میم حجری
مکاتب ادبی
علی دهقانی
فوتوریسم
(Futurisme )
آینده گرایی
۱
نهضت
فکری و هنری ایتالیایی
که
در آغاز سده ی ۲۰ میلادی پدید آمد
و
پایه ی آن توسط مارینتی (Marinetti ) نهاده شد.
نهضت فکری هنری
می تواند در ایتالیا پدید آید، ولی نمی تواند چیزی ایتالیایی باشد.
نهضت و یا جنبش فکری و هنری
همیشه
طبقاتی است.
مجموعه آینده پژوهی، آینده سازی و آینده شناسی بورژوایی
را
فوتورولوژی
نامیده اند.
مراجعه کنید
به
فوتورولوژی
(آینده شناسی، آینده پژوهی، آینده سازی)
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12105
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12115
۳
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12126
پایان
میم حجری
مکاتب ادبی
علی دهقانی
فوتوریسم
(Futurisme )
آینده گرایی
۱
نهضت
فکری و هنری ایتالیایی
که
در آغاز سده ی ۲۰ میلادی پدید آمد
و
پایه ی آن توسط مارینتی (Marinetti ) نهاده شد.
نهضت فکری هنری
می تواند در ایتالیا پدید آید، ولی نمی تواند چیزی ایتالیایی باشد.
نهضت و یا جنبش فکری و هنری
همیشه
طبقاتی است.
مجموعه آینده پژوهی، آینده سازی و آینده شناسی بورژوایی
را
فوتورولوژی
نامیده اند.
مراجعه کنید
به
فوتورولوژی
(آینده شناسی، آینده پژوهی، آینده سازی)
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12105
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12115
۳
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12126
پایان
فوتوریسم چیست
بانو
فوتوریسم،
فوتوریزم ایتالیایی،
فوتوریسم روسی،
جنبش هنری اوایل قرن بیستم با مرکزیت ایتالیا که بر پویایی، سرعت، انرژی و قدرت ماشین و سرزندگی، تغییر و بی قراری زندگی مدرن تأکید داشت.
در طول دهه دوم قرن بیستم،
نفوذ جنبش به بیرون در بیشتر اروپا، به طور قابل توجهی به آوانگارد روسیه گسترش یافت.
مهم ترین نتایج این جنبش در هنرهای تجسمی و شعر بود.
فوتوریسم
اولین بار در ۲۰ فوریه ۱۹۰۹ اعلام شد،
زمانی که روزنامه پاریس فیگارو مانیفست فیلیپو توماسو مارینتی،
شاعر و سردبیر ایتالیایی
را
منتشر کرد.
مارینتی
کلمه فوتوریسم را ابداع کرد تا هدف خود را در کنار گذاشتن هنر گذشته و جشن گرفتن تغییر، اصالت و نوآوری در فرهنگ و جامعه نشان دهد.
مانیفست مارینتی
فناوری جدید خودرو و زیبایی سرعت، قدرت و حرکت آن
را
تجلیل کرد.
او با تمجید از خشونت و درگیری، خواستار انکار ارزش های سنتی و تخریب نهادهای فرهنگی
مانند موزه ها و کتابخانه ها
شد.
لفاظی این مانیفست به شدت پرشور بود.
لحن تهاجمی آن عمداً برای برانگیختن خشم عمومی و برانگیختن جنجال در نظر گرفته شده بود.
خاستگاه های فوتوریسم
در سال ۱۹۰۸، فیلیپو توماسو مارینتی، شاعر ایتالیایی،
برای نجات یک دوچرخه سوار منحرف شد
و
با ماشین به گودال افتاد.
تجربه دوچرخه قدیمی در مقابل ماشین مدرن
او را الهام بخشید تا مانیفست فوتوریسم خود را بنویسد،
جنبشی که نوستالژی و سنت را فتح میکند.
در سال ۱۹۱۰،
هنرمندان جوان
اومبرتو بوچونی، کارلو کارا و لوئیجی روسولو
به جنبش مارینتی پیوستند.
آنها پیشنهاد کردند که فوتوریسم میتواند فراتر از ادبیات و شعر باشد
و
این سه هنرمند مانیفست نقاشان فوتوریست را نوشتند.
آنها این را برای همکارانشان جینو سورینی و جاکومو بالا که مانیفست را امضا کردند فرستادند.
این هنرمندان با هم گروه اصلی هنرمندان فوتوریست را تشکیل دادند.
نقاشی و مجسمه سازی فوتوریسم
مانیفست مارینتی الهام بخش گروهی از نقاشان جوان در میلان شد تا ایدههای فوتوریستی را در هنرهای تجسمی به کار گیرند.
اومبرتو بوچیونی، کارلو کارا، لوئیجی روسولو، جاکومو بالا، و جینو سورینی
چندین مانیفست در مورد نقاشی در سال ۱۹۱۰ منتشر کردند.
آنها مانند مارینتی،
اصالت را تجلیل کردند
و
انزجار خود را نسبت به سنت های هنری موروثی ابراز کردند.
اگرچه آنها هنوز به سبک فوتوریستی کار نمیکردند،
این گروه از هنرمندان خواست تا مشارکت عاطفی در پویایی زندگی مدرن داشته باشند.
آنها می خواستند درک حرکت، سرعت و تغییر را به صورت بصری به تصویر بکشند. برای دستیابی به این هدف، نقاشان فوتوریست تکنیک کوبیسم را برای استفاده از سطوح و خطوط صفحه تکه تکه و متقاطع برای نشان دادن چندین نمای همزمان از یک شی اتخاذ کردند.
اما فوتوریست ها علاوه بر این به دنبال به تصویر کشیدن حرکت جسم بودند، بنابراین آثار آنها معمولاً شامل تکرارهای فضایی موزون از خطوط کلی یک شی در طول انتقال است.
این افکت شبیه نوردهی های عکاسی متعدد از یک جسم متحرک است.
به عنوان مثال، تابلوی پویایی سگ روی بند (۱۹۱۲)، که در آن پاهای یک داچشوند یورتمه به صورت تاری تصاویر متعدد به تصویر کشیده شده است.
نقاشیهای فوتوریست از جنبههای مهم دیگری با آثار کوبیسم تفاوت داشتند.
در حالی که کوبیست ها به طبیعت بی جان و پرتره علاقه داشتند،
فوتوریست ها
موضوعاتی مانند اتومبیل ها و قطارهای تندرو، دوچرخه سواران مسابقه، رقصندگان، حیوانات و جمعیت شهری را ترجیح می دادند.
نقاشیهای فوتوریست
رنگهای روشنتر و زندهتری نسبت به آثار کوبیسم دارند و ترکیببندیهای پویا و آشفتهای را نشان میدهند که در آن فرمهای چرخان ریتمیک به اوج حرکت خشونتآمیز میرسند.
بوچیونی همچنین به مجسمه سازی علاقه مند شد و در بهار ۱۹۱۲ مانیفستی در این زمینه منتشر کرد.
به نظر می رسد که او نظریه های خود را در دو مجسمه، توسعه یک بطری در فضا (۱۹۱۲) به طور کامل محقق کرده است، که در آن او هر دو درونی را نشان می دهد. و خطوط بیرونی یک بطری، و اشکال منحصر به فرد تداوم در فضا (۱۹۱۳)، که در آن یک انسان به عنوان یک شکل جامد به تصویر کشیده نمی شود، بلکه در عوض از صفحات متعدد در فضا تشکیل شده است که شکل از طریق آنها حرکت می کند.
اصول فوتوریسم به معماری نیز گسترش یافت.
آنتونیو سانت الیا در سال ۱۹۱۴ یک مانیفست فوتوریستی در مورد معماری را فرموله کرد.
نقشه های رویایی او از شهرهای بسیار مکانیزه و آسمان خراش های مدرن جسورانه برخی از تخیلی ترین برنامه ریزی های معماری قرن بیستم را نشان می دهد.
بوچیونی،
که با استعدادترین هنرمند گروه بود،
و
سنت الیا
هر دو در طول خدمت سربازی در سال ۱۹۱۶ درگذشتند.
مرگ بوچیونی، همراه با گسترش پرسنل گروه و واقعیت های نگران کننده ویرانی ناشی از جنگ جهانی اول،
به طور موثری همراه شد.
به جنبش فوتوریستی به عنوان یک نیروی تاریخی مهم در هنرهای تجسمی پایان داد.
ادبیات
نویسندگانی که فوتوریسم ادبی ایتالیایی را پذیرفتند، صرفاً به تسلط بر مضامین شهری و مدرنیستی نقاشی فوتوریستی اکتفا نکردند و به دنبال توسعه زبانی مناسب برای آنچه که سرعت و ظلم اوایل قرن بیستم بود، بودند.
آنها ژانرهای جدیدی را پایه گذاری کردند
که
مهم ترین آنها آزادی مشروط در لیبرتا ("کلمات در آزادی")
بود
که به آن شعر با کلام آزاد نیز گفته می شود.
این شعر رهایی از محدودیت های تایپوگرافی خطی و نحو مرسوم و املا بود.
یک «انقلاب تایپیوگرافی» نیز در مانیفست ۱۹۱۳ فوتوریست ها اعلام شد.
هم از میل به پویایی کردن فرم و هم نیاز درک شده به جلوههای بصری
به گونهای که قادر به انعکاس سر و صدای جنگهای مدرن و زندگی شهری باشد، ناشی شد.
مجموعهای متنوع از طرحبندیهای شاعرانه شکلیافته، اتومبیلها، قطارها و هواپیماها، بمبهای در حال انفجار و سردرگمیهای نبرد را به تصویر میکشد.
جدا از کارهای مارینتی، کامل ترین آزمایش های چاپی را می توان در اشعار
فرانچسکو کانگیولو و فورتوناتو دپرو یافت.
در طول دهه اول خود، فوتوریسم ادبی ایتالیایی یک جنبش عمدتاً همگن باقی
ماند.
در مقابل،
فوتوریسم روسی به تعدادی از گروههای منشعب تقسیم شد که با تعداد زیادی گلچین که نشاندهنده گروههای هنری است که پیوسته گروهبندی میشوند.
در حالی که در فوتوریسم روسی،
به ویژه در اشعار ولادیمیر مایاکوفسکی
و
یلنا گورو،
یک گرایش شهرنشینی وجود داشت،
نویسندگان روسی نسبت به همتایان ایتالیایی خود کمتر مشغول ماشینها، سرعت و خشونت بودند.
نوع غالب بدوی گرایی در فوتوریسم روسی باعث شد برخی به این نتیجه برسند که این دو جنبش به جز کلمه فوتوریسم، اشتراکات کمی دارند.
در حالی که علاقه مشترکی به تجدید زبان وجود داشت، نوآوری های ایتالیایی ها همیشه برای بیان یک حساسیت فوق مدرن طراحی شده بود،
در حالی که شاعران و نمایشنامه نویسان فوتوریست روسی توجه خود را به "کلمه به عنوان چنین" (عنوان یکی از مشهورترین آنها) محدود کردند.
تعدادی از این نویسندگان، به ویژه ولیمیر خلبنیکوف، ریشههای باستانی زبان را بررسی کردند و از فرهنگ عامیانه بدوی برای الهام گرفتن استفاده کردند.
همانطور که در ایتالیا اتفاق افتاد، دستاوردهای اصلی فوتوریسم روسی در شعر و نمایش نهفته است.
همانطور که در ایتالیا انجام داد، نئولوژیزم نقش بزرگی در تلاشهای روسی برای تجدید زبان، که به نوبه خود با هدف تخریب نحو انجام میشد، ایفا کرد.
در طول دهه ۱۹۲۰،
مارینتی و اطرافیانش به سمت فاشیسم گرایش پیدا کردند،
در حالی که رژیم کمونیستی شوروی به طور فزاینده ای نسبت به آنچه که به عنوان فرمالیسم آوانگارد رد می کرد،
تحمل ناپذیر شد.
در حالی که روابط بین فوتوریسم ایتالیایی و روسی به طور کلی تیره بود، فوتوریست های ایتالیایی تأثیر زیادی بر اکسپرسیونیسم آلمانی، ورتیسیسم انگلیسی و دادای بینالمللی داشتند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر