سعدی شیرازی
( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت سیزدهم
(گلستان با ب اول، ص 33)
تحلیلی
از شین میم شین
·
یکی از وزراء، معزول شد و به حلقه درویشان در آمد و برکت
صحبت ایشان، در وی سرایت کرد و جمعیت خاطرش دست داد.
·
ملک بار دیگر بر او دل خوش کرد و عمل فرمود.
·
قبولش نیامد و گفت:
·
معزولی به نزد خردمندان بهتر، که مشغولی.
آنان
که به کنج عافیت بنشستند
دندان
سگ و دهان مردم بستند
کاغذ
بدریدند و قلم بشکستند
وز
دست و زبان حرفگیران رستند.
·
ملک گفتا:
·
هرآینه ما را خردمندی کافی باید، تا تدبیر مملکت را
بشاید.
·
گفت:
·
ای پادشاه، نشان خردمند کافی، جز آن نیست که به چنین
کارها تن در ندهد.
همای
بر همه مرغان، از آن شرف دارد
که
استخوان خورد و جانور نیازارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر