خردستیزی
اثری
از
پابلو پیکاسو
آینه در آینه
(آلما آتا شهریور ۱۳۵۲)
(۱۹۷۳ میلادی)
هوشنگ ابتهاج
(سایه)
• سایه او گشتم و او برد به خورشید مرا
• جان دل و دیده منم، گریه خندیده منم
• یار پسندیده منم، یار پسندید مرا
• کعبه منم، قبله منم، سوی من آرید نماز
• کان صنم قبله نما خم شد و بوسید مرا
• پرتو دیدار خوشش تافته در دیده من
• آینه در آینه شد: دیدمش و دید مرا
• گوهر گم بوده نگر تافته بر فرق فلک
• گوهری خوب نظر آمد و سنجید مرا
• نور چو فواره زند، بوسه بر این باره زند
• رشک سلیمان نگر و غیرت جمشید مرا
• هر سحر از کاخ کرم چون که فرو می نگرم
• بانگ لک الحمد رسد از مه و ناهید مرا
• چون سر زلفش نکشم سر زهوای رخ او
• باش که صد صبح دمد زین شب امید مرا
• پرتو بی پیرهنم، جان رها کرده تن ام
• تا نشوم سایه خود باز نبینید مرا
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر