از
مسعود بهبودی
خریت توانگر کند خلق
را
خلایق
چنان به جمهوری خلق چین
گیر داده اند
که
انگار نه انگار
که
چندی قبل
کرونای خاورمیانه از شتر به خلایق خر منتقل شده بود.
بختیار
آخرین سخنان مصطفی سلیمی
( متواری از چنگال گرگان جماران)
خطاب به فئودال های اقلیم کور ـ دوستان
رێگەم بدەن خۆم دەکوژم، بەس رادەستم مەکەنەوە!
۱
بگذارید همینجا به زندگی ام خاتمه دهم،
فقط تحویلم ندهید
۲
این آخرین سخنان مصطفی سلیمی خطاب به مقامات امنیت و آسایش اتحادیه میهنی در شهر”پنجوین” و تنها درخواست او بود.
۳
در واقع
همه احزاب فئودالیست کرد
در اقلیم کردستان،
چه ایرانی و چه عراقی
به مصطفی سلیمی پناهنده بی پناه
پشت کردند
تنهایش گذاشتند،
تحویل جلادان جمارانش دادند و جانش را گرفتند.
۴
از حکومت اقلیمش گرفته تا ریز و درشت احزاب کرد در اقلیم کردستان
مسبب مرگ این زندانی و پناهنده سیاسی هستند.
۵
اگر خیانت کلمه ایست برای خالی کردن خشم و نفرت علیه این کفتارها
همه آنها به مصطفی سلیمی تنها و درمانده
خیانت کردند.
هی جهانگیر
تو کجایی تا شویم ما چاکرت؟
۱
ما
نقدی بر این مقاله جهانگیر منتشر کرده ایم
۲
تحت عنوان متانقدی بر متد نقدی
۳
بخش پوپریستی مقاله جهانگیر را کلمه به کلمه نقد کرده ایم.
۴
جهانگیر اگر در نظراتش صداقت داشته باشد
باید
حداقل متانقد ما را بخواند و مورد تأمل قرار دهد
۵
جهانگیر ولی هندوانه تحویل ما داده بود و نه تأمل.
۶
بگذارید فرامین مربوط به نقد جهانگیر را مورد تأمل قرار دهیم:
الف
ذهن بزرگ از افکار انتقاد می کند
و ذهن های کوچک از افراد ....!
( النور روزولت )
۱
ما این شعار همسر روزولت را نقد کرده ایم
۲
جهانگیر اما
انگار نه انگار
که
نقدی بر این شعار نوشته شده
پس از ماه ها
همان شعار را تکرار می کند.
۳
انگار آیه ای را آخوندی تکرار می کند
بی اعتنا به خرافیت آن آیه.
۴
ما گفته ایم که طبقه بندی آدمیان (اذهان) به بزرگ و کوچک
کسب و کاری فاشیستی است
نیچه ئیستی است
چون آدمیان برابرند و غیرقابل تقسیم به علی و پست.
ب
جامعه بسته و باز
۱
این خرافه پوپر
لاشخور امپریالیسم
را
ما مفصلا نقد کرده ایم
۲
جهانگیر اما عین خیالش نیست.
۳
راستی چرا و به چه دلیل
جهانگیر نقدی بر نقد ما ننوشته است؟
پ
نقد بايد منطقى باشد يعنى از يك اصول و و روش وساز و كارِ استدلالى و سيستمى پيروى كند!
۱
منطقی به این معنی که جهانگیر ادعا میکند
نیست.
۲
آخوندها هم با مفاهیم فقهی استدلال می کنند
سیستم فکری معینی دارند
بدون اینکه نقد شان
منطقی باشد.
۳
منطقی همیشه با تاریخی همراه است.
دیالک تیک منطقی و تاریخی
۴
منطقی باید از سوی دیگر مبتنی بر قوانین علم منطق باشد
که حتی ارسطو تعیین کرده است
۵
یعنی عاری از تناقض باشد.
ت
نقدبايد علمى باشد، يعنى متّكى بر دانش و علم باشد ، ومنطبق بر يكسرى دانسته ها ى منسجم از نظام نقادى و نه خيالات و رويا و حدسيات و فرضيات
۱
علمی که به این معنی است.
۲
علم چیست؟
۳
علوم همه از دم
فقط می توانند این و یا ان جزء واقعیت عینی را به اندازه بخور و نمیر تحلیل کنند:
شیمی فقط می تواند راجع به اتم ها
نظر دهد
فیزیک راجع به مولکول ها
بیولوژی راجع به سلول ها
..
۴
دعاوی مش فرخ
اظهارات سطحی راجع به ظریف است
۵
اصلا
ارزش تحلیل علمی ندارد.
۶
ضمنا
ما
دعاوی او را
تحلیل فلسفی (مارکسیستی ـ لنینیستی) کرده ایم
۷
چرا جهانگیر
نسبت بدان موضع نگرفته است
و
به
فحاشان پرداخته است؟
ث
نقد بايد خردمدار باشد و نه فقط عقلمدار
۱
جهانگیر
ظاهرا
نمی داند که خرد = عقل
۲
هر فرهنگ لغات فارسی را ورق می زد
متوجه می شد.
۳
خرد و یا عقل اما چیست؟
۴
خرد و یا عقل
به نظر هگل
یعنی فلسفه
ج
نقد بايد خردمدار باشد و نه فقط عقلمدار ، يعنى رابطه ميان خود و موضوع نقد را نبايد بر اساس منفعت خويش تعبير و تفسير كند و توضيح دهد
۱
طلب بی طرفی از نقاد
در بهترین حالت
فرمی از عوام وارگی و یا عوامفریبی است.
۲
این شعار در ادبیات امپریالیستی
در جامعه شناسی مثلا ماکس وبر ـ علامه سوسیال ـ امپریالیسم ـ
عاری از ارزش بودن احکام قلمداد می شود.
۳
فقط کسانی که در کره مریخ مشغول نماز جماعتند
می توانند
نقد ماورای طبقاتی از افکار عرضه دارند.
۴
چون
انعکاس واقعیت عینی
خواه و ناخواه
از
صافی های طبقاتی می گذرد.
۵
فکر ماورای طبقاتی وجود ندارد.
۶
به قول فویرباخ
به همین دلیل
طرز تفکر در کاخ و کوخ
متفاوت و متضاد اند.
چون طرز تهیه نان سفره در کاخ و کوخ
متفاوت و متضاد است.
۷
هر آه و افسوس و خرناسه و آروغ و نظر و شعر و ترانه و تندیس و قصه و موعظه و شعاری
حاوی و حامل منافع طبقه اجتماعی معینی است.
۸
آدم باید
خیلی حواس پرت باشد
که از همنوع خود بی طرفی طبقاتی طلب کند.
۹
ضمنا
مگر مش فرخ
نماینده منافع طبقه اجتماعی معینی نیست؟
مگر عاشق حقیقت محض است؟
مگر بی طبقه است؟
بقیه افکار جهانگیر را هم می توان مورد بحث قرار داد
البته برای اجنه
چون
عیرانی جماعت
طالب اندیشه نیست.
در غیاب شعور
نمی تواند اثری از شرم باشد
شعور و شرم
لازم و ملزوم یکدیگرند
شرم شان باد از این خرقه آلوده خویش
آره.
۱
ظریف الظرفا
پرورش یافته در پرورشگاه طبقه حاکمه امپریالیستی است.
۲
علاقه پروردگار به پرورده خود
امری طبیعی، منطقی و قانونمند است.
۳
هر خری حتی کره خود را می پذیرد و می پرستد.
۴
جمهوری جنایت و جهل و جنون جماران
پس از شقه شقه کردن سران و سرداران و فرزندان و فرزانگان توده
علیرغم حمایت خرکی شان از آن
به
جست و جوی فرزانه گشته است و به امثال ظریف الظرفا رسیده است.
۵
معیار اما چیست؟
مش فرخ سیستم نگهدار
۶
حمایت طبقه حاکمه امپریالیستی از کسی
دال بر تو زرد بودن ان کس است
و
دال بر لیاقت و صداقت و کفایت او نیست.
این معیار را بی سوادترین بیسوادان طویله حتی می شناسند و به خدمت می گیرند.
۷
حتی شعرای قرون وسطی می دانستند که معیار چیست:
تو اول بگو با کیان نیستی
من انگه بگویم که تو چیستی
۸
توله ظریف
پلی بوی تمامعیاری است:
با
سه ج. عریان
در ملأ عام
در ان واحد
علنا
به جعبه می رود.
۹
عکسش را سطل ننه ات طلب ها
منتشر کرده اند.
۱۰
شنیدن کی بود مانند دیدن
۱۱
ز فرخ تا فرح
یک نقطه فرق است
در این یک نقطه
خلق خفته غرق است
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر