۱۳۹۱ فروردین ۲۶, شنبه

مکثی و بحثی روی کلمات قصار این و آن (30)

سرچشمه:
صفحه فیسبوک حمیرا مشهوری
Homeira Mashhory


• آیا عقب ماندگی زیر پوست ملت من است؟

• زکریای رازی آمد و رفت!

• اینشتین آمد و رفت!

• فروید آمد و رفت!

• استیو جابز هم که به نحوی از انحاء، پدر تکنولوژی نوین محسوب می شد، آمد و رفت.

• در همسایگی ما اما اوضاع از قرار زیر است:

1
• مادری اسپند دود می کند!
2
• پدری گوسفند قربانی می کند!
3

• دختری طالع بینی می خواند تا بداند که شوهرش متولد چه ماهی باید باشد!

4
• پسری پشت ماشینش می نویسد:
• «بیمه قمر بنی هاشم! »
5

• مردم همچنان و هنوز برای ازدواج استخاره می کنند!

6

• هنوز مردی به همسرش به جرمِ کم حجابی، تهمت فاحشه می زند!

7

• جماعتی همچنان و هنوز توی چاه پول می ریزند و نامه می اندازند!

8
• از اعدام بچه ای ۱۷ ساله ذوق می کنند!

• آیا عقب ماندگی زیر پوست ملت من است؟
فردوسی

مظهر خرد

• در این خاک زرخیز ایران زمین
• نبودند جز مردمی پاک دین

• ھمه دین شان مردی و داد بود
• وز آن، کشور آزاد و آباد بود

• چو مھر و وفا بود خود، کیش شان
• گنه بود آزار کس، پیش شان

• ھمه بنده ناب یزدان پاک
• ھمه دل پر از مھر این آب و خاک

• پدر در پدر آریایی نژاد
• ز پشت فریدون نیکو نھاد

• بزرگی به مردی و فرھنگ بود
• گدایی در این بوم و بر ننگ بود

• کجا رفت آن دانش و ھوش ما
• که شد مھر میھن فراموش ما

• که انداخت آتش در این بوستان
• کز آن سوخت جان و دل دوستان

• چه کردیم کاین گونه گشتیم خوار؟
• خرد را فکندیم این سان ز کار

• نبود این چنین کشور و دین ما
• کجا رفت آیین دیرین ما؟

• به یزدان، که این کشور آباد بود
• ھمه جای مردان آزاد بود

• در این کشور آزادگی ارز داشت
• کشاورز، خود خانه و مرز داشت

• گرانمایه بود آنکه بودی دبیر
• گرامی بد، آن کس که بودی دلیر

• نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت
• نه بیگانه جایی در این خانه داشت

• از آن روز دشمن به ما چیره گشت
• که ما را روان و خرد تیره گشت

• از آن روز این خانه ویرانه شد
• که نان آورش مرد بیگانه شد

• چو ناکس به ده کد خدایی کند
• کشاورز باید گدایی کند

• به یزدان، که گر ما خرد داشتیم
• کجا این سر انجام بد داشتیم!

• بسوزد در آتش گرت جان و تن
• به از زندگی کردن و زیستن

• اگر مایه زندگی بندگی است
• دو صد بار مردن به از زندگی است

• بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم
• برون سر از این بار ننگ آوریم!

پایان


• این شعر فردوسی شعری زلال و زیبا و ژرف و غول آسا ست، ولی احتمالا کمتر کسی به منظور فردوسی پی برده است.

• فردوسی حکیمی (فیلسوفی) نا شناخته است!


• این شعر اگر فرصت باشد، باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.

• متن منثور هم هنرمندانه و واقع بینانه به رشته تحریر در آمده است.

• دست نویسنده محترم درد نکند.

• خرد هرگز بطور اوتوماتیک و خود به خودی به ضمیر (دل) انسان ها رخنه نمی کند و در مزرع آن نشو و نما نمی یابد!
• خرد اکتسابی است و باید از طریق روشنگری پیگیر بسان بذری بر مزرع ضمیر توده ها افشانده شود!

برای روشنگری بدیلی وجود ندارد!

ویرایش متن از تارنمای دایرة المعارف روشنگری است!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر