تدریس دین با عرفان در مدرسه عشق!
• در مجالی كه برایم باقی است
• باز همراه شما مدرسه ای می سازیم
• كه در آن همواره، اول صبح
• به زبانی ساده
• مهر، تدریس كنند
• و بگویند:
• «خدا
• خالق زیبایی
• و سراینده عشق
• آفریننده ما ست!
• مهربانی است كه ما را به نكویی
• دانایی
• زیبایی
• و به خود می خواند!
• جنتی دارد نزدیك، زیبا و بزرگ
• دوزخی دارد
• - به گمانم ـ
• كوچك و بعید!
• در پی سودا نیست
• كه ببخشد ما را
• و بفهماندمان،
• ترس ما بیرون از دایره رحمت او ست!»
*****
• در مجالی كه برایم باقی است
• باز همراه شما مدرسه ای می سازیم
• كه خرد را با عشق
• علم را با احساس
• و ریاضی را با شعر
• دین را با عرفان
• همه را با تشویق تدریس كنند!
حکم پنجم
و بگویند:
(خدا) جنتی دارد نزدیك، زیبا و بزرگ
دوزخی دارد - به گمانم ـ كوچك و بعید!
و بگویند:
(خدا) جنتی دارد نزدیك، زیبا و بزرگ
دوزخی دارد - به گمانم ـ كوچك و بعید!
• شاعر اکنون به برشمردن املاک و مستغلات خدا می پردازد:
• خدای مهربانی که خالق زیبائی و سراینده عشق بود، جنت و دوزخ دارد.
• این اما با منطق کودکان هم سازگار نیست.
• مهربانی در قاموس کودکان به معنی فقدان شلاق و شکنجه و آزار و عذاب و توهین و بد و بیراه است.
• خدای مهربان که قاعدتا نباید بنی بشر نافرمان را هر روز هفتاد بار بسوزاند و از زجر ددمنشانه آنان لذت برد!
• به همین دلیل است که شاعر نسبیتی را وارد املاک و مستغلات خدای مهربان می سازد:
• جنت خدا را به چرخش قلمی وسعت می بخشد و نزدیکتر می آورد و دوزخ او را تنگ و تنگتر می کند و به قوه حدس و گمان و با ترس و لرز عیان دورتر می برد.
• شاعر که هرگز قصد کودکفریبی و یا عوامفریبی ندارد.
• عوامفریبان باید شاخ و دم کت و کلفتی داشته باشند!
• چگونه می توان تصورش را حتی کرد که بانی «مدرسه عشق» مار هفت خط و خالی باشد و عوامفریب کارکشته ای!
حکم ششم
در پی سودا نیست كه ببخشد ما را و بفهماندمان، ترس ما بیرون از دایره رحمت او ست!
در پی سودا نیست كه ببخشد ما را و بفهماندمان، ترس ما بیرون از دایره رحمت او ست!
• تحویل هر روزه دروغ پشت دروغ آنهم اول صبح و علاوه بر این، در «مدرسه عشق»!
• خدای مهربان جنت مند و دوزخمند دریای بیکران رحمت است و هیچ دلیلی بر ترس از عذاب الهی وجود ندارد.
• خوب حالا این سؤال سمج و رودار پیش می آید که پس ملائکه ثبت و ضبط افکار و اعمال بنی بشر و میرغضبان حرفه ای دوزخ برای چیستند؟
حکم هفتم
در مجالی كه برایم باقی است
باز همراه شما مدرسه ای می سازیم
كه خرد را با عشق
علم را با احساس
و ریاضی را با شعر
دین را با عرفان
همه را با تشویق تدریس كنند!
در مجالی كه برایم باقی است
باز همراه شما مدرسه ای می سازیم
كه خرد را با عشق
علم را با احساس
و ریاضی را با شعر
دین را با عرفان
همه را با تشویق تدریس كنند!
• حالا که در مدرسه عشق چند و چون خدا نخست تحریف و بعد تدریس شد، نوبت به مواد درسی می رسد:
• شاعر نیرنگبازتر از آن است که ساده لوحان بتوانند تصورش را بکنند.
• ما برای درک این حکم شاعر، مفاهیم او را مورد تأمل قرار می دهیم:
• «خرد» و «عشق»، «علم» و «احساس»، «ریاضی» و «شعر»، «دین» و «عرفان»، «تشویق» و «تدریس»
1
مفاهیم «خرد» و «عشق»
مفاهیم «خرد» و «عشق»
• در مدرسه عشق به فرمان شاعر، خرد باید همراه با عشق تدریس شود.
• معلوم نیست که منظور شاعر از مفاهیم «خرد» و «عشق» چیست.
• شاید در پایان شعر بتوان با جهان بینی شاعر اندکی آشنا شد و منظوش را در زمینه مفاهیم یاد شده دریافت.
• خرد به زعم هگل یعنی فلسفه!
• به دستور شاعر در مدرسه عشق خرد و یا فلسفه باید همراه با عشق تدریس شود.
• عشق اما فی نفسه چیز قائم به ذاتی نیست.
• هر بچه مدرسه ای خواهد پرسید که عشق به چی؟
• عشق انتزاعی فقط به درد عوامفریبی می خورد.
• خرد و یا فلسفه باید همراه با عشق به چی و یا به کی تدریس شود؟
• منظور شاعر که حتما عشق به یکدیگر نیست و گرنه سر و کله مأمورین پاسداری از عفت و عصمت پیدا می شود و فاجعه اوج می گیرد.
• خطرناکی شعر درست در همین جا ست:
• مشتی یاوه تحویل خلایق داده می شود تا بکمک تخیل و حدس و گمان از انبوهه یاوه بی سر و ته، چیز به درد بخوری اختراع کنند.
• مثلا به این نتیجه برسند که خرد باید همراه با هومانیسم تدریس شود.
• با نتیجه گیری هائی از این قبیل است که برخی ها به ارزیابی شتابزده این جور شعرها می پردازند و برای این جور شعرا هلهله و هورا سر می دهند.
2
مفاهیم «علم» و «احساس»
مفاهیم «علم» و «احساس»
• این توصیه دوم شاعر است:
• در مدرسه عشق علم (مثلا شیمی و فیزیک و بیولوژی و غیره) باید همراه با احساس و عاطفه تدریس شود.
• کشف منظور شاعر از این اندرز کار ساده ای نیست.
• بیولوژی را چگونه باید همراه با احساس تدریس کنند؟
• بچه مدرسه ها باید نسبت به سلول های نباتی و یا حیوانی عشق بورزند، میکروارگانیسم ها را بغل کنند و ببوسند؟
• مواد چه بسا تهوع انگیز شیمیائی را مثل عطر گل سرخ استشمام کنند؟
• کس چه می داند!
3
مفاهیم «ریاضی» و «شعر»
مفاهیم «ریاضی» و «شعر»
• تصورش را هم حتی نمی توان کرد که جبر و مثلثات با شعر تدریس شود.
• فرض کنیم که معلم ریاضی ئی پیدا شود که شاعر هم باشد و تدریس شاعرانه ریاضیات را جامه عمل بپوشاند، حالا این سؤال پیش می آید که حسن این جور کارها کجا ست؟
• به چه دلیل باید مثلثات با شعر تدریس شود؟
• اگر تدریس نشود، چه می شود؟
4
مفاهیم «دین» و «عرفان»
مفاهیم «دین» و «عرفان»
• این دیگر نور علی نور است:
• تدریس تعلیمات دینی با مثنوی مولوی!
• شاعر ظاهرا حرف دهنش را نمی فهمد و از منشاء عرفان و فونکسیون آن در قرون وسطی بی خبر است.
• عرفان در قرون وسطی فئودالی به مثابه آنتی تز تئولوژی حاکم وارد صحنه می شود.
• عرفان در عرصه ایدئولوژیکی بسان موریانه سرسخت سیری ناپذیر به خوردن ستون فقرات تئولوژی حاکم می پردازد و آن را از درون تهی و پوک می سازد.
• عرفان حربه انقلابی نطفه های اولیه طبقه متوسط است که دژهای ایدئولوژیکی فئودالیسم را مورد حمله قرار می دهد و اعتبار الهی آنها را درهم می کوبد.
• عرفان با شوری جنون آمیز، ضرورت وجود واسطه میان خلق و خدا را، یعنی ضرورت و لزوم وجود روحانیت و مذهب رسمی را زیر علامت سؤال قرار می دهد و میان خلق و خدا ـ خردستیزانه ـ علامت تساوی می گذارد.
• چگونه می توان در مدرسه کذائی عشق دو چیز متضاد و نافی یکدیگر را همزمان تدریس کرد؟
• مگر چنین چیزی اصولا امکان پذیر است؟
• مذاهب رسمی فقط عناصر ایراسیونالیستی و ضد عقلی عرفان را برای پاسخ به سؤالات سمج بی پاسخ به خدمت می گیرند تا به قول مارتین لوتر ـ کشیش پروتستان ـ به «قحبه موسوم به عقل و خرد» لگام زنند و خود را از شرش خلاص سازند.
• و گرنه عرفان را نمی توان با دین تدریس کرد و دچار مشکلات لاینحل نشد.
5
مفاهیم «تشویق» و «تدریس»
مفاهیم «تشویق» و «تدریس»
• همه مواد درسی مورد نظر شاعر باید بدون استثناء با تشویق تدریس شوند و نه با تنبیه!
• چرا؟
• شاید شاعر خود می داند که پا به کنام کدامین ددان درنده می نهد:
• تدریس همزمان چیزهای مطلقا نافی یکدیگر می تواند با توفان پرخاش و عصیان عصبی کودکان به تنگ آمده روبرو شود.
• برای پیشگیری پیش اندیشیده از این توفان پرخاش و عصیان عصبی باید به خام و خر کردن کودکان مردم همت گماشت.
منظور شاعر از تشویق نوعی رشوه خوراندن به خیل کودکان عاصی مدرسه عشق است!
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر