برتولت برشت
برگردان میم حجری
• «وقتی که اندیشنده با توفانی غول آسا مواجه شد، در ماشین بزرگی نشسته بود و جای زیادی گرفته بود.برگردان میم حجری
• اولین کاری که اندیشنده کرد، پیاده شدن از ماشین بود.
• دومین کاری که کرد، در آوردن کت خویش بود.
• سومین کاری که کرد، دراز کشیدن روی زمین بود.
• اندیشنده ـ بدین طریق ـ در نهایت خردی، از توفان نجات یافت.»
• آقای کوینر، پس از خواندن این ماجرا گفت:
• «از آن خود کردن نظر دیگران راجع به خویشتن خویش، سودمند است.
• و گرنه، درک دیگران امکان ناپذیر خواهد بود.»
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر