزد و حضرات لاس بزنند و چشم چرانی کنند و بخورند و مست شوند.
در اشعار خیام و حافظ و امثالهم
زن
سلب آدمیت می شود و تا درجه آلت لهو و لعب تنزل می یابد.
محتوای آنچه که شب و روز در فرم شعر و ترانه و تصنیف و نقاشی و تندیس به خورد سکنه کشور داده می شود،
تبلیغ تحقیر نیمه دیگر جامعه است.
آنتی فمینیسم محض بی شرمانه است و بس.
آنگاه
بعضی ها
شکوه از زن ستیزی رایج و جاری در جنقوری اسلامی دارند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر