۱۳۹۲ اسفند ۲۳, جمعه

پوزیتیویسم منطقی (امپیریسم منطقی)

   
 
اثری از مجید گرامی
پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
برگردان شین میم شین

·        پوزیتیویسم منطقی (امپیریسم منطقی) یکی از فرم های نمودین نوین پوزیتیویسم است که ضمن حفظ مواضع اساسی پوزیتیویسم، بلحاظ گروهی از شاخص ها با آن تفاوت دارد.

·        قوانین اساسی پوزیتیویسم منطقی به شرح زیرند :

1
·        متد فلسفه فقط از تحلیل منطقی جملات و مفاهیم علوم تجربی تشکیل می یابد.

2
·        در جوار علوم تجربی، عرصه خاصی به فلسفه اختصاص ندارد.

3
·        متد فلسفیدن از منطق تشکیل می یابد.

4
·        جملات منطق حشو قبیح اند و در باره واقعیت عینی مطلبی بیان نمی کنند.

·        (حشو قبیح عبارت از فرمولبندی ئی است که واقعیت امر واحدی را دو بار منعکس می کند.
·        مثلا لخت و عریان، عیان و آشکار. مترجم)

·        با این تز، که جملات ریاضی ـ منطقی نه جملات تجربی و نه جملات ترکیبی اپریوری، بلکه جملات تحلیلی اند، می بایستی دشواری های امپیریسم سنتی و یا پوزیتیویسم از میان برداشته شوند.

5
·        کلیه جملات متافیزیک کلاسیک بر مفهومواره ها و جمله واره ها مبتنی اند، زیرا آنها بطور تجربی قابل اثبات نیستند.

******

·        پوزیتیویسم منطقی حاوی تناقضات اساسی بسیاری است:

1
·        اگر فقط احکامی که بر تجارب حسی بیواسطه شخصی مبتنی اند، معنامند تلقی می شوند، اگر فقط توصیف های بیواسطه چنین تجاربی، معنامند تلقی می شوند، پس باید خود این تز نیز بمثابه حکم بر تجارب حسی شخصی مبتنی باشد.

2
·        اما پذیرش این امر به دشواری های منطقی اصولی منجر می شود.
·        صرفنظر کردن از مفاهیم عام که بیانگر پیوندهای عینی مادی اند، اگر به نتیجه نهائی اش آنسان که پوزیتیویسم منطقی پیشنهاد می کند، بیاندیشیم، نه تنها امکان ناپذیر، بلکه برای علوم ویرانگر خواهد بود.

3
·        علاوه بر این، نظریات پوزیتیویسم منطقی درباره ماهیت ریاضیات و منطق بکلی باطل و نادرست اند.
·        ریاضیات و منطق (حداقل بنیادی ترین و ساده ترین مبانی شان که منشاء بقیه محسوب می شوند) هر دو نهایتا نتیجه انتزاع از واقعیت عینی بوده اند.

4
·        ریاضیات و منطق را نمی توان فقط بمثابه سیستم ها و قواعد صرف برای تغییر فرم دادن به علائم و سلاسل علامتی تلقی کرد.

5
·        انکار وجود قوانین عینی ـ واقعی، نمایندگان پوزیتیویسم منطقی را در رابطه با امکان پیش بینی علمی با مسئله غیر قابل حلی مواجه می سازد.

6
·        کلیه ظرافت های مفهومی که بکمک شان می بایستی پیش بینی بمثابه عنصر اسلوبی (متدی) در نئوپوزیتیویسم بکار گرفته شود، نامناسب از کار درآمده اند.

7
·        این نکته در مورد تلاش های به عمل آمده برای تشکیل یک علم وحدت (علم العلوم) نیز صادق است.
·        این علم وحدت قرار است نه برمبنای قانونمندی های عینی ـ واقعی یونیورسال (عام فراگیر)، بلکه بر مبنای وحدت در یک زبان علمی استوار باشد.

8
 رودولف کارناپ (1891 ـ 1970)
فیلسوف و از نمایندگان امپیریسم منطقی

·        نحوه تشکیل جزء به جزء این علم وحدت را کارناپ بکمک باصطلاح سیستم تشکیل مفاهیم تعیین کرده است.
·        به این طرح اساسی پوزیتیویسم منطقی نیز ایرادات جدی وارد است.

·        مراجعه کنید به سیستم تشکیل  مفاهیم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

9
·        علیرغم ضعف های این جریان فلسفی که اینجا به اختصار مورد بحث قرار می گیرند، نمایندگان آن بانی خدمات علمی بزرگی بوده اند.
·        بسیاری از مفهوم سازی هائی که اینجا صورت گرفته اند، نمونه وار بوده اند.

10
·        پوزیتیویسم منطقی تقریبا کلیه تزهای اصلی فلسفه تاکنونی را حکمواره نامیده است که مبالغه غلوآمیزی است.
·        البته تردیدی نیست که بسیاری از این احکام باید واقعا بمثابه حکمواره نقد شوند و نارسائی های منطقی شان نشان داده شود.

11
·        سختگیری های مفهومی، مبارزه علیه گمانورزی، عرفانگرائی و غیره، پا فشردن سرسختانه بر نتایج تضمین شده، کنار گذاشتن فرضیه های توأم با سهل انگاری و غیره گشتاورهای مثبتی اند که پوزیتیویسم منطقی به همراه داشته است، اگرچه خود در آموزش خویش بارها و بارها قوانین اساسی خود را زیرپا گذاشته است.

12
·        از این رو، تعجبی ندارد اگر بسیاری از ریاضی دانان و علمای طبیعی بورژوائی که از بی ثمری فلسفه سنتی بورژوائی به تنگ آمده بودند، ولی به سبب وابستگی طبقاتی قادر به پذیرش ماتریالیسم دیالک تیکی نبودند، در پوزیتیویسم منطقی میهن منطقی خود را یافته اند.

·        مراجعه کنید به پوزیتیویسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر