روبنای سیاسی رژیم ولایت فقیه، در سه سال اخیر، در راستای ایجاد امکان بقای خود دستخوش تغییرهای مشخصی شده است که برآمده از کنش های درونی و تضاد آشتی ناپذیر آن با مردم و حرکت آنان به قصد اصلاحات ترقیخواهانه و بنیادین در کشورمان است.
کودتای انتخاباتی ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ اولین موج تغییر در عملکرد، ترکیب نیروها، و شکل رابطه بین جناح ها را به همراه داشت.
بحران درونی رژیم حاکم تا حدی است که حتی تا بر هم زدن برخی ساختارهای خود و خرد کردن یاران پیشین، شخصیت هائی مانند حسن خمینی و رفسنجانی، پیش رفته است.
در حال حاضر شواهد نشان میدهند که ساختار روبنای سیاسی رژیم با تمرکز بیشتر قدرت در دست ولی فقیه، به موازات تقویت نقش و قدرت نظامی – اقتصادی سپاه، در حالا تغییر است.
سرچشمه:
فیسبوک عباس حجری
گاف سنگزاد
• اصطلاحی به نام «روبنای سیاسی» رژیم نداریم.بحران درونی رژیم حاکم تا حدی است که حتی تا بر هم زدن برخی ساختارهای خود و خرد کردن یاران پیشین، شخصیت هائی مانند حسن خمینی و رفسنجانی، پیش رفته است.
در حال حاضر شواهد نشان میدهند که ساختار روبنای سیاسی رژیم با تمرکز بیشتر قدرت در دست ولی فقیه، به موازات تقویت نقش و قدرت نظامی – اقتصادی سپاه، در حالا تغییر است.
سرچشمه:
فیسبوک عباس حجری
گاف سنگزاد
• روبنای ایدئولوژیکی جامعه داریم که سیاست هم یکی از عناصر متشکله آن است.
• روبنای ایدئولوژیکی هر جامعه در داربست دیالک تیک زیربنا ـ روبنا پدید می آید و توسعه می یابد.
• زیربنای هر جامعه همان مناسبات تولیدی است که ضمنا ساختار جامعه هم محسوب می شود.
• در دیالک تیک زیربنا و روبنا، نقش تعیین کننده از آن زیربنا ست.
• یعنی تغییرات روبنائی ببرکت تغییرات زیربنائی صورت می گیرند که به نوبه خود تحت تأثیر تغییرات در نیروهای مولده است و ضمنا بر زیربتا متقابلا تأثیر می گذارند.
• به عبارت روشنتر:
• زیربنا و یا مناسبات تولیدی در آن واحد در دو دیالک تیک شرکت دارد:
• دیالک تیک نیروهای مولده ـ مناسبات تولیدی
• دیالک تیک زیربنا و یا مناسبات تولیدی و روبنا.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر