۱۴۰۲ خرداد ۹, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۶۶۳)

 Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت دوازدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶)

بخش سوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

به ره بر یکی پیشم آمد جوان

به تک در پی اش گوسفندی روان

 

معنی تحت اللفظی:

جوانی را درراه دیدم که گوسفندی به دنبالش می دوید.

سعدی

 در این بیت شعر،

 دیالک تیک طبقه حاکمه و توده

را

به شکل دیالک تیک جوان و گوسفند بسط و تعمیم می دهد.

 

 ۲

بدو گفتم:

این ریسمان است و بند

که می آرد، اندر پی ات گوسفند؟

 

معنی تحت اللفظی:

گفتم، دلیل دنباله روی گوسفند از تو، بندی است که به گرنش بسته ای.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

دیالک تیک جبر و اختیار

 را

به شکل دیالک تیک ریسمان و دنباله روی بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن جبر (ریسمان) می داند.

آنسان که اگر ریسمان در میان نباشد، گوسفند به دنبال کار خود خواهد رفت.

 

۳

سبک طوق و زنجیر از او باز کرد

چپ و راست بوییدن آغاز کرد

هنوز از پی اش، تازیان می دوید

که جو خورده بود از کف مرد و خوید

 

معنی تحت اللفظی:

جوان بند از گردن گوسفند باز کرد.

گوسفند به بو کردن دور و بر خود شروع کرد.

بعد به دنباله روی از جوان ادامه داد.

دلیل دنباله روی گوسفند این بود که از دست جوان گندم و جو خورده بود.

 

سعدی

در این دو بیت شعر،

برای تبلیغ تئوری احسان،

دیالک تیک جبر و اختیار را در هم می شکند.

جبر (ریسمان) را دور می اندازد

و

  مثل آنارشیستها اختیار (آزادی) را همه کاره اعلام می کند  و از دیالک تیک در هم شکسته، وابستگی محض می سازد.

 

ولی بلافاصله دیالک تیک جبر و اختیار را به شکل دیالک تیک جو و خوید و دنباله روی بسط و تعمیم می دهد و عملا ریسمان مرئی را با ریسمان نامرئی جایگزین می سازد و جبر (جو و خوید) را دوباره بر تخت می نشاند و نقش تعیین کننده را بدو تفویض می کند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر