۱۳۹۳ خرداد ۱, پنجشنبه

چاله ها و چالش ها (476)


پدیده و تضادهای آن
بهروز فرهیخته
سرچشمه:
مجله هفته
  
مسعود بهبودی
«من به مجموعه ای از تضادها که در رابطه با هم یک کل واحد تشکیل می دهند پدیده می گویم.»
(بهروز فرهیخته)

·        ما همین حکم (جمله) بهروز فرهیخته را مورد تأمل و تحلیل قرار می دهم تا ببینیم چه حاصل می آید:

1
«من به مجموعه ای از تضادها که در رابطه با هم یک کل واحد تشکیل می دهند پدیده می گویم.» 
(بهروز فرهیخته)

·        اولا از بهروز فرهیخته چه پنهان که «هیچ کلی از مجموعه تضادها» تشکیل نمی یابد و نمی تواند هم تشکیل یابد.

1
·        برای اینکه هر کل از ذره تا کهکشان، همیشه طبیعت و یا خصلت دیالک تیکی دارد.

2
·        مثلا هر اتم به مثابه کل، جولانگاه دیالک تیک پروتون و الکترون (دو ضد مثبت و منفی) در هسته و پوسته هر اتم است.

3
·        اقطاب هر چیزی هرگز فقط در تضاد با هم قرار ندارند.
·        بلکه همزمان در وحدت با هم قرار دارند.

4
·        مثلا پرولتاریا با بورژوازی در وحدت و تضاد همزمان قرار دارد، یعنی در همبائی و ستیز همزمان قرار دارد.
·        به همین دلیل از دیالک تیک کار و سرمایه (پرولتاریا و بورژوازی) سخن می رود:
·        یعنی از وحدت و تضاد کار و سرمایه سخن می رود و نه فقط از وحدت و یا از تضاد آندو.

5
·        مرزبندی مارکسیسم ـ لنینیسم با عرفان و آوانتوریسم و امثالهم  همینجا ست:

الف

·        عرفان وحدت اقطاب دیالک تیکی را مطلق می کند.

ب
·        آوانتوریسم و امثالهم تضاد آندو را.

6
·        معنی دیالک تیک هم همین وحدت اضداد است، تضاد و پیوند همزمان است.

7
·        اگر هم تضاد روزی اوج گیرد و برونی شود و کل مورد نظر را منفجر سازد، بلافاصله کل دیالک تیکی جدیدی پدید می آید که به نوبه خود میدان وحدت اضداد است.
·        میدان پیوند و تضاد اقطاب متشکله است.

2
«من به مجموعه ای از تضادها که در رابطه با هم یک کل واحد تشکیل می دهند پدیده می گویم.»
(بهروز فرهیخته)

·        کل واحدی که می تواند وجود داشته باشد، اگر کسی قصد تبیین علمی و دقیق آن را داشته باشد، سیستم نامیده می شود و نه پدیده.

1
·        سیستم خود، در دیالک تیک عنصر ـ ساختار ـ سیستم وجود دارد.

2
·        این نه تضادها، بلکه عناصر مربوطه اند که در داربست معینی، سیستمی را تشکیل می دهند، سیستمی که عرصه پیوند و تضاد عناصر متشکله خویش است.

3
·        ساختار به معنی نحوه و نوع پیوند عناصر مربوطه است:

مثال 

·        داس و چکش و تبر و تیر و شمشیر از مجموعه عناصر واحدی تشکیل می یابند:
·        همه از اتم های آهن تشکیل می یابند.

الف
·        آنچه که آنها را به داس و چکش و  غیره تبدیل می کند، ساختار متفاوت آنها ست.
·        یعنی نحوه و نوع متفاوت پیوند اتم های آهن با یکدیگر است.

ب
·        اگر داس و چکش و غیره را ذوب کنیم دوباره به چیز واحد آغازین (آهن) بدل می شوند.

4
·        درست به دلیل همین تفاوت ساختاری است که سیستم ها، فونکسیون های متفاوت کسب می کنند:
·        یکی داس می شود و به درد درو می خورد.
·        دیگری چرخ خیاطی می شود و به درد دوخت و دوز می خورد.

5
·        به همین دلیل دیالک تیک دیگری قوام می یابد:
·        دیالک تیک ساختار و فونکسیون   

6
·        این دیالک تیک ها ولی همه از دم عینی اند و نه دلبخواهی تا حریفی بگوید:
·        من اراده کردم که این چیز را چنان بنامم و یا چنین.

7

·        به همین دلیل، حریفی به نام انگلس اثری به نام «دیالک تیک طبیعت» به میراث نهاده و در آن در تک تک عرصه های هستی، دیالک تیک عینی را نشان داده است.

3
«من به مجموعه ای از تضادها که در رابطه با هم یک کل واحد تشکیل می دهند پدیده می گویم.»
(بهروز فرهیخته)

·        پدیده اما به چیز بکلی دیگری می گویند:

1
·        پدیده یک مقوله مهم فلسفی است.
·        در مقوله فلسفی پدیده، مجموعه خواص خارجی چیزها، روندها و غیره تجرید می یابند، خواصی که بکمک حواس، مشاهده  و تجربه بیواسطه برای ما قابل دسترسی اند.

2
·        مفهوم پدیده ضد دیالک تیکی مفهوم ماهیت را تشکیل می دهد.

3
·        پدیده  اما برخلاف  ماهیت حاوی خصلت منفرد، تصادفی و متغیر است.

4
·        پدیده، ضمنا هم بیانگر خواص اصلی و ماهوی است و هم بیانگر خواص فرعی و غیرماهوی.

·        مراجعه کنید به   دیالک تیک پدیده و ماهیت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

4
«من به مجموعه ای از تضادها که در رابطه با هم یک کل واحد تشکیل می دهند پدیده می گویم.»
(بهروز فرهیخته)

·        مفهوم «پدیده» بمعانی دیگری نیز در رابطه با مجموعه معینی از ابژکت ها، روندها و غیره مادی و معنوی بکار می رود:

به عنوان مثال

·        پدیده های طبیعی
·         پدیده های اجتماعی
·         پدیده های روانی
·         و غیره.

·        در این گونه موارد مفهوم « پدیده» با  مفاهیم «شیئ»، «چیز»، «روند» و امثالهم خویشاوند است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر