۱۳۹۱ اردیبهشت ۳, یکشنبه

چاله ها و چالش ها (164)

روشنفکر دینی
واقعیت یا ادعا ؟ (روشنفکر دینی هم داریم؟) بخش ۵
خدامراد فولادی
سرچشمه:
مجله هفته
www.hafteh.de

الف
زهرا ابراهیمی
• یا حکیم و یا رحیم

• با تقدیم سلام به هموطن عزیز، سرکار خانم ربابه


1
زهرا ابراهیمی

• اولا تاریخ فلسفه یونان باستان از زمانی عقلانی و قابل اعتنا شد که ارسطو با ارغنون و منطق ارسطویی خود پا به عرصۀ فلسفه نهاد و طبق تفسیر اکثر فلاسفه بزرگ جهان بعد از افلاطون و ارسطو، فیلسوفی که حرف تازه ای زده باشد نداریم.
• بلکه کل تاریخ فلسفه جزو حواشی افلاطون و ارسطو محسوب می گردد.
• اگرچه هر فیلسوف و نظریه پردازی قطعا بر شانه غول های
پیش از خودش سوار است.
• اما هنوز غول تر از این دو تن نداشته ایم .
• لذا دموکریتوس با توجه به اینکه استدلال منطقی و قابل قبولی
برای اثبات نظریاتش ارائه نکرده، بیشتر جزو طبیعت شناسان
به معنای امروزی اش علوم تجربی قرار می گیرد، اگر نگوییم اسطوره پرداز .

1
ربابه

• افراط بی بند و بار در رطب خوری و نهی دیگران از رطب خواری!
• ماجرای حضرت زهرا ابراهیمی از این قرار است!

• شما در کامنت پیشین، ارسطو را مؤسس ماتریالیسم جا زده بودید.

• ربابه در رد ادعای شما، اعلام داشته بود که مؤسس ماتریالیسم در آنتیک (جهان باستان کلاسیک) نه ارسطو، بلکه دموکریت بوده است.

• اکنون بی اعتنا به ماجرا، بی اعتنا به ردیه ربابه، به صحرای کربلا می زنید و یاوه ای را بی مهابا به حساب فلاسفه جهان می گذارید و خط بطلان از دم بر کردوکار عرقریز همه فلاسفه ماقبل و مابعد از سقراط می کشید.


• انگار نه انگار که بحث بر سر مؤسس ماتریالیسم بوده است و نه ارزیابی فلاسفه جهان!

• حتما این جور ایز گم کردن های روشنفکرانه ته ئیکی را نیز در مکتب حضرت شریعتی آموخته اید!

2
زهرا ابراهیمی

• ثانیا خصوصیاتی که شما برای تاریخ گرایی تان قائل هستید، بلحاظ منطقی هیچ تفاوتی با توضیحات و منطق دینداران ندارد.
• منتها شما شأن خدا را برای جبر تاریخی قائل شده اید .

2
ربابه

• تعریف تاریخ از طرف ربابه، چیزی است و هیستوریسم (تاریخگرائی) چیزی بکلی دیگر و بکلی بی ربط بدان.

• هیستوریسم نامی است برای فلسفه تاریخ بورژوائی واپسین که در دهه های آخر قرن نوزدهم میلادی در آلمان بمثابه واکنشی بر ضد ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی و بر ضد پوزیتیویسم پا به عرصه نهاد و با پیدایش فلسفه حیات و روی آوردن به تاریخ معنوی در رابطه بوده است.


• مراجعه کنید به هیستوریسم

• تعریف تاریخ از دید دینداران کذائی از چه قرار است که بلحاظ منطقی شبیه تعریف دایرة المعارف مارکسیستی ـ لنینیستی است؟

• حتما منظور حضرت زهرا از مفهوم «شأن» همان مفهوم نقش است و مارکسیست ـ لنینیست ها نام خدا را به جبر ترجمه کرده اند.
• این اما بدان معنی است که حضرت شریعتی قادر به تعریف مقوله جبر و یا ضرورت نیز نبوده است و لذا از دیالک تیک جبر و اختیار بی خبر بوده که حتی شیخ و خواجه شیراز دهها بار در فرم های مختلف بسط و تعمیمش داده اند:

مثال از خواجه شیراز:
• رضا به داده بده و ز جبین گره بگشا
• که بر من و تو در اختیار نگشاده است!

• علاوه بر این، در تئولوژی اسلامی، خدا نه برابر با جبر، بلکه بانی جزم (دگم) موسوم به «مشیت الهی» است، جزمی که برخی از روشنفکران بیسواد به معنی جبر تفسیرش می کنند و نمی داند که جبر بر قانونمندی های عینی چیزها، پدیده ها و سیستم ها استوار است و نه به اراده این و آن تا از شطی جهنم از آتش بسازد و از جهنم آتشی، گلستانی.

3
زهرا ابراهیمی

• تفاوت دیدگاه ما با شما در این است که شما تاریخ را فاقد درک و شعور و لذا مکانیکی می دانید.

3
ربابه
• تاریخ به چه معنی است؟

• تاریخ به روند توسعه و تکامل در طبیعت و جامعه اطلاق می شود.

• تاریخ به معنای محدود کلمه عبارت است از جریان روند عینی و در تنوع خود قانونمند توسعه و تکامل جامعه از سطح نازل به سطح عالیتر که با حرکت نظام های اجتماعی (پیدایش، توسعه، سقوط و جایگزینی توسط نظام نوتر) معنی واحدی دارد.

• تاریخ به مثابه روند توسعه و تکامل در طبیعت و جامعه چگونه می تواند دراکه و فهم و فراست و شعور داشته باشد؟

• علاوه بر این، در کجای تعریف ما از تاریخ از روند مکانیکی سخن رفته است؟

ما کجا گفته ایم که تاریخ ماشین است؟
شما که حتما در صدد تحویل دروغ به خواننده نیستید.
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر