تظاهرات سازمان زنان ایران در سال 1332
دایره شیطانی
دایره شیطانی
آرزو آزادی
سرچشمه:
روشنگری
http://www.roshangari.net
تحلیل واره ای از حسن
سرچشمه:
روشنگری
http://www.roshangari.net
تحلیل واره ای از حسن
دليل اول مؤلف مقاله
خواص شخصيتی و اجتماعی ما ايرانيان.
اغلب ما ايرانيان ميلی به يادگيری و دانش اندوزی مدرن زمان خود نداشته و نداريم
به همين دليل در هيچ برهه ای از زمان نتوانسته ايم تصويری روشن و مشخص از آينده خويش و ميهن خود ترسيم و به مرحله اجرا بگذاريم.
تمايل غريب مان به مسائل سطحی و گذراندن روزمره گی به بطالت و خوشی های زود گذر از طرفی همچون زنجيری ما را به جهل عميق پيوند مي دهد
با نگاهی به تاريخ معاصر، بويژه از انقلاب مشروطيت به اين طرف در می يابيم که در کنکاشگری و همآهنگی با واقعيت ها و روزمره گی ها بيشتر سير قهقهرايی را پيموده ايم تا تکامل و بالندگی
انقلاب بهمن ماه 1357 شمسی و تسلط فرهنگ بی فرهنگی آخوندي، بدين روند شتاب و سرعت افزون تری بخشيد
تثبيت و نهادينه شدن چنين شيوه و نگرشي، می تواند برای آينده نگران کننده و فاجعه بار باشد.
تاسف بارتر اينکه با تمامی کوته بينی و بی خردی مان، بازهم به تکامل و تعالی خويش نه تنها باور داريم بلکه با ادعای خردورزی و دانشمندی گوش فلک را کر و دنيا را به حيرت و تعجب واداشته ايم
خواص شخصيتی و اجتماعی ما ايرانيان.
اغلب ما ايرانيان ميلی به يادگيری و دانش اندوزی مدرن زمان خود نداشته و نداريم
به همين دليل در هيچ برهه ای از زمان نتوانسته ايم تصويری روشن و مشخص از آينده خويش و ميهن خود ترسيم و به مرحله اجرا بگذاريم.
تمايل غريب مان به مسائل سطحی و گذراندن روزمره گی به بطالت و خوشی های زود گذر از طرفی همچون زنجيری ما را به جهل عميق پيوند مي دهد
با نگاهی به تاريخ معاصر، بويژه از انقلاب مشروطيت به اين طرف در می يابيم که در کنکاشگری و همآهنگی با واقعيت ها و روزمره گی ها بيشتر سير قهقهرايی را پيموده ايم تا تکامل و بالندگی
انقلاب بهمن ماه 1357 شمسی و تسلط فرهنگ بی فرهنگی آخوندي، بدين روند شتاب و سرعت افزون تری بخشيد
تثبيت و نهادينه شدن چنين شيوه و نگرشي، می تواند برای آينده نگران کننده و فاجعه بار باشد.
تاسف بارتر اينکه با تمامی کوته بينی و بی خردی مان، بازهم به تکامل و تعالی خويش نه تنها باور داريم بلکه با ادعای خردورزی و دانشمندی گوش فلک را کر و دنيا را به حيرت و تعجب واداشته ايم
حکم دوم
اغلب ما ايرانيان ميلی به يادگيری و دانش اندوزی مدرن زمان خود نداشته و نداريم
به همين دليل در هيچ برهه ای از زمان نتوانسته ايم تصويری روشن و مشخص از آينده خويش و ميهن خود ترسيم و به مرحله اجرا بگذاريم.
اغلب ما ايرانيان ميلی به يادگيری و دانش اندوزی مدرن زمان خود نداشته و نداريم
به همين دليل در هيچ برهه ای از زمان نتوانسته ايم تصويری روشن و مشخص از آينده خويش و ميهن خود ترسيم و به مرحله اجرا بگذاريم.
• مؤلف محترم بر بنیان بی علاقگی ملت ایران به «یادگیری و دانش اندوزی مدرن زمان خود» تحلیلی تاریخی از تمامت تاریخ کشور ارائه می دهد:
• ملت ایران به این دلیل، «در هيچ برهه ای از زمان نتوانسته تصويری روشن و مشخص از آينده خويش و ميهن خود ترسيم و به مرحله اجرا بگذارد.»
• تحلیل پسیکولوژیکی تاریخ به همین روز می تواند بیافتد که می بینیم.
• ملت ایران در سراسر تاریخ خویش درجا زده است.
• ملت ایران ملت بی آینده بوده است.
• ملت ایران هرگز «تصويری روشن و مشخص از آينده خويش و ميهن خود ترسيم» نکرده و «به مرحله اجرا» نگذاشته است.
• در اینکه چنین ادعائی غیرواقعی و غیرعلمی است، نمی توان تردید کرد.
• اصولا در طبیعت و جامعه درجا زدنی جایز نیست و ملت ایران برخلاف پندار مؤلف محترم، تحت شرایط طبیعی و اجتماعی، با توجه به شرایط ملی و بین المللی نهایت تلاش خود را ـ خواه درست و خواه اشتباه آمیز ـ برای ترسیم «تصويری روشن و مشخص از آينده خويش و ميهن خود» به عمل آورده و به مرحله اجرا گذاشته است.
• شکست تلاش را هیچ خردمندی به معنی درجا زدن تفسیر نمی کند.
• هر شکستی علیرغم ناکامیابی در نیل به آماج های مورد نظر، درس آموز است و نتایج مثبت متناسب با خود را به دنبال می آورد.
• انقلابات شکست خورده نیز ارتجاع دوباره به قدرت رسیده را وادار به عقب نشینی های معین می سازند و به برچیدن سدهای معینی از جلوی لکوموتیو پیشرفت منجر می شوند.
• تاریخ ملت ایران نیز بسان تاریخ ملل دیگر فراز و فرودهائی را از سر گذرانده و در مجموع بطور قانونمند پیشرفت کرده است.
• اصولا درجا زدنی در تاریخ وجود ندارد.
• لکوموتیو تاریخ ـ تند و یا کند ـ به پیش می تازد و نه به پس.
• این یکی از کشفیات به اثبات رسیده فلسفه علمی تاریخ است، با نمایندگانی از قبیل هگل، مارکس و انگلس و لنین.
حکم سوم
تمايل غريب مان به مسائل سطحی و گذراندن روزمره گی به بطالت و خوشی های زود گذر از طرفی همچون زنجيری ما را به جهل عميق پيوند مي دهد
تمايل غريب مان به مسائل سطحی و گذراندن روزمره گی به بطالت و خوشی های زود گذر از طرفی همچون زنجيری ما را به جهل عميق پيوند مي دهد
• از این حکم مؤلف محترم می توان به درجه بیگانگی ایشان به جامعه ایران پی برد.
• حتی ژورنالیست های خارجی که در رسانه های غرب از ایران گزارش می دهند، حال و روز مردم ایران را دقیقتر و اوبژکتیف تر منعکس می کنند.
• جامعه ایران یکی از پر تب و تاب ترین جوامع بشری است.
• ملت ایران یکی از پر جنب و جوش ترین و فعال ترین ملل جهان است.
• ولی هر کشوری شرایط طبیعی، تاریخی ـ اجتماعی و ژئوپولیتیکی خاص خود را دارد.
• به همین دلیل سرعت پیشرفت اقتصادی در همه جای جهان به یکسان نیست.
• مثال:
• برای ملل اروپا مسئله آب وجود ندارد.
• ولی برای ملت ایران، به دلیل شرایط طبیعی خاص کشور، مسئله آب از دیرباز معضلی دست و پاگیر بوده است.
• اراضی قابل کشت نیز به همین سان.
• سیطره ممالک استعمارگر و تخریب بنیه های مادی و معنوی رشد کشور نیز یکی دیگر از مسائل قابل توجه است.
• تحلیل علمی هر جامعه باید با توجه به همه دیالک تیک های دخیل صورت گیرد.
• در غیر این صورت، حاصل تحلیل، چیزی سوبژکتیویستی و به درد نخور خواهد بود.
• مشتی یاوه بی پایه خواهد بود.
• این ادعا که ملت ایران «تمايل غريب به مسائل سطحی و گذراندن روزمره گی به بطالت و خوشی های زود گذر» داشته و دارد، ادعای بکلی بی پایه ای است.
• توده های مولد و زحمتکش چندین ملیونی ایران دیری است که روی خوشی واقعی را ندیده اند و از ساده ترین حقوق دموکراتیک و مدنی محروم اند.
• مؤلف محترم در بهترین حالت، مشتی اقلیت تازه به ثروت بادآورد رسیده انگل و ابله را در مقیاس ملی تعمیم می دهند و در آینه دق آنها، ملت ایران را بازتاب می دهند.
• چنین تحلیلی هرگز نمی تواند از سطح برداشت فردی سطحی فراتر رود و به راه حلی علمی و مطمئن رهنمون شود.
حکم چهارم
با نگاهی به تاريخ معاصر، بويژه از انقلاب مشروطيت به اين طرف در می يابيم که در کنکاشگری و همآهنگی با واقعيت ها و روزمره گی ها بيشتر سير قهقهرايی را پيموده ايم تا تکامل و بالندگی انقلاب بهمن ماه 1357 شمسی و تسلط فرهنگ بی فرهنگی آخوندي، بدين روند شتاب و سرعت افزون تری بخشيد.
با نگاهی به تاريخ معاصر، بويژه از انقلاب مشروطيت به اين طرف در می يابيم که در کنکاشگری و همآهنگی با واقعيت ها و روزمره گی ها بيشتر سير قهقهرايی را پيموده ايم تا تکامل و بالندگی انقلاب بهمن ماه 1357 شمسی و تسلط فرهنگ بی فرهنگی آخوندي، بدين روند شتاب و سرعت افزون تری بخشيد.
• این حکم مؤلف محترم از بی پایه بودن مطلق ادعای ایشان پرده برمی دارد:
1
با نگاهی به تاريخ معاصر، بويژه از انقلاب مشروطيت به اين طرف در می يابيم که در کنکاشگری و همآهنگی با واقعيت ها و روزمره گی ها بيشتر سير قهقهرايی را پيموده ايم
با نگاهی به تاريخ معاصر، بويژه از انقلاب مشروطيت به اين طرف در می يابيم که در کنکاشگری و همآهنگی با واقعيت ها و روزمره گی ها بيشتر سير قهقهرايی را پيموده ايم
• از انقلاب مشروطه به این طرف، جامعه ایران شاهد تحولات مادی و معنوی غول آسائی بوده که مؤلف محترم از یادآوری شان عمدا و یا سهوا سر باز می زنند.
• پس از انقلاب مشروطه که بیشک دستاوردهای مادی و معنوی عظیمی به دنبال داشته، جامعه ایران فرزانگان موسوم به 53 نفر را تحت رهبری خردمند جسوری به نام دکتر تقی ارانی مثل دری از صدف سینه خویش بیرون داده است که در اشاعه اندیشه های مدرن و روشنگری توده ای نقش ماندگاری ایفا کرده اند و چه بسا از جان بی جانشین خود مایه گذاشته اند.
• جامعه ایران در سال های پس از جنگ جهانی دوم، به مثابه پیشاهنگی در شرق وارد پیکار رهائی بخش ملی شده و امپریالیسم خونخوار را به مصاف طلبیده و به زانو در اورده است.
• جنبش توده ای سال های سی، جنبش ملی کردن صنعت نفت، اشاعه وسیع اندیشه های انقلابی در سراسر جامعه، پیدایش و توسعه جنبش های ملی ـ دموکراتیک در آذربایجان و کردستان، پرورش غول های انقلابی سترگ و بی نظیر در مقیاس جهانی از قبیل افسران حزب توده، فاطمی و تختی و دیگران، بر تپش بی امان قلب «ما ایرانیان» دلالت می کنند و نه به «تمايل غريب به مسائل سطحی و گذراندن روزمره گی به بطالت و خوشی های زود گذر» و نه به «سير قهقهرايی»
تاریخ ملت ایران نه تاریخی شرم آور، بل تاریخی شورانگیز، غرورانگیز و فخرانگیز است!
فقط باید چشم بینا داشت و دید!
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر