میم حجری
۲۳۰۹
سنگ سخنگو
حقیقتی که در ذهن شما شکل می‌گیرد روزی تبدیل به واقعیت خواهد شد
سگ سخن جو
این سخن شما
سخن علمی و عقلی عمیقی است.
احتمالا خودتان معنی اش را نمی دانید.
روشنفکران کشور ما معنی واقعیت و حقیقت را نمی دانستند و نمی دانند.
چه بسا با یکدیگر عوضی گرفته اند و عوضی می گیرند.
منظور تان از حقیقت و واقعیت چیست؟
مثال بزنید برای هر کدام.
۲۳۱۰
سنگ سخنگو
پستچی هرمزگانی به دلیل رقص بازداشت شد کارمند روابط عمومی اداره پست هرمزگان که روز گذشته فیلمی از رقص او در فضای مجازی منتشر شد با صدور قرار بازداشت توسط دادستانی استان هرمزگان بازداشت شده است. اينم نتيجه گوش كردن به حرف كارشناس رسانه ملي!
سگ سخن جو
فردوسی دیشب با کفن و مخلفات از گور زده بود بیرون و در خیابان ها نعره می کشید و بد و بیراه می گفت.
کسی نمی دانست چرا و به چه دلیل؟
حالا معلوم شد.
در ط. جماران
آبروی مفاهیم داد و دادگاه و دادستانی و دادگستری فردوسی را
چوب حراج می زنند.
آبرو می رود ای ابر خردبار
ببار
۲۳۱۱
سنگ سخنگو
تو سیگار میکشی من دود توام
سگ سخن جو
این سخن تو
شبیه سخن حریفه ای است:
من برای همه آهنم
ولی برای تو جیوه ام.
دیروز راجع به سخنش
نظر دادیم
به اش برخورد و با لنگه کفش زد بر پوزه مان.
۲۳۱۲
سنگ سخنگو
نوشته از خواص یونجه :
"تقویت کننده اعصاب" بی دلیل نیست که الاغ اینقد نسبت به مسائل بی تفاوته
سگ سخن جو
الاغ
درغرب
بمثابه یکی از اجتماعی ترین و عاطفی ترین حیوانات عزیز داشته میشود و در مداوای کودکان به لحاظ جسمی و روحی و روانی عقب مانده به خدمت گرفته میشود
الاغ به مثابه یکی از مهم ترین ابزارهای جاندار کار
خدمت بزرگی به بشریت ادا کرده
تحقیر شده وستم دیده است
و
باید از نو شناخته شود
۲۳۱۳
سنگ سخنگو
عوضی ترین و هیز ترین و کثیف ترین مردایی که تو زندگیم دیدم همونایین که تو جمع جلوی بقیه ادای مومنا رو در میارن و سرشونو میندازن پایین و بهت نگاه نمیکنن
سگ سخن جو
اهل تشیع را باید از نو شناخت.
هیچ کس آن نیست که می نماید.
یعنی به هیچکس نمیتوان اعتماد داشت.
هیچ چیزش طبیعی و اصیل نیست.
احزاب اوپوزیسیونش هم نامعلومند.
نه
چپش
چپ است و نه راستش راست.
نه مذهبی اش مذهبی است و نه ملحدش ملحد.
۲۳۱۴
سنگ سخنگو
گریه نشانه ضعفه؟
سگ سخن جو
گریه
واکنش طبیعی ـ روانی اندام آدمی است.
گریه
مثل منفذ خروج بخار سماور
فرمی از تخلیله فشار روحی و روانی است
گریه
مسکن و آرام بخش است
گریه باید مشخصا تحلیل شود
گریه می تواند به نیات مختلف ضمنا اینسترومنتالیزه (ابزارواره) شود
۲۳۱۵
سنگ سخنگو
حاضرم بمیرم ولی درس نخونم
سگ سخن جو
چرا؟
تحصیل چه عیبی دارد؟
هر حشره ای حتی درس میخواند
هر حیوانی آموزش میبیند
هر کلاغی به جوجه هایش فوت و فن ابزارسازی و شکار و خیلی چیزهای دیگر می اموزد
هر خری به کره اش ترفند تمیز نباتات سمی از خوردنی را تعلیم میدهد
سکنه جمکران چرا به این روز افتاده اند که جز بغل چیزی نمی جویند؟
۲۳۱۶
سنگ سخنگو
شایدم واقعا من آدم بدی ام ؛) یه دروغگو خائن پست کثیف که دل میشکونه ؛) شاید واقعا عوضیم. شاید بیوجودم ؛) شایده به قول یه نفر لاشیم ؛) شاید باید مرد ؛)
سگ سخن جو
این مفاهیم تو
معنی روشن ندارند.
جفنگمفهومند.
سکنه جمکران باید مفاهیم را بیاموزند تا هم حرف دهن خود را و هم حرف همنوع خود را بفهمند.
هیچکس خاین و کثیف و عوضی و ... نیست.
چیست
۲۳۱۷
سنگ سخنگو
میگن: آدمها کلا دودسته هستن ،یا خودشون قشنگن یا حرفاشون قشنگه ،من که جزوهیچکدومشون نیستم.
سگ سخن جو
آدمها دو دسته اند:
یا آشخورند
و
یا لاشخور
سکنه جمکران جز زشت و زیبا دغدغه خاطر دیگری ندارند.
ظاهرا
نان شان گرم است
آب شان سرد
دست شان در جیب
و
حال شان خوشتر از خوش
۲۳۱۸
سنگ سخنگو
چه غریب ماندی ای دل، نه غمی، نه غمگساری
نه به انتظار یاری ، نه ز یار انتظاری
غم اگر به کوه گویم بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی نتوان کشید یاری
چه چراغ چشم دارد دلم از شبان و روزان
که به هفت آسمانش نه ستاره ای ست باری
دل من چه حیف بودی که چنین ز کار ماندی
چه هنر به کار بندم که نماند وقت کاری
نرسید آن که ماهی به تو پرتوی رساند
دل آبگینه بشکن که نماند جز غباری
همه عمر چشم بودم که مگر گلی بخندد
دگر ای امید خون شو که فرو خلید خاری
سحرم کشیده خنجر که چرا شبت نکشته ست
تو بکش که تا نیفتد دگرم به شب گذاری
به سرشک همچو باران زبرت چه برخورم من
که چو سنگ تیره ماندی همه عمر بر مزاری
چو به زندگی نبخشی تو گناه زندگانی
بگذار تا بمیرد به بر تو زنده واری
نه چنان شکست پشتم که دوباره سر بر آرم
منم آن درخت پیری که نداشت برگ و باری
سر بی پناه پیری به کنار گیر و بگذر
که به غیر مرگ دیگر نگشایدت کناری
به غروب این بیابان بنشین غریب و تنها
بنگر وفای یاران که رها کنند یاری
"هوشنگ ابتهاج"
سحر ام کشیده خنجر که چرا شب ات نکشته است
تو بکش که تا نیفتد دگر ام به شب
گذاری
معنی تحت اللفظی:
سحر
علیه من خنجر کشیده.
دلیلش این است که چرا توسط شب به قتل نرسیده ام.
تو
سحرجان
بکش مرا
تا دیگر گذرم به شب نیفتد
۲۳۱۹
سنگ سخنگو
این سیب را ۳ روزه گذاشتم بخورم، از بس بوی خوبی میده دلم نمیاد
سگ سخن جو
خیلی زیبا ست
هم
سیب مهنار
هم
سخن مهناز
و
هم
علایق و سلایق مهناز
مگر
آنجا
سیب
هم
جیره بندی شده است؟
آدرس بده یک خورجین سیب برایت بفرستیم
که
نه
بو داشته باشند
و
نه خاصیت
۲۳۲۰
سنگ سخنگو
مثلا خاین
میگن:
شاه خاین بود
شیخ خاین است
فلانی به همسرش خیانت کرد
مفهوم خیانت خرافه است
مال صدر اسلام است
مال نظامات برده داری و فئودالی است
نه
شاه
خاین بوده
و
نه
شیخ
خاین است
هر دو خادم خود و طبقات حاکمه اند
که رسول شان محسوب می شوند.
مثل محمد که رسول اکرم ویا خدیجه خرپول بود
۲۳۲۱
سنگ سخنگو
اما استادان. کسانی که استقلال مالی دارند و وابسته به رئسا نیستند و فقط رفتارشان با دانشجویان جایگاه اجتماعی آنها را تامین میکنند عده ای از استادان هستند که عموما در واحدهای عمومی تدریس میکنند و اکثرا کسانی هستند که دروس مذهبی یا اجتماعی را تدریس میکنند و عموما عرزشی هستند
سگ سخن جو
ممنون.
خرافه رایجی معتبر است که مربی خلایق را مادر و پدر جا می زند.
حقیقت اما این است که خود مادران و پدران هم نسل اندر نسل مربا هستند و نه مربی.
مربی اعضای هر جامعه
طبقات حاکمه اند که کتب درسی می نویسند و معلمین و مدرسین و واعظین عوامل آنانند
۲۳۲۲
سنگ سخنگو
من خودم یاد گرفتم از هیچکس نباید انتظاری داشت
سگ سخن جو
انتظار نداشتن به چه معنی است؟
ابر و باد و مه و خورشید و بشر در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
بدون حمایت توده
نمی توان جرعه ای آب و لقمه ای نان به دست آورد.
روند دشوار تشکیل همین نان را در نظر بگیر تا قضیه روشن شود.
۲۳۲۳
سنگ سخنگو
اون دختری که تو هر شرایطی وقتی صداش میکنی میگه جونم
حتی تو قهر.
اگه جذاب نیس پس چیه
سگ سخن جو
دیالک تیک زنان و نران یکی از دیالک تیک های جامعتی مهم است که زیردیالک تیک دیالک تیک ارباب و نوکرست
جنگ جنسیتی
جنگی همیشه شعله ورست که گاه بی سر و صدا و گاه پر سر و صداست
زنی که در هر شرایطی
«جونم» میگوید
شیاد است و نه جذاب
نری هم که برای زن
درس گفتار میدهد، خرپرور ست و نه خیرخواه
۲۳۲۴
سنگ سخنگو
از کسی که جدا شده یا توی کاری شکست خورده نپرسید چی شده جدا شدی؟چی شد شکست خوردی؟ شما یه سوال مسخره از سرکنجکاوی می پرسید ولی اون برای جواب دادنش باید تموم خاطرات تلخ و احساسات بدش رو نبش قبر کنه،.. خودسوزی تهران میدان ملت دی۱۳۹۹ به دلیل فشار زندگی
سگ سخن جو
طرز طرح هر مسئله بسیار مهم است.
می توان مسئله را بسان شما چنان طرح کرد که لاینحل شود.
فرق جزء اندیشی با کل اندیشی (فلسفه) همینجا ست.
پدیده های اجتماعی مثلا ازدواج و طلاق و خودکشی
بسان پدیده های طبیعی مثلا زلزله
قانونمندند.
یعنی قابل تحلیل و شناخت اند
و نه معما
۲۳۲۵
سنگ سخنگو
سرنگونی جنقوری اسلامی
که به معنی انقلاب نیست.
انقلاب چیست؟
از همین شعار انقلاب قهرامیز
دست حریف رو می شود.
فرض کنیم نظام جنقوری اسلامی سرنگون شود
چه نظام اجتماعی جای ان را خواهد گرفت؟
۲۳۲۶
سنگ سخنگو
اگه بعد از یک سال رابطه بیاد بهتون بگه یه طرفه بوده چیکار میکردید؟
این بدان معنی است که حریف و یا حریفه
معنی رابطه را نمی داند.
چون رابطه
همیشه دو طرفه است.
اگر رابطه
به هر دلیلی یکطرفه گردد
یا قطع می شود
و یا به وابستگی یکی به دیگری
تبدیل می شود.
مثال:
عشق
رابطه نیست.
وابستگی است:
عاشق
وابسته به معشوق است
مثل سگ که وابسته به صاحب سگ است.
۲۳۲۷
سنگ سخنگو
یادم نمی کنی و ز یادم نمی روی
یادت به خیر یار فراموش کار من
سگ سخن جو
در این بیت شعر شهریار
یکطرفه بودن عشق
پوئه تیزه میشود (به شعر کشیده میشود)
رابطه واره عاشق با معشوق
شبیه رابطه واره نوکر با ارباب
غلام با خواجه
گدا با توانگر
سگ با صاحبش است
عاشق به خاطر معشوق رسوا
و
معشوق
متنفر از اوست
۲۳۲۸
سنگ سخنگو
حسادت بد چیزیه، محبتو از ریشه خشک میکنه
سگ سخن جو
منظور تو
نه
حسادت
بلکه حس تصاحب است.
تفاوت این دو مفهوم از جنوب شهر تا جماران است.
عشق
همیشه با حس تصاحب توأم است
اگر البته عشق باشد و نه هوس، سوء استفاده، استثمار.
حسادت
معنی دیگری دارد که باید مشخصا تحلیل شود.
اگر کسی خواست می توان هماندیشی کرد.
۲۳۲۹
سنگ سخنگو
اگر سقط جنین قتل محسوب میشه پس استفاده از کاندوم گروگانگیریه؟
سگ سخن جو
نه.
سقط جنین
قتل یک نفر است.
استفاده از کاندوم
قتل عام است.
۲۳۳۰
سنگ سخنگو
رابطه سگ و صاحبش ی چیزی بین فرزندیه
سگ سخن جو
سگ
معتاد مولکول های بویناک صاحب خود می شود و به دنبالش می رود
مثل هر معتادی به مواد مخدر.
این وابستگی است و نه رابطه.
گربه
برخلاف سگ
خودمختار است نه وابسته.
رابطه مادر و پدر با فرزند
هم
مبتنی بر عشق است
و
عشق
وابستگی است
یکطرفه است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر