۱۴۰۲ اردیبهشت ۱۹, سه‌شنبه

درنگی در غزلی از خواجه شیراز (۱)


 میم حجری

خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟
ساقی کجاست، گو سببِ انتظار چیست؟

 
هر وقتِ خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجامِ کار چیست

 
پیوندِ عمر، بسته به مویی است، هوش دار
غمخوارِ خویش باش، غم روزگار چیست؟

 
معنیِ آبِ زندگی و روضهٔ ارم
جز طَرفِ جویبار و میِ خوشگوار چیست؟

 
مستور و مست هر دو چو از یک قبیله‌اند
ما دل به عشوهٔ که دهیم اختیار چیست؟

 
راز درونِ پرده چه داند فلک، خموش
ای مدعی نزاعِ تو با پرده دار چیست؟

 
سهو و خطایِ بنده گَرَش اعتبار نیست
معنیِ عفو و رحمتِ آمُرزگار چیست؟

 
زاهد شرابِ کوثر و حافظ پیاله خواست
تا در میانه خواستهٔ کردگار چیست
حافظ

 

این غزل خواجه
باید تجزیه و تحلیل مارکسیستی شود.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر