۱۳۹۰ مهر ۴, دوشنبه

بیماری آقای کوینر

ابهام
قصه های آقای کوینر
برتولت برشت
برگردان میم حجری

• «چرا بیماری؟»، از آقای کوینر پرسیدند.

• جواب داد:

• «برای اینکه دولت سر و سامان ندارد.


• به همین دلیل شیوه زندگی من هم سر و سامان ندارد.

• کلیه هایم، عضلاتم و قلبم سر و سامان ندارند.

• وقتی به شهرها می آیم، همه چیز یا تندتر از من سیر می کند و یا کندتر از من.

• فقط با سخنگویان سخن می گویم و فقط گوش می دهم، وقتی که همه گوش می دهند.

• تمامت سود من از ابهام سرچشمه می گیرد.

• از وضوح و روشنی سودی نصیبم نمی شود و اگر احیانا نصیبم بشود، فقط یکی تصاحبش می کند.
»

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر