۱۳۹۱ فروردین ۲۴, پنجشنبه

دیالک تیک حرکت و سکون (8) (بخش آخر)

Oswald Herzog
سکون و حرکت

سکون
پروفسور گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

• سکون ضد دیالک تیکی حرکت است.
• حرکت مطلق است، سکون ـ اما ـ خصلت نسبی دارد.

1

• دلیل نسبی بودن سکون عبارت است از اینکه هر حالت مبتنی بر سکون و یا تعادل با یک حالت مبتنی بر حرکت پیوند دارد و تنها در پیوند با آن است که می تواند وجود داشته باشد.
• مثلا در مکانیک تنها وقتی صحبت از سکون جسمی معنا پیدا می کند که معلوم شود که این حکم دررابطه با کدام سیستم مختصات صادر می شود.
• جسمی که در روی زمین در حالت سکون قرار دارد، نمی تواند در سکون مطلق باشد.
• زیرا، آن جسم در چرخش زمین دور مدار خود، در چرحش زمین دور خورشید و درحرکت های کیهانی دیگر سهیم است.
• زیرا در آن جسم حرکت گرمائی مولکول ها، حرکت الکترون ها و ذرات هسته ای دیگر صورت می گیرد.

2

• سکون به معنی وسیع کلمه، بیانگر استواری چیزها و پدیده ها در حرکت و توسعه شان است.
• سکون به معنی وسیع کلمه، نیز نمی تواند بطور مطلق و مجزا از حرکت وجود داشته باشد و همواره با فرم مشخصی از حرکت پیوند دارد.

3

• دلیل نسبی بودن سکون ـ علاوه بر این ـ عبارت از این است، که سکون بلحاظ زمانی موقتی و گذرا ست، سکون تنها تحت شرایط معینی می تواند وجود داشته باشد.
• حرکت ـ اما ـ بمثابه فرم وجودی عام ماده، مطلق و جاوید است.

4

• سکون مطلق تنها آنجا امکان پذیر است که حرکتی وجود نداشته باشد، یعنی ماده ای وجود نداشته باشد.
• اما چون چنین شرایطی هیچگاه و هیچ جا وجود ندارد، پس در جهان مادی نیز حالات سکون مطلق یافت نمی شوند.

5

• سکون شرط مهمی برای تمیز در روند توسعه ماده است.
• هر مرحله در توسعه ماده از مرحله نازلتر به مرحله عالی بوسیله نوع جدیدی ازتعادل پویا (دینامیک) هم در درون جسم وهم میان جسم و محیط پیرامون آن مشخص می شود.

الف
مطلق کردن تئوریکی سکون

• مطلق کردن تئوریکی سکون ناگزیر به تصورات مذهبی و ایدئالیستی در باره موجودی ماورای طبیعی، غیرمادی و تغییرناپذیر منجر می شود که هر حرکت جهان آغاز و انجامش را در آن می یابد.

ب
انکار سکون

هنری لوئی برگسون (1859 ـ 1941)
فیلسوف و برنده جایزه نوبل برای ادبیات
از نمایندگان برجسته فلسفه حیات (اگزیستانسیالیسم)

• انکار سکون از سوی دیگر منجر به رلاتیویسم (نسبیت گرائی) افراطی می شود که بنا بر آن همه چیز در تغییر لاینقطع است و در این روند لاینقطع نقاط ثبات نسبی و حالات ساکن متصور نیست.
• بنظر برگسون، حرکت و توسعه روند پیوسته و لاینقطع محض و فاقد قطع (گسست) و مراحل و حالات مبتنی بر سکون نسبی است.

• مراجعه کنید به رلاتیویسم (نسبیت گرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

• گشتاور سکون نسبی در توسعه پدیده ها، امکان آن را پدید می آورد که بتوان آنها را بمثابه پدیده های نسبتا مستقل در نظر گرفت.
• بدین طریق جمع بندی فکری گروه های ثابت و معینی از چیزها در فرم مفاهیم امکان پذیر می گردد و به قول لنین امکان تدوین قوانین علمی بمثابه «تصاویر ساکن پدیده ها» فراهم می آید.

ت
انکار ثبات نسبی

• انکار ثبات نسبی چیزها، سیستم ها و غیره بلحاظ معرفتی ـ نظری منجر به اگنوستیسیسم (ندانمگرائی) می شود.

• مراجعه کنید به اگنوستیسیسم (ندانمگرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

• از دیدگاه اگنوستیسیسم (ندانمگرائی)، هر حکم علمی بی معنی است، زیرا در لحظه صدور حکم، شیئی که حکم در باره اش صادر می شود، تغییر یافته و لذا چیزها هرگز قابل شناسائی نیستند.

مراجعه کنید به تغییر، ماده در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر