میم حجری
مکاتب ادبی
علی دهقانی
فرمالیسم
اسلوبی هنری است که در آن مطلق کردن فرم هنر و مطلق کردن
جهت استهتیک در هنر
به مثابه هدف به ذاته مطرح است.
مقوله ی فرمالیسم نقطه ی مقابل مقوله ی رئالیسم است.
فرمالیسم
بینش هنری مسلط در مدرنیسم معاصر بورژوایی است.
فرمالیسم
در پایان سده ی نوزدهم و آغاز سده ی بیستم پدید شد و مکتب های جریانات هنری گوناگونی را در جوامع سرمایهداری غرب
مانند فوتوریسم، کوبیسم، سوررئالیسم، فوویسم، تاشیسم، ابستراکسیونیسم، اکسپرسیونیسم وغیره
را
در بر گرفت.
وجه مشترک همه ی این جریانات گونه گون که نام بردیم،
علارغم وجود تفاوتهایی از جهت بینش و اسلوب هنری،
آن است که هنر را در مقابل واقعیت جهان خارج قرار میدهند
و
فرم هنری
را
از
مضمون فکری وایده ای آن
جدا میکنند
و
به استقلال و حق تقدم مساله ی فرم در اثر هنری اعتقاد دارند.
در این مکتب ها این نقطه نظر همانند دیده میشود
که
آفرینش و فعالیت هنری
عاری از اغراض عملی است
و
جریان آن تابع نظارت عقل بشری نیست
و
این که لذت هنری ربطی به موضوعیت اجتماعی و منافع حیاتی و آرمان های هنری و اجتماعی ندارد
و
لذا تنها بازی اشکال مجرد است،
و
کار هنرمند تنها جستجوگری و نوآوری به معنای نوسازی دایمی موازین هنری است و
ذهن هنرمند
مجبور نیست از عین واقعیت تبعیت کند
و
اصولا
واقعیت جهان خارج
قید و بندی برای هنر ایجاد نمیکند
و
ذهن هنرمند میتواند خود را از این ملاک معرفتی و سنجشی آزاد سازد.
در این بینش ایده آلیستی
غلوهای فراوانی میشود،
زیرا درست است که ذهن هنرمند و حسیات هنری او نقش موثری در پرداخت هنری دارد
ولی این نقش با خود سری نمیتواند اوج گیرد
و
درست است که عین واقعیت به وسیله ی هنرمند کپی و عکاسی نمیشود
بلکه تابع ساخت و پرداخت شخصیت هنری او قرار میگیرد
ولی به هر جهت میزان و ملاک نهایی همان واقعیت است
و
درست است
که
نوآوری در فرم، ممکن است
ولی نوآوری در مضمون بر آن تقدم دارد
و
تلازم این دو نوآوری در مجموع و به طور کلی باید مراعات شود،
حتا اگر در لحظاتی از تاریخ در این یا آن غلوی دیده شود،
و
درست است
که
جستجوگری در فرم سودمند است
ولی این در صورتی است که تناسب خود را با تکامل اجزای دیگر هنر
به ویژه با مضمون حفظ کند
و
درست است
که
تجرید هنری نیز مانند “تجرید علمی” مجاز است
ولی این امر نباید نقش تاثیر اجتماعی هنر را از میان ببرد.
بدین ترتیب آن چه که در زیر علامت سوال قرار میگیرد
نه مساله ی فرم بلکه مساله ی فرمالیسم است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر