۱۳۹۳ خرداد ۱, پنجشنبه

پدیده (نمود)


پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

·        در مقوله فلسفی پدیده (نمود) مجموعه خواص خارجی چیزها، روندها و غیره تجرید می یابد که بکمک حواس، مشاهده  و تجربه بیواسطه برای ما قابل دسترسی اند.

1
·        مفهوم پدیده ضد دیالک تیکی مفهوم  ماهیت را تشکیل می دهد.

2
·        پدیده برخلاف ماهیت حاوی خصلت منفرد، تصادفی و متغیر است.

3
·        پدیده هم بیانگر خواص اصلی و ماهوی است و هم بیانگر خواص فرعی و غیرماهوی.

4
·        تجربه بیواسطه، ما را فقط به شناخت پدیده قادر می سازد و نه بیشتر.
·        از این رو، اکتفا به پدیده ـ بلحاظ تئوریکی ـ به معنی روی آوردن به تجربه گرائی (امپیریسم) است که سبب افتادن به دام ایدئالیسم ذهنی و اگنوستیسیسم (ندانمگرائی) می گردد.

·        مراجعه کنید به امپیریسم، اگنوستیسیسم، ایدئالیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

5
·        وظیفه اصلی هر علمی ـ در حیطه عمل و پژوهش خود ـ عبارت است از غلبه بر تضاد دیالک تیکی میان پدیده و ماهیت.

6
·        تفکر تئوریکی از بررسی پدیده و یا نمود چیزها آغاز می کند و به ماهیت آنها نفوذ می کند. 

7
·        سنگ محک صحت و سقم مفاهیم، تئوری ها و غیره حاصله در این میان، پراتیک است.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک پراتیک و تئوری در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 

8
·        محدود کردن خود به شناخت پدیده در سیاست عملی و در رفتار اجتماعی انسان ها ـ بناگزیر ـ  شیوه های رفتاری  زیرین را بدنبال می آورد:
 الف
·        عملگرائی (پرکتیسیسم) را
 ب
·        اپورتونیسم و غیره را.

·        (اوپورتونیسم، به معنی عام کلمه، عبارت است از رفتار بی انضباط، فدا کردن اصول اساسی بخاطرموفقیت لحظه ای و یا قسمی، عقب نشینی در مقابل دشواری ها و پرهیز از مقاومت.
·        انگلس، اوپورتونیسم در جنبش کارگری را بمثابه «پرنسیپ فروشی به بورژوازی، به ازای قول و قرار و وعده وعید در جزئیات و عمدتا به امید پست و مقام پر درآمد برای رهبر»   می نامد. مترجم)
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 37، ص 231 )

·        مراجعه کنید به پرکتیسیسم، اوپورتونیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

9
·        هر کرد و کار اجتماعی مبتنی بر استدلال علمی و بویژه هر سیاست مبتنی بر علم، وظیفه دارد که از نمود (پدیده) روندهای اجتماعی به ماهیت آنها نفوذ کند.
·        به عبارت دیگر ماهیت روندهای اجتماعی را مقصد حرکت خویش قرار دهد و نه نمود آنها را.

·        (ما برای پرهیز از اشتباه و غلطیدن به منجلاب طرز تفکر ضد دیالک تیکی (متافیزیکی)،  چنین فرمولبندی می کنیم:
·        ما باید همواره دیالک تیک پدیده و ماهیت را در مد نظر داشته باشیم، که در آن ـ در تحلیل نهائی ـ نقش تعیین کننده از آن ماهیت است.
·        دلیل حساسیت ما این است که برخی ها به بهانه نقش تعیین کننده داشتن یکی از دو قطب دیالک تیکی، از آن دیالک تیک هیچ و همه چیز اختراع می کنند.
·        در نتیجه، ماهیت مطلق می شود و پدیده تا درجه هیچ تنزل داده می شود و دیالک تیک ـ عملا ـ  فرو می پاشد. مترجم)

10
·        مفهوم «پدیده» بمعانی دیگری نیز در رابطه با مجموعه معینی از ابژکت ها، روندها و غیره مادی و معنوی بکار می رود:

·        به عنوان مثال:
الف
·        پدیده های طبیعی
 ب
·         پدیده های اجتماعی
ت
·         پدیده های روانی و غیره.

·        در این گونه موارد مفهوم « پدیده» با  مفاهیم «شیئ»، «چیز»، «روند» و امثالهم خویشاوند است.

·        مراجعه کنید به ماهیت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر