۱۳۹۰ شهریور ۲۰, یکشنبه

آقای کوینر وروزنامه ها

قصه های آقای کوینر
برتولت برشت
برگردان میم حجری
پیشکش به بهترین هماندیشم میم حا نجار

• آقای کوینر آقای ویر ـ دشمن سرسخت روزنامه ها ـ را دید.

• آقای ویر گفت:
• «من یکی از مخالفین سرسخت روزنامه ها هستم:
• هدف من از بین بردن روزنامه ها ست!»

• اقای کوینر گفت:
• «خود من از هر مخالف سرسختی سرسخت ترم:
• هدف من انتشار روزنامه هائی از طرازی دیگر است.»

• بعد به آقای ویر گفت:

• «روی تکه کاغذی بنویسید که به چه شرطی اجازه انتشار به روزنامه ها می دهید.
• چون روزنامه ها در هر صورت انتشار خواهند یافت.
• ولی خواهان حداقل باشید.

• اگر شما ـ به عنوان مثال ـ به ناشرین رشوه خور اجازه انتشار روزنامه بدهید، من ترجیح خواهم داد که شما خواهان ناشرین رشوه ستیز باشید، تا من بتوانم به آنها رشوه دهم تا روزنامه ها را اصلاح کنند.


• اما حتی اگر شما به ناشرین رشوه ستیز اجازه انتشار روزنامه بدهید، آنگاه ما با هم به دنبال ناشرین رشوه ستیز خواهیم گشت و وقتی که از پیدا کردن ناشر رشوه ستیز نومید شدیم، به ایجاد چنین ناشرینی اقدام خواهیم کرد.


• ضمنا روی تکه کاغذی دیگر بنویسید که روزنامه ها چگونه باید باشند، تا اگر ما موری یافتیم که نظر شما را تأیید کند، بیدرنگ به انتشار چنین روزنامه ای بپردازیم.

• مور یاد شده ـ به مثابه فریاد طغیان همگانی مبنی بر اصلاح ناپذیری روزنامه ها ـ در اصلاح روزنامه به ما کمک خواهد کرد.


• همان بهتر که موری به از جا کندن کوهی قادر باشد، تا باور به پا برجائی ابدی کوه، همه گیر!
»

• اگر روزنامه ها وسیله بی نظمی اند، پس می توانند به وسیله ای برای نظم بدل شوند.

• نارضایتی افرادی از قبیل آقای ویر از روزنامه ها، دلیلی قوی بر ارزش روزنامه ها ست.


• آقای ویر بر آن است که بی ارزشی امروزین روزنامه ها او را به خود مشغول می دارد.
• اما در واقع، ارزش فردائین روزنامه ها ست که او را به خود مشغول می دارد.

• آقای ویر به انسان ها پربها می دهد و روزنامه ها را اصلاح ناپذیر می داند.
• آقای کوینر ـ درست بر عکس او ـ به انسان ها کم بها می دهد و روزنامه ها را اصلاح پذیر می داند.

آقای کوینر می گوید:
«همه چیز می تواند اصلاح شود، به غیر از انسان

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر