فیلسوف و مورخ فلسفه
رئیس انستیتوی مرکزی در آکادمی علوم آلمان دموکراتیک
از برجسته ترین نمایندگان مارکسیسم ـ لنینیسم
از مدافعان مارکسیسم ـ لنینیسم در قبال جریانان جدید تحت نام مارکسیسم (مثلا «فلسفه امید» ارنست بلوخ)
اثر معروف او:
«در زمنیه انتقاد از ایدئولوژی بورژوائی»
آثار:
گذار از فیشته به هگل (1965)
عظمت و محدودیت فلسفه کانت (1974)
عقل ـ انسان ـ تاریخ (1977)
تاریخ معقول (1986)
مداخلات، موضعگیری ها، اظهارات راجع به فونکسیون اجتماعی فلسفه و علم (1987)
اروپا و وضع معنوی زمان (میراث معنوی اروپا) (2000)
پروفسور مانفرد بور
برگردان شین میم شین
رئیس انستیتوی مرکزی در آکادمی علوم آلمان دموکراتیک
از برجسته ترین نمایندگان مارکسیسم ـ لنینیسم
از مدافعان مارکسیسم ـ لنینیسم در قبال جریانان جدید تحت نام مارکسیسم (مثلا «فلسفه امید» ارنست بلوخ)
اثر معروف او:
«در زمنیه انتقاد از ایدئولوژی بورژوائی»
آثار:
گذار از فیشته به هگل (1965)
عظمت و محدودیت فلسفه کانت (1974)
عقل ـ انسان ـ تاریخ (1977)
تاریخ معقول (1986)
مداخلات، موضعگیری ها، اظهارات راجع به فونکسیون اجتماعی فلسفه و علم (1987)
اروپا و وضع معنوی زمان (میراث معنوی اروپا) (2000)
پروفسور مانفرد بور
برگردان شین میم شین
• اسکولاستیک نامی است برای آموزش تئولوژیکی ـ ایدئالیستی ـ عینی که از سوی ایدئولوگ های کلیسای کاتولیکی در قرون وسطای اروپا توسعه داده شده است.
• اسکولاستیک پرنفوذترین آموزش تئولوژیکی ـ فلسفی جامعه فئودالی اروپا و ضمنا ایدئولوژی مسلط در آن جامعه بوده است.
• دوره تأثیرگذاری اسکولاستیک حدود 700 سال (800 ـ 1400 میلادی) طول کشیده است.
1
• تشکیل اسکولاستیک بر بنیان مناسبات اجتماعی فئودالیسم اروپا صورت می گیرد.
2
• به قول کلاسیک های مارکسیسم، «قرون وسطی، بطورکلی، بر زمینه ای بایر توسعه می یابد.
• تمدن، فلسفه، سیاست و علوم حقوقی قدیم را بی پروا دور می اندازد، تا همه چیز را از نو شروع کند.
• تنها چیزی که از جهان قدیم می پذیرد، عبارت بوده از مسیحیت و چند شهر نیمه ویران بی نصیب از هر نشانه تمدن.
• در نتیجه، همانند همه مراحل توسعه پیشین، دستگاه روحانیت آموزش فکری را در انحصار خود در می آورد و بدین طریق خود آموزش و پرورش ماهیتا خصلت تئولوژیکی به خود می گیرد.
• سیاست، حقوق و همه علوم دیگر، در دست روحانیت به شعبه های صرف تئولوژی بدل می شوند و با آنها برطبق همان اصول تئولوژیکی معتبر برخورد می شود:
• این سیطره بلامنازع تئولوژی برسراسر عرصه فعالیت فکری، در عین حال، پی آمد ضرور مقام کلیسا، بمثابه عام ترین مرجع و ارگان تصمیمگیری در جامعه فئودالی حاکم بوده است.»
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 7، ص 343)
3
• اسکولاستیک آموزش های خود را در این چارچوب اجتماعی و ایدئولوژیکی عام توسعه می دهد.
4
• اسکولاستیک درسازگاری با «سیطره بلامنازع تئولوژی برسراسر عرصه فعالیت فکری»، بمثابه پی آمد ضرور «مقام کلیسا، به عنوان عام ترین مرجع و ارگان تصمیمگیری در جامعه فئودالی حاکم» وظیفه خود را اثبات عقلی سیستم دگم های کلیسائی می داند که از پاتریستیک (فقه مسیحیت) به میراث برده است.
5
• معنی این امر عبارت است از دمساز کردن دگم های کلیسا با روایات فلسفی یونانی و قبل از همه، با فلسفه ارسطوئی شناخته شده در آن زمان و دفاع از آنها در مقابل نظرات مؤلفان مخالف «بی دین».
6
• اسکولاستیک در صدد اثبات سه مسئله زیر بوده است:
الف
• دگم های (عقیدتی ـ مذهبی) کلیسا معقول اند، یعنی مطابق عقل اند.
ب
• دگم های (عقیدتی ـ مذهبی) کلیسا بطور عقلی قابل درک اند.
ت
• دگم های (عقیدتی ـ مذهبی) کلیسا با فلسفه عقلی به میراث مانده انطباق دارد.
ادامه دارد
لطفا درمورد سیبرنتیک -طبقه بندی علوم-سیستم علامات اولیه و ثانویه اگر مطالبی هوجود است آدرسش را بدهید>
پاسخحذفبا سلام و سپاس
پاسخحذفمطالب مربوط به این موضوعات در دست ترجمه است و بتدریج منتشر خواهند شد.
زنده باشید!