شین میم شین
باب دوم
در احسان
حکایت یازدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶)
بخش دوم
در اشعار عاشقانه سعدی که مستقلا مورد بررسی و تحلیل قرار خواهند گرفت،
منظور او از معشوق
یا
«خداوندان نعمت» و «بزرگان» یعنی اعضای عالیرتبه طبقه حاکمه است
و
یا
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی آنها ست:
سعدی اندر کف جلاد غمت می گوید:
«بنده ام، بنده، به کشتن ده و مفروش مرا»
معنی تحت اللفظی:
سعدی از فرط عشق به تو،
مردن از دست غم عشقت را بر رهایش از بند بندگی ات
ترجیح می دهد.
سعدی
در این بیت غزل،
دیالک تیک عشق
را
به شکل دیالک تیک بنده دار و بنده و دیالک تیک جلاد و قربانی بسط و تعمیم می دهد و نقش بنده دار و جلاد
را چنان مطلق می کند که دیالک تیک یاد شده به دیالک تیک واره همه چیز و هیچ تنزل می یابد و در هم می شکند.
آنسان که چیزی جز بنده دار و جلاد باقی نمی ماند.
عرفان
اندیشه وحدت وجود و نیهلیسم
را
از همین گنداب می گیرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر