سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
خون سیاوش
(۱۳۴۱)
·
صدای چک چک تکقطره های جام تهی
·
نوای غلغل این ساغر شکسته گلو
·
چرا ز پهنه ی اندیشه پر نمی گیرد؟
·
چرا هنوز به کامم نشاط می بخشد؟
·
چرا شراب، ننوشیده مست می دارد؟
·
درون میکده ی پی شکسته ی خاموش
·
هنوز شعله ی یک شمع مرده می لرزد
·
هنوز جمع حریفان به سایه ها پیدا ست
·
هنوز ورد شبانگاه، غصه می شکند.
·
چرا ست در دل تاریک سرخگل روشن؟
·
هنوز تشنه عطش دارد ای پیاله ی تلخ
·
بزای، در دل خود قطره های اشک بزای
·
فروچکان به دهانی که خاک خورده بسی
·
که گوش در پی بانگی که نارسیده به گوش
·
هماره چشم به راه است بر درازی راه
·
هنوز در بن این چاه، سبزه می روید
·
هنوز در دل این غار، سنگ می گرید
·
هنوز باد بیابان کرانه می جوید
·
هنوز جغد وفا بر خرابه می خواند
·
هنوز برگ خزان با ترانه می رقصد
·
چرا سیاه، سیاهی نمی کند از تن؟
·
چرا به سایه نمی آرمد دمی خورشید،
·
که بر لبان هوس نشکفد گل بوسه
·
که در دهان عطش چشمه ها بجوشد باز
·
که تا به راه طلب، پای رهروی ندود؟
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر